بررسی راهکارهای عملیاتی برای حفظ آرامش دانشآموزان در روزهای منتهی به کنکور
راههایی برای شکست دادن کنکور
چه بخواهیم چه نخواهیم هنوز غول كنكور بیدار است. مافیایی پشت ادامه این مبارزه فرسایشی باشد یا نباشد آخر هفته بیش از یك میلیون دانشآموز بر سر آزمونی مینشینند كه شاید مهمترین اتفاق در سرنوشت زندگیشان را رقم بزند، هر چند حالا تعداد صندلیهای خالی دانشگاهها بیش از متقاضیان ورود است اما هنوز مبارزه پابرجاست، چرا كه حالا جنگ بر سر دانشگاههای برتر است. تا دو روز دیگر یك میلیون و 119 هزار نفر قرار است كنكور بدهند و حاصل تلاش چند سالهشان رقم بخورد. بازار مشاوران هم داغ داغ است، هر رسانهای در هر جایی توصیههایی دارد كه به باورشان عمل به آنها میتواند دانشآموزان را در این راه رستگار كند و همین تعدد توصیهها خودش شده است فشار مضاعفی روی ذهن متقاضیان كه كدامش درست است.
توصیه به كنكوریها از كلیدواژههای داغ و پرتكرار این روزهاست. فقط كافی است همین تركیب را در گوگل جستوجو كنید تا حجم مطالب بسیاری را كه در اینباره منتشر شده است، ببینید؛ توصیههایی كه گام به گام درست مثل یك فرمول نهایی به خورد دانشآموزان داده شده است. حبیب صابری اما نكته مهمی را گوشزد میكند؛ نكتهای كه میتواند كلید موفقیت بسیاری از متقاضیان كنكور در برخورد با این آزمون سرنوشتساز باشد. او از مفهوم بومیسازی توصیهها حرف میزند و میگوید: بومیسازی شاید واژهای باشد كه ما در وهله اول در این مبحث گنجاندهایم وگرنه اصالتا كسانی كه پیرامون برنامهریزی تحصیلی تحصیلات مدون و دانشگاهی دارند، شاید از معانی مشابهسازی برای فهم آن استفاده كنند. برای توضیح این مفهوم میتوانیم وضعیت دانشآموزی را مثال بزنیم كه همیشه از شب تا صبح درس میخوانده و هیچوقت بعدازظهر درس نخوانده وقتی این فرد به سال دوازدهم رسیده خصوصا در روزهای آخر منتهی به كنكور با عادتهای مخصوص به خودش درس میخواند. ما اگر بخواهیم تازه در اول سال دوازدهم یا بدتر از آن در ماهها و هفتههای آخر نوع خاصی از مطالعهای را كه برای همه پیشنهاد میدهیم برای این دانشآموز هم توصیه كنیم حتما این فرد دچار مشكل میشود. برای همین معتقدیم هر شخصی عادتهای خاص شخصی، خانوادگی، جغرافیایی و محلی خودش را دارد.
آنطور كه از حرفهای این مشاور تحصیلی میتوان نتیجه گرفت این كه هیچ فرمول ثابتی برای دانشآموزان متقاضی كنكور در هفته آخر برای موفقیت وجود ندارد، به این مفهوم كه باید توصیههای مشاوران را دانشآموزان با توجه به شرایط زندگی و رفتاری و شخصیتشان بومیسازی كنند. ممكن است یك توصیه موكد از سوی یك مشاور برای یك دانشآموز با توجه به شرایط زندگیاش تاثیر نداشته باشد یا حتی تاثیری معكوسی بگذارد.
در این میان شناخت روحیات دانشآموز توسط مشاوران و البته تاثیر مهم خانوادهها در رعایت توصیههاست كه میتواند رمز موفقیت آنها باشد. هر چند عملكرد دانشآموزان مهم ترین نكته در موفقیت آنها در كنكور است اما به نظر میرسد آن چه در هفته آخر منتهی به آزمون مهمتر از عملكرد اوست نقش و رفتار خانوادههاست.
كنكوری برای خانوادهها
خانوادهها در این دو روز باقیمانده چه كار كنند و چه كارهایی را نباید انجام دهند؟ این سوالی است كه از تورج امیری دیگر كارشناس این حوزه میپرسیم. او دراین رابطه به جامجم میگوید: نقش خانواده در این هفته فقط ایجاد بستری آرام و تزریق آرامش به دانشآموز است. در این بین خانوادهها علاوه بر ایجاد چنین جوی نباید هیچگونه مقایسهای بین فرزند خود و متقاضیان موفق یا ناموفق سالهای گذشته داشته باشند. این فشارها كه از طریق مقایسه با دیگران یا شرط و شروط برای قبولی یا منوط كردن موفقیت كنكور با همه چیز در دانشآموز نوعی فلج یادگیری ایجاد میكند به طوری كه او در این شرایط همه داشتهها و دانستههایش هم به فراموشی سپرده میشود.
نكته مهم دیگری كه تورج امیری به آن اشاره دارد وابسته شدن بیش از اندازه دانشآموزان به مشاورین است. هر چند او در این اشاره بارها تاكید میكند این گفتهاش به مفهوم نفی عملكرد مشاورین نیست. او میگوید: اگر دانشآموزان طبق فرمول كامل و بستهبندیشده مشاور پیش بروند یك اشتباه میتواند از نظر روانی آنها را دچار اختلال كند. چرا كه گمان آنها بر این است كه برای موفقیت باید توصیههای مشاور را موبهمو اجرا كنند و تخطی از هر بندی از این توصیهها باعث نابودی آنها و موفق نشدنشان در كنكور میشود، در حالی كه اینطور نیست.
البته كه حالا سالهاست فشار و اضطراب تنها روی دوش دانشآموزان نیست و سیستم اشتباه نظام آموزش و نمرهمحوری شدن این موضوع كنكور را به مقاطع دیگر هم كشانده است. این مشاور تحصیلی به این نكته هم اشاره پررنگی دارد. او میگوید: بسیاری از اوقات استرس و فشار خانوادهها بیش از خود متقاضی است و این تنها مربوط به متقاضیان كنكور نیست. به عنوان مثال برخی دانشآموزان مقطع ابتدایی برای امتحانی توصیفی كه اتفاقا نمره هم در آن چندان تاثیری ندارد تحت تاثیر رفتار اشتباه خانواده دچار استرس میشوند.
خانوادهها مشاوره میخواهند نه دانشآموز
جالب اینكه هر چه به آزمون كنكور نزدیكتر میشویم عملكرد حداقل یكساله دانشآموزان در موفقیت این آزمون كمتر میشود و به همان نسبت تاثیر رفتار خانوادهها در موفقیت این افراد افزایش دارد. محمدرضا نیكنژاد، كارشناس آموزشی هم همین نظر را دارد. وقتی از تكلیف متقاضیان در هفته آخر منتهی به كنكور از او میپرسم دوباره بحث را از دانشآموزان به سمت خانوادهها آنها میكشاند.
او معتقد است فردی كه شش ساعت در روز درس میخوانده این روزها میتواند فقط دو ساعت بخواند اما در این میان خانوادهها باید تلاششان را مضاعف كنند. او به جامجم میگوید: بدیهی است متقاضی آزمون كنكور تربیتیافته یك خانواده است و در بحبوحه یك آزمون مهم مثل كنكور یا امتحانات نهایی این خانواده است كه میتواند شرایط استرسزا را ایجاد یا آن استرس را از دانشآموز دور كند. به نظر من یك خانواده نمیتواند به طور ناگهانی یك تغییر مسیری برای ایجاد چنین شرایطی ایجاد كند. تزریق استرس از سوی خانوادهها هم شاید در گفتوگو و مشاجره و مقایسه با دانشآموزان نباشد، یعنی در ظاهر خانواده رفتاری معقول پیشه كرده است اما به عنوان مثال برای قبولی فرزندانشان نذرهای بسیاری كردهاند، همین نذر كردن برای دانشآموز به مفهوم مهم بودن سرنوشت آزمون است و همین فشار میتواند عملكرد او را تحتتاثیر قرار بدهد.
بدون شك دانشآموزان به اندازه كافی میدانند كه این آزمون میتواند سرنوشت زندگیشان را تغییر دهد اما خانوادهها باید در تلطیف چنین فضایی بكوشند، به عنوان مثال همواره عنوان كنند كنكور همه چیز نیست. موفق شدن در آن نمیتواند ضامن موفقیت صد در صدی در زندگیشان باشد و عدم موفقیت در آن هم به مفهوم شكست در زندگی تلقی نمیشود. آنچه بدیهی است اینكه عنوان شدن این نكته از سوی خانواده قطعا تاثیر بیشتری نسبت به دوستان یا مشاوران دانشآموز دارد.
نكته مهمی كه محمدرضا نیكنژاد به آن اشاره دارد شاید حلقه مفقوده این جریان باشد. او به موضوع تازهای اشاره میكند كه میتواند در برنامهریزیهای آینده به كار آید و آن هم موضوع آموزش یا مشاوره به خانوادههاست. موضوعی كه اتفاقا در هفتههای آخر منتهی به آزمون میتواند نقش تعیین كنندهای در سرنوشت دانشآموز داشتهباشد. او به جامجم میگوید: خود خانوادهها هم نیاز به آموزش دارند، این نكته مهمی است كه كمتر به آن پرداخته میشود. به نظر من میتوان در كنار بیشمار كلاس مشاوران برای دانشآموزان یك جلسه هم برای خانواده این افراد ترتیب داد تا برخی از اصول مهم در نوع رفتار با شركتكنندگان را به این افراد آموزش داد. چرا كه این نكتهها مشترك میان تمام خانوادهها نیست و هر خانواده با توجه به شرایط زیستی خود عملكرد متفاوتی با دیگر خانوادهها باید داشته باشد. بنابراین یك فرمول ثابت برای نوع رفتار با دانشآموزان وجود ندارد و این خانوادهها هستند که با آموزش یك سری اصول میتوانند روش برخورد با فرزندانشان را بیابند و آن را اعمال كنند.
-
پشت لطیفه های قومیتی یک دسیسه است
-
راههایی برای شکست دادن کنکور
-
حالا خورشید در تدارک طلوع
-
كفشهایت را دربیاور...
-
غنیسازی دیپلماسی
-
دلالی مجازی در بازار مسکن
-
عكاسی از قانون
-
عبور از تونل وحشت
-
اینستكس بدون نفت خدمت اروپا به آمریكاست
-
چالش تامین آب در 10 سال آینده
-
رئیسی: در برخورد با فساد درون قوهای، هیچ رحمی نخواهد شد
-
گفتوگوی نخستوزیر عراق و شاه سعودی درباره نفت
-
برگزاری انتخابات زودهنگام در جمهوری چک قوت گرفت
-
نقض وسیع حریم هوایی لبنان از سوی رژیم صهیونیستی