گفتوگو با مهدی فقیه، بازیگر اهل شیراز درباره حال خوب سعدی در روز بزرگداشت او
شاعری که مجوز عاشقی می دهد
چه جرم رفت كه با ما سخن نمیگویی / جنایت از طرف ماست یا تو بدخویی؟
اردیبهشت باشد و شیراز باشد و روز، روز سعدی باشد. انگار همه دنیا دست به دست هم میدهد كه سعدی پررنگ شود و در صدر قرار گیرد و نگاهها را به سمت خود ببرد. اردیبهشت شیراز، انعكاس بهشتی است كه وعدهمان دادهاند و بهشت بهترین موقعیت زمانی و مكانی را در خود دارد. اگر شیراز در اردیبهشت یادآور بهشت باشد، سعدی شیرین سخن هم یكی از خوبانی است كه بهشت را دوستداشتنیتر میكند.
حالا كه ما دستمان از بهشت آسمانی كوتاه است، به قطعهای از بهشت زمینی رضایت میدهیم. شیراز اردیبهشتی را گره میزنیم به سعدی كه از پیر و جوان دل میبرد و نظم و نثرش زمزمهای است برای اوقاتی كه ذهنت در پی یافتن حكمتی است یا دلت دنبال كلمهای، مصرعی، بیتی لطیف كه عاشقت كند یا عشقت را زیباتر كند.
آنهایی كه شیراز یكی از مقصدهای گردشگریشان است، رفتن به باغ سعدی اولویت دومشان است بعد از زیارت آرامگاه حافظ. دو شاعری كه زمانه زیستشان تقریبا به هم نزدیك است و هر دو در یك مكان جغرافیایی به دنیا آمدهاند و هر دو خداوندگار سخن و حكمت هستند؛ اما راه و منش آنها شباهتی به هم ندارد. حافظ نه سفر دوست داشت و نه نثر نوشتن، اما سعدی اهل گشت و گذار بود و عاشق نوشتن. حكیمی كه وزن كلمات و جملات را میدانست و به مانند فیلسوفی قدر میدانست كی باید سخنش را در قالب نثر بریزد و چه زمانی نظم بسراید. جهان دیده بود و اهل مطالعه و مدرسه به همین دلیل بزرگان را میشناخت و میدانست كه مثلا فردوسی با شعرش برای ایران و زبان فارسی چه كرده و از او تاثیر گرفته است.
فردا روز سعدی است، سعدیشناسان و عاشقان سعدی فردا در قطعهای از بهشت كه شیراز نام دارد، دور هم جمع میشوند تا استاد سخنوری را پاس بدارند و دل و عقل را به كرشمه كلمات او حال خوش بخشند. نوروز امسال، همان روزهای اول فروردین، سیلی كه به ناگاه آمد، محله سعدی را گلآلود كرد، اما حالا این منطقه آماده پذیرایی از مهمانان شیخ اجل است.
علاقه فرانسویها به سعدی
مهدی فقیه، بازیگر خوش سخن و هنرمند شیرازی است، وقتی به او تلفن میكنم و میگویم درباره سعدی میخواهم با او همصحبت شوم، صدایش مهربان تر هم می شود. شیرازیها با احتیاط و احترام زیادی به حافظ نزدیك میشوند اما به سعدی كه میرسد، خودمانیتر میشوند. انگار دوستی را یافتهاند تا سفره دلشان را پیش او باز كنند و از او بخواهند با حكمتش، گرهای باز كند از كار گره بسته آنها.
فقیه میگوید: حضرت حافظ در مرتبه بالایی قرار دارد؛ جایی كه باید با دلت كه آگاه هست به ساحتش وارد شوی. اما سعدی مردمیتر است، برای همه حرفی برای گفتن دارد. شاید به این دلیل كه سفر زیاد رفته و مصداق این جمله است كه سفر، پخته كند خام را. آن سالها به خیلی جاها رفته اما برگشته و در موطنش ساكن شده و در همین شهر از دنیا رفته و خانه و مكتبخانهاش شده آرامگاهش؛ آرامگاهی كه از همه جهان برای زیارت سعدی به آنجا میآیند. سعدی را مردم جهان میشناسند و با آثار او آشنایند. با بوستان و گلستان و غزلیاتش. اما مردم فرانسه به سعدی علاقه خاصی دارند، چند خیابانی را به نامش كردهاند و حتی نام یكی از روسای جمهورشان سعدی بوده ! اسم بچههایشان را هم سعدی میگذارند. فرانسویها زبان سختی دارند اما سعدی را زیبا تلفظ میكنند.
حوض ماهیهای مقدس
مهدی فقیه، بازیگری كه با فیلم هور در آتش به شهرت رسید، از بچگی با سعدی آشنا شده است. پدرش كه از فضلای شیراز بوده وقتی مهدی بچه بوده به او همه كتابهای سعدی را میدهد و میگوید، بخوان و برای اینكه مطمئن شود پسر كتابها را میخواند گاهی از او سوالاتی میپرسیده. فقیه میگوید: در قدیم در همه مكتبخانهها بوستان و گلستان سعدی تدریس میشد. كتاب درسی بود و نثر موزونش هم باعث شد كه از همان بچگی حكایتهای گلستان را از بركردم. نصیحتهای حكیمانه شیخ اجل را بهخاطر سپردم و در زندگی همیشه از آنها استفاده كردم. اما واقعیت این است كه چند سال است از سعدی و گلستان و بوستان غفلت كردهایم. نسل جوان آنچنان كه لازم است با حكمتها و حكایات سعدی آشنا نیستند و متولیان آموزش و فرهنگ هم كار چندانی برای ترویج آثار سعدی انجام نمیدهند. در ایام تعطیل بهخصوص در عید نوروز، آرامگاه سعدی غلغله میشود از جمعیت اما همه میآیند كه عكسی بگیرند و سری به حوض ماهی بزنند و بروند. حالا دیگر كمتر كسی میرود باغ سعدی بنشیند كتابهایش را دست بگیرد و بخواند. حیف است آثار این شاعر و حكیم ایرانی به نسل جوان نرسد و آنها بیبهره بمانند از او.
حوض ماهی باغ سعدی طرفداران زیادی دارد بهخصوص در بین جوانها. آنها از پلهها پایین میروند و به قناتی میرسند كه داخلش ماهیهای زیبایی دارد. جوانها كه دوست دارند به مراد دلشان برسند، سكههایی را داخل قنات میاندازند، خیره میشوند به سكه كه رقصان ته قنات میرود و با آب و ماهی قاطی میشود. فقیه درباره این حوض میگوید: قناتی بسیار قدیمی است كه چند سالی بود به دلیل كمی بارندگی آبش كم شده بود اما امسال خدا را شكر دوباره سیرآب شد. قدیمها مردم از آب این قنات به عنوان تبرك میخوردند و در اسفندماه در جوی آبی كه از قنات به خارج باغ میرسید رخت و لباسها را میشستند تا پلیدی از آنها پاك شود و سال نو را با پاكیزگی آغاز كنند.
فرق است بین عاشق و معشوق
به فقیه میگویم، غزلهای سعدی به دل مینشیند، فرق نمیكند پیر باشی یا جوان، مرد باشی یا زن. حس خوبی دارد، اگر سعدی در بوستان و گلستان پند و اندرز میدهد در غزلیاتش یك جور رهایی از همه چیز به چشم میخورد.
این بازیگر قدیمی كه درس نمایش عروسكی را در فرانسه خوانده، میگوید: عشق در غزلیات حافظ بیشتر آسمانی است، پای حافظ روی زمین نیست، بیشتر در آسمان سیر میكند. اما سعدی همانقدر كه به دلیل حكمت و فلسفهای كه میدانسته در آسمان است همانقدر هم روی زمین است و به زندگی نگاه میكند و از آن بهره میبرد. در واقع سعدی به آدمها مجوز عاشق شدن روی زمین را میدهد. میداند كه معشوق ناز دارد و باید ناز او را كشید وگرنه چه فرق است بین عاشق و معشوق. برای همین است در غزلهایش آنجا كه پای عشق به میان میآید به معشوق همهجور امتیازی میدهد تا او ناز كند و عاشق ناز بخرد.
آغاز زیباترین ماه با سعدی
فردا اول اردیبهشت است، ماهی كه نامش را از بهشت گرفته. حال خوب و حس خوب را با هم دارد. از فردا ماهی آغاز میشود كه در كشور ما زیباترین فصل سال است. زمین نفس میكشد، گیاهان همه زیباییهای خود را نمایان میكنند، بارانهای اردیبهشتی به زمین بركت میدهد. فردا اردیبهشت با سعدی شروع میشود در شهری كه قطعهای از بهشت است در باغی كه قناتی دارد پراز آب و ماهی كه برایمان مقدس است.
اردیبهشت باشد و شیراز باشد و روز، روز سعدی باشد. انگار همه دنیا دست به دست هم میدهد كه سعدی پررنگ شود و در صدر قرار گیرد و نگاهها را به سمت خود ببرد. اردیبهشت شیراز، انعكاس بهشتی است كه وعدهمان دادهاند و بهشت بهترین موقعیت زمانی و مكانی را در خود دارد. اگر شیراز در اردیبهشت یادآور بهشت باشد، سعدی شیرین سخن هم یكی از خوبانی است كه بهشت را دوستداشتنیتر میكند.
حالا كه ما دستمان از بهشت آسمانی كوتاه است، به قطعهای از بهشت زمینی رضایت میدهیم. شیراز اردیبهشتی را گره میزنیم به سعدی كه از پیر و جوان دل میبرد و نظم و نثرش زمزمهای است برای اوقاتی كه ذهنت در پی یافتن حكمتی است یا دلت دنبال كلمهای، مصرعی، بیتی لطیف كه عاشقت كند یا عشقت را زیباتر كند.
آنهایی كه شیراز یكی از مقصدهای گردشگریشان است، رفتن به باغ سعدی اولویت دومشان است بعد از زیارت آرامگاه حافظ. دو شاعری كه زمانه زیستشان تقریبا به هم نزدیك است و هر دو در یك مكان جغرافیایی به دنیا آمدهاند و هر دو خداوندگار سخن و حكمت هستند؛ اما راه و منش آنها شباهتی به هم ندارد. حافظ نه سفر دوست داشت و نه نثر نوشتن، اما سعدی اهل گشت و گذار بود و عاشق نوشتن. حكیمی كه وزن كلمات و جملات را میدانست و به مانند فیلسوفی قدر میدانست كی باید سخنش را در قالب نثر بریزد و چه زمانی نظم بسراید. جهان دیده بود و اهل مطالعه و مدرسه به همین دلیل بزرگان را میشناخت و میدانست كه مثلا فردوسی با شعرش برای ایران و زبان فارسی چه كرده و از او تاثیر گرفته است.
فردا روز سعدی است، سعدیشناسان و عاشقان سعدی فردا در قطعهای از بهشت كه شیراز نام دارد، دور هم جمع میشوند تا استاد سخنوری را پاس بدارند و دل و عقل را به كرشمه كلمات او حال خوش بخشند. نوروز امسال، همان روزهای اول فروردین، سیلی كه به ناگاه آمد، محله سعدی را گلآلود كرد، اما حالا این منطقه آماده پذیرایی از مهمانان شیخ اجل است.
علاقه فرانسویها به سعدی
مهدی فقیه، بازیگر خوش سخن و هنرمند شیرازی است، وقتی به او تلفن میكنم و میگویم درباره سعدی میخواهم با او همصحبت شوم، صدایش مهربان تر هم می شود. شیرازیها با احتیاط و احترام زیادی به حافظ نزدیك میشوند اما به سعدی كه میرسد، خودمانیتر میشوند. انگار دوستی را یافتهاند تا سفره دلشان را پیش او باز كنند و از او بخواهند با حكمتش، گرهای باز كند از كار گره بسته آنها.
فقیه میگوید: حضرت حافظ در مرتبه بالایی قرار دارد؛ جایی كه باید با دلت كه آگاه هست به ساحتش وارد شوی. اما سعدی مردمیتر است، برای همه حرفی برای گفتن دارد. شاید به این دلیل كه سفر زیاد رفته و مصداق این جمله است كه سفر، پخته كند خام را. آن سالها به خیلی جاها رفته اما برگشته و در موطنش ساكن شده و در همین شهر از دنیا رفته و خانه و مكتبخانهاش شده آرامگاهش؛ آرامگاهی كه از همه جهان برای زیارت سعدی به آنجا میآیند. سعدی را مردم جهان میشناسند و با آثار او آشنایند. با بوستان و گلستان و غزلیاتش. اما مردم فرانسه به سعدی علاقه خاصی دارند، چند خیابانی را به نامش كردهاند و حتی نام یكی از روسای جمهورشان سعدی بوده ! اسم بچههایشان را هم سعدی میگذارند. فرانسویها زبان سختی دارند اما سعدی را زیبا تلفظ میكنند.
حوض ماهیهای مقدس
مهدی فقیه، بازیگری كه با فیلم هور در آتش به شهرت رسید، از بچگی با سعدی آشنا شده است. پدرش كه از فضلای شیراز بوده وقتی مهدی بچه بوده به او همه كتابهای سعدی را میدهد و میگوید، بخوان و برای اینكه مطمئن شود پسر كتابها را میخواند گاهی از او سوالاتی میپرسیده. فقیه میگوید: در قدیم در همه مكتبخانهها بوستان و گلستان سعدی تدریس میشد. كتاب درسی بود و نثر موزونش هم باعث شد كه از همان بچگی حكایتهای گلستان را از بركردم. نصیحتهای حكیمانه شیخ اجل را بهخاطر سپردم و در زندگی همیشه از آنها استفاده كردم. اما واقعیت این است كه چند سال است از سعدی و گلستان و بوستان غفلت كردهایم. نسل جوان آنچنان كه لازم است با حكمتها و حكایات سعدی آشنا نیستند و متولیان آموزش و فرهنگ هم كار چندانی برای ترویج آثار سعدی انجام نمیدهند. در ایام تعطیل بهخصوص در عید نوروز، آرامگاه سعدی غلغله میشود از جمعیت اما همه میآیند كه عكسی بگیرند و سری به حوض ماهی بزنند و بروند. حالا دیگر كمتر كسی میرود باغ سعدی بنشیند كتابهایش را دست بگیرد و بخواند. حیف است آثار این شاعر و حكیم ایرانی به نسل جوان نرسد و آنها بیبهره بمانند از او.
حوض ماهی باغ سعدی طرفداران زیادی دارد بهخصوص در بین جوانها. آنها از پلهها پایین میروند و به قناتی میرسند كه داخلش ماهیهای زیبایی دارد. جوانها كه دوست دارند به مراد دلشان برسند، سكههایی را داخل قنات میاندازند، خیره میشوند به سكه كه رقصان ته قنات میرود و با آب و ماهی قاطی میشود. فقیه درباره این حوض میگوید: قناتی بسیار قدیمی است كه چند سالی بود به دلیل كمی بارندگی آبش كم شده بود اما امسال خدا را شكر دوباره سیرآب شد. قدیمها مردم از آب این قنات به عنوان تبرك میخوردند و در اسفندماه در جوی آبی كه از قنات به خارج باغ میرسید رخت و لباسها را میشستند تا پلیدی از آنها پاك شود و سال نو را با پاكیزگی آغاز كنند.
فرق است بین عاشق و معشوق
به فقیه میگویم، غزلهای سعدی به دل مینشیند، فرق نمیكند پیر باشی یا جوان، مرد باشی یا زن. حس خوبی دارد، اگر سعدی در بوستان و گلستان پند و اندرز میدهد در غزلیاتش یك جور رهایی از همه چیز به چشم میخورد.
این بازیگر قدیمی كه درس نمایش عروسكی را در فرانسه خوانده، میگوید: عشق در غزلیات حافظ بیشتر آسمانی است، پای حافظ روی زمین نیست، بیشتر در آسمان سیر میكند. اما سعدی همانقدر كه به دلیل حكمت و فلسفهای كه میدانسته در آسمان است همانقدر هم روی زمین است و به زندگی نگاه میكند و از آن بهره میبرد. در واقع سعدی به آدمها مجوز عاشق شدن روی زمین را میدهد. میداند كه معشوق ناز دارد و باید ناز او را كشید وگرنه چه فرق است بین عاشق و معشوق. برای همین است در غزلهایش آنجا كه پای عشق به میان میآید به معشوق همهجور امتیازی میدهد تا او ناز كند و عاشق ناز بخرد.
آغاز زیباترین ماه با سعدی
فردا اول اردیبهشت است، ماهی كه نامش را از بهشت گرفته. حال خوب و حس خوب را با هم دارد. از فردا ماهی آغاز میشود كه در كشور ما زیباترین فصل سال است. زمین نفس میكشد، گیاهان همه زیباییهای خود را نمایان میكنند، بارانهای اردیبهشتی به زمین بركت میدهد. فردا اردیبهشت با سعدی شروع میشود در شهری كه قطعهای از بهشت است در باغی كه قناتی دارد پراز آب و ماهی كه برایمان مقدس است.
تیتر خبرها
-
پیام سفر «عمرانخان»
-
معمای گاندو
-
دل را چراغـــــــــانی کنید
-
تاکســیهــای اینتـرنتــی و اطلاعات اشتراکی
-
برانكو رفتنی است؟
-
شاعری که مجوز عاشقی می دهد
-
غلبه گُل بر گِل
-
و ما ادراک «حسین»
-
قدرت نمایی جنگنده های بومی در آسمان تهران
-
گوگل، حساب «پرس تیوی» را در «یوتیوب» غیرفعال کرد
-
خوزستان باز هم «سد» میخواهد
-
3 رویكرد علمی در مدیریت بحران
-
اصل امیدبخش انتظار
-
دموكراتها خواستار انتشار نسخه سانسورنشده گزارش مولر شدند