پیچ‌و‌خم‌های مردمی یک طـــــرح

کارشناسان از پیامدهای اجتماعی استانی‌شدن انتخابات مجلس می‌گویند

پیچ‌و‌خم‌های مردمی یک طـــــرح

روزهای آخر عمر مجلس دهم نزدیك است، با این كه هنوز چند ماهی تا این روزها باقی است، ولی جمعی از نمایندگان فعلی كه انتخابات را نزدیك می‌بینند دست به كار اعمال اصلاحاتی شده‌اند تا اگر بشود و شورای نگهبان مجوزش را بدهد،‌ تعیین نامزد‌های مجلس یازدهم با شمایلی جدید برگزار شود، آن‌قدر جدید كه اصلا ربطی به ده دوره گذشته نداشته باشد.

اسمش انتخابات استانی است و هدفی كه دنبال می‌كند، معطوف كردن حواس و توان نمایندگان مجلس به سمت مسائل و منافع ملی است، به جای پرداختن آنها به مسائل و مشكلات مردم. ساز‌و‌كاری نیز كه برای انتخابات استانی تعریف شده، پیچیده است به این نحو كه هر نامزد‌ ابتدا باید درحوزه انتخابیه فرعی (شهرستان) 15 درصد آرا را كسب كند و سپس وارد یك فهرست حزبی شود. بعد از رای‌گیری هر نامزد‌ی كه بالاترین رای درحوزه انتخابیه اصلی (استان) را كسب كند به عنوان نماینده حوزه انتخابیه فرعی به مجلس راه پیدا می‌كند كه البته به عنوان نماینده استان فعالیت خواهد كرد.
در انتخابات استانی هر فهرست حزبی یك‌سهمیه مشخص از صندلی‌های مجلس دارد، بنابراین اگر یك فهرست در یك حوزه انتخابیه مثلا 30 درصد از آرا را كسب كرده باشد و این حوزه انتخابیه در مجلس 15 كرسی نمایندگی داشته باشد، آن وقت پنج صندلی از 15 صندلی نمایندگی به این فهرست حزبی تعلق می‌گیرد.
این شیوه تعیین نامزد‌ها، این نوع از انتخابات و این نحوه ورود نمایندگان به مجلس در كشورمان اتفاق تازه‌ای است كه افكارعمومی به آن عادت ندارد و نیاز است تا بیش از پیش برای مردم تبیین شود. اما این كه همین مردم در فرآیند انتخابات استانی و بعد از جاگیر شدن نمایندگان در مجلس چه جایگاهی دارند از مهم‌ترین مباحثی است كه این روزها مطرح می‌شود و البته حرف وحدیث درباره‌اش زیاد است.
 سرنوشت مردم
از دید موافقان، با استانی‌شدن انتخابات همه چیز به سامان می‌شود، به قول نماینده قائمشهر وكلای ملت به مسائل كلان و ملی معطوف می‌شوند و قوه مقننه به ریل اصلی‌اش كه قانونگذاری است برمی‌گردد و به قول نماینده ملایر، جمهوریت نظام تقویت می‌شود و جامعه به سمت تحزب پیش می‌رود.
از دید مخالفان اما استانی‌شدن انتخابات، هم قانون اساسی را زیرسؤال می‌برد، هم مشاركت مردم در انتخابات را كاهش می‌دهد و هم جلوی ورود نیروهای كارآمد و نخبه به مجلس را می‌گیرد. دراین بین نماینده مهاباد در مجلس دهم نگران شدت گرفتن دسته‌بندی‌های قومی و قبیله‌ای و مذهبی در استان‌هاست و نماینده مردم خمینی شهر نگران رای دادن مردم به نامزد‌هایی كه از آنها شناختی وجود ندارد.
اظهارات نماینده مردم ساوه در مجلس نیز موجود است كه به خانه ملت گفته است، استانی‌شدن انتخابات باعث حذف تصمیم و اراده مردم شهرهای كوچك ومناطق حاشیه‌ای می‌شود و ارتباط نماینده‌هایی كه ازحالا به بعد باید ملی فكر كنند را با مردم و جامعه ضعیف می‌كند. نماینده مردم آبادان نیز كه استانی‌شدن را به نفع دولت می‌داند و عامل پیگیری نشدن خیلی از مطالبات مردمی از دولت، حرفش این است كه نقطه اتصال مردم دهك‌های پایین با مجلسی‌ها با این شیوه انتخابات قطع می‌شود و دغدغه‌اش به این ترتیب خیلی شبیه دغدغه محمدابراهیم رضایی، عضو فراكسیون نمایندگان ولایی مجلس می‌شود كه گفته است با استانی‌شدن انتخابات، سركشی نماینده‌ها به حوزه‌های انتخابیه و دیدارهای مردمی‌شان به‌شدت كم می‌شود.
ما نیز كه با كارشناسان مختلف گفت‌وگو كردیم، انتقادها بیشترحول و حوش همین موضوعات می‌چرخید و كارشناسان به اتفاق نگران سرنوشت مردم به‌ویژه ساكنان شهرهای كوچك و روستاها پس از استانی‌شدن انتخابات هستند. با این كه كارن روحانی، استاد حقوق دانشگاه به ما گفت استانی‌شدن، مغایر قانون اساسی نیست و مجلس اختیار اعمال چنین تغییری در قانون را دارد، اما محسن جلیلوند، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه به ما می‌گوید، انتخابات ایالتی یا استانی شاید برای كشوری مانند آلمان كه فدرال است یا برای آمریكا كه هركدام از ایالت‌هایش مجلس خود را دارد، مناسب باشد، اما برای كشور ما كه انتخابات قومی و قبیله‌ای دارد، چندان مناسب نیست و اگر هم مناسب باشد، نیاز به چند دوره اجرای آزمایشی دارد.
از زاویه‌ای دیگر اما رشید جعفرپور، جامعه‌شناس سیاسی به وضعیت مردم پس از استانی‌شدن انتخابات مجلس فكر می‌كند و تحلیلش این است كه مناطق ضعیف و محروم، در این روش نمی‌توانند نماینده كارآمد معرفی كنند و مثلا در استانی بزرگ همچون فارس، شهری مانند شیراز قدرت و تأثیر بیشتری نسبت به سایر شهرهای كوچك دارد؛ پس نتیجه این می‌شود كه مناطق محروم، محروم‌تر می‌شوند. او نگران كم شدن مشاركت مردم در انتخابات نیز هست و توضیحش این است كه هرچه سطح انتخابات بالاتر برود مردم بیشتری از دورترین نقاط استان‌ها و شهرها درآن شركت می‌كنند، اما اگر مردم امیدی به انتخاب نماینده خود نداشته باشند، میزان مشاركت درانتخابات نیز كمتر خواهد شد.
این جامعه‌شناس اما برخلاف موافقان استانی‌شدن كه می‌گویند با این روش حواس و تمركز نماینده‌ها به جای مطالبات مردمی معطوف به مسائل كلان و ملی می‌شود، معتقد است این هم نقطه ضعفی است چون پیگیری مشكلات و مطالبات مردم حوزه‌های انتخابیه از وظایف هر نماینده مجلسی است نه كاری كه اضافه بر سازمان انجام
شود.
البته هنوز فرصت هست، هنوز فرصت هست تا نواقص كار دیده شود و محاسن و معایب استانی‌شدن انتخابات مجلس در دو كفه ترازو قرارگیرد و خوبی‌ها و بدی هایش سنجیده شود و آن وقت ماحصل بررسی‌ها چیزی شود به نفع مردم. حالا نگاه‌ها همه به شورای نگهبان است كه برخی پیش‌بینی كرده‌اند رای مثبت به استانی‌شدن انتخابات مجلس نخواهد داد.