گفتوگو با حسین شمسیان، فعال جهادی درباره وضعیت سیلزدهها و حل مشکلات آنان
پای سیلزدگان میایستیم
میانگین دما در خوزستان 52 درجه است. حتی تصورش هم برای ما كه در هوای 30 تا 35 درجه زیر باد خنك كولرهای آبی و گازی زندگی میكنیم دشوار است. برای ما كه حتی در خودروهایمان هم از كولر استفاده میكنیم و اگر راننده تاكسی كولر روشن نكند دادمان هوا میرود و اگر اتوبوسهای شهری كولر نداشته باشند یا كولر مترو كار نكند هر چه ناسزا به ذهنمان برسد نثار مسؤولان میكنیم!
اما مردم خوزستان كه اول سال و عیدشان را سیل به روزهای اندوهناك و ترسآور تبدیل كرد اینروزها در دمای بالای 50 درجه بدون هیچ امكاناتی روزها را شب و شبهای پر حشره و گزنده را صبح میكنند و صدایشان را كمتر كسی میشنود.
مردم خوزستان و پلدختر نجیبند، سالهاست یاد گرفتهاند روی پای خود بایستند و از كسی حتی دولتمردان چیزی نخواهند. مردمی كه جنگ را هشتسال تحمل كردند و تا جایی كه امكان داشت در شهرها و روستاهایشان ماندند و بعد از جنگ با دست خالی خانههای خود را ساختند و سالهاست با كمترین امكانات زندگی میكنند و آنقدر نجیب هستند كه دم نمیزنند و صبورانه منتظرند تا قولها روزی عملی و خوزستان ساخته، شهرها و روستاهای سیلزده آباد شود و... راستش این مردم آنقدر نجیب و صبورند كه ما دیگر طاقتمان تمام شده و دوست داریم صدای آنها شویم و به همه آنها كه همه این سالها قول دادند و عمل نكردند، بگوییم خیلی بیمعرفت هستید ! گرمای حمیدیه بالای 60درجه است و مردم سیلزده دارند در چادر زندگی میكنند بدون هیچ امكاناتی، میدانید گرمای بالای 60درجه بدون كولر یعنی چه...؟!
مردمی كه فراموش شدهاند
حسین شمسیان، فعال جهادی میداند گرمای بالای 60 درجه بدون كولر یعنی چه، چون از روزی كه سیل آمد در پلدختر و خوزستان بود و همه وعدهها را ثبت كرد و بعد كه دید همان بلایی كه سر بازسازی سر پلذهاب آمد دارد سر مناطق سیلزده جنوب و غرب میآید، كمپینی راهاندازی كرده به نام «پیگیری میكنیم و دارد وعدهها را یادآوری میكند و میگوید كه فقط حرف زده شد و دریغ از عمل.
شمسیان میگوید: گرمای پلدختر كم از خوزستان نیست و مردم آنجا هم بشدت به كولر نیاز دارند حالا كولر گازی یا آبی فرقی نمیكند مهم این است كه مردم این مناطق وسیله خنككننده ندارند. مردمی كه سالها زحمت كشیدند و خانهای ساختند و با هزار صرفهجویی و پسانداز توانستند برای خانه خود كولر گازی بخرند، اما سیل آمد و همه را با خود برد و حالا همان مردم زیر یك چادر زندگی میكنند بدون هیچ وسیله خنككننده.
سیل كه آمد موج كمكهای مردمی را با خود آورد. رسانهها كمك كردند و همه ایرانیها دست به دست هم دادند و به داد سیلزدهها رسیدند. موكبها آمدند و تا یك ماه به سیلزدهها غذا دادند. ارتشیها، سپاهیها، بسیجیها، طلاب، نیروهای هلال احمر و بقیه آمدند و گلها را از خانههای پلدختر و باغات آنها بیرون ریختند و اسباب و اثاثیه را هم بیرون كشیدند و آنهایی كه قابل تعمیر بود، تعمیر كردند، اما موج سیل كه فروكش كرد، كمكها هم كم شد، سیلزدهها هم كمابیش فراموش شدند، مثل زلزلهزدههای كرمانشاه. ماندند خودشان و خودشان و چشمی كه به راه كمكهایی است كه دولتمردان قولش را دادهاند، اما هنوز نرسیده و هوا روز به روز گرمتر و غیرقابل تحملتر میشود. هوا داغ میشود و مردمی كه زیر چادر زندگی میكنند حتی سرویس بهداشتی ندارند! باید منتظر بیماریهای مسری و عفونی بود...
اعتباراتی كه نرسید!
همین چند روز قبل بود كه رهبر معظم انقلاب فرمودند كه مردم و مسؤولان، سیلزدهها را فراموش نكنند و به امورات آنها رسیدگی كنند.
شمسیان میگوید: فشارهای اقتصادی و گرانی آستانه تحمل مردم را پایین آورده است، اما مردم سیل كه آمد همه به كمك آمدند، الان هم باید همت كنند و كمكهایشان را قطع نكنند. اما نكته مهم درباره وعدههای دولتمردان است. از رئیسجمهور بگیر تا رئیس سازمان مستضعفان و بقیه. برای ساخت خانه و زیرساختها و پلها و... پول نرسیده و اعتباری كه اختصاص داده شده بود واریز نشده. ارتش و سپاه نیروی انسانی و لجستیك مثلا برای ساخت خانه و پل و جاده دارد، اما اعتباری برای ساخت و ساز ندارد. ارتش زبدهترین آدمها را دارد كه میتوانند یك پل را مثلا سه روزه بسازند، همانطور كه همان اوایل كه سیل آمد دست به كار شدند و ساختند، اما برای بازسازی مناطق سیلزده پول ندارند! دولت و نهادهای مسؤول باید پول بدهند تا آنها وسایل مورد نیاز را تهیه كنند و شروع به ساخت و ساز كنند.
زندگی با امكانات 100 سال قبل
شمسیان میگوید: برخی از نیروهای بسیجی و جهادی در مناطق سیلزده كه شرایط بسیار بدی دارند، مستقر شدهاند. مثل روستاهای خوزستان، آنها دارند كمكم كمكها را جمعآوری میكنند و ساخت و سازها را شروع كردهاند، اما واقعیت این است كه آنقدر این روند كند است كه دردی از مردم آن مناطق درمان نمیكند. رسانهها هم مردم سیلزده را فراموش كردهاند؛ صدا و سیما بهندرت به این موضوع میپردازد و برای روزنامهها و خبرگزاریها هم موضوع دیگر اولویت ندارد. فقط شبكههای اجتماعی به صورت مقطعی و گذرا به موضوع میپردازند.
به نظرم رسانهها باید موضوع كمك به سیلزدهها و مطالبات آنها را پیگیری كنند تا در این گرمای شدید، دولتمردان به داد مردم برسند.
به شمسیان میگویم، آنگونه كه در تاریخ نوشته شده خوزستان از مناطق سیلخیز ایران بوده و تا قبل از رضاخان كه دولت مرکزی شکل گرفت، مردم خودشان بعد از سیل دست به كار میشدند و دوباره خانه و زندگی خود را میساختند، الان مردم آن مناطق چه میكنند؟
این فعال جهادی میگوید: از نیمههای دهه 70 كه سدسازیها شروع شد، سیلهای خوزستان كمتر شد ـ به این موضوع فعلا كاری ندارم كه كدام سدها درست ساخته شد و كدام نادرست ـ اما سالهای قبل كه مردم خودشان دست به كار میشدند و خانه و زندگی را دوباره میساختند، زیرساختها و جادهها و پلها و... به اندازه امروز زیاد نبودند. دایره زندگی مردم كوچك بود و بازسازیاش مقدورتر. از طرفی دولتی نبود كه بگوید این مقدار اعتبار و پول برای بازسازی در نظر گرفته شده و بزودی تا فلان تاریخ به دستتان میرسد! وقتی وعده داده میشود باید عملی شود. الان هم مردم تا جایی كه از دستشان برمیآمده، زندگیشان را روبه راه كردهاند. مثلا برای ساخت سرویس بهداشتی چهار تا چوب گذاشتهاند و دورش را پارچه یا گونی كشیدهاند و از آن استفاده میكنند، اما این روش یعنی شیوع بیماری! یعنی در روزگاری كه همه امكانات هست شما به شكل صد سال قبل زندگی كن!
شمسیان با هشتگ پیگیری میكنیم، مطالبات مردم سیلزده و وعدههای دولتی را پیگیری میكند و تصمیم هم ندارد كوتاه بیاید. میگوید: دانشگاهها و حوزهها بزودی تعطیلات تابستانی خود را شروع میكنند، از همه دانشجویان و طلاب درخواست میكنم برای كمك به بازسازی مناطق سیلزده دوباره به این مناطق بیایند. باید همه همت كنیم و دولت هم به قولهایش وفا كند و زندگی مردم سیلزده را به سامان برسانیم. اگر كوتاه بیاییم و فراموششان كنیم حكایت، حكایت مردم زلزلهزده سر پل ذهاب میشود. یادمان باشد گرما در خوزستان و پلدختر بیداد میكند و مردم سرپناه ندارند... .
اما مردم خوزستان كه اول سال و عیدشان را سیل به روزهای اندوهناك و ترسآور تبدیل كرد اینروزها در دمای بالای 50 درجه بدون هیچ امكاناتی روزها را شب و شبهای پر حشره و گزنده را صبح میكنند و صدایشان را كمتر كسی میشنود.
مردم خوزستان و پلدختر نجیبند، سالهاست یاد گرفتهاند روی پای خود بایستند و از كسی حتی دولتمردان چیزی نخواهند. مردمی كه جنگ را هشتسال تحمل كردند و تا جایی كه امكان داشت در شهرها و روستاهایشان ماندند و بعد از جنگ با دست خالی خانههای خود را ساختند و سالهاست با كمترین امكانات زندگی میكنند و آنقدر نجیب هستند كه دم نمیزنند و صبورانه منتظرند تا قولها روزی عملی و خوزستان ساخته، شهرها و روستاهای سیلزده آباد شود و... راستش این مردم آنقدر نجیب و صبورند كه ما دیگر طاقتمان تمام شده و دوست داریم صدای آنها شویم و به همه آنها كه همه این سالها قول دادند و عمل نكردند، بگوییم خیلی بیمعرفت هستید ! گرمای حمیدیه بالای 60درجه است و مردم سیلزده دارند در چادر زندگی میكنند بدون هیچ امكاناتی، میدانید گرمای بالای 60درجه بدون كولر یعنی چه...؟!
مردمی كه فراموش شدهاند
حسین شمسیان، فعال جهادی میداند گرمای بالای 60 درجه بدون كولر یعنی چه، چون از روزی كه سیل آمد در پلدختر و خوزستان بود و همه وعدهها را ثبت كرد و بعد كه دید همان بلایی كه سر بازسازی سر پلذهاب آمد دارد سر مناطق سیلزده جنوب و غرب میآید، كمپینی راهاندازی كرده به نام «پیگیری میكنیم و دارد وعدهها را یادآوری میكند و میگوید كه فقط حرف زده شد و دریغ از عمل.
شمسیان میگوید: گرمای پلدختر كم از خوزستان نیست و مردم آنجا هم بشدت به كولر نیاز دارند حالا كولر گازی یا آبی فرقی نمیكند مهم این است كه مردم این مناطق وسیله خنككننده ندارند. مردمی كه سالها زحمت كشیدند و خانهای ساختند و با هزار صرفهجویی و پسانداز توانستند برای خانه خود كولر گازی بخرند، اما سیل آمد و همه را با خود برد و حالا همان مردم زیر یك چادر زندگی میكنند بدون هیچ وسیله خنككننده.
سیل كه آمد موج كمكهای مردمی را با خود آورد. رسانهها كمك كردند و همه ایرانیها دست به دست هم دادند و به داد سیلزدهها رسیدند. موكبها آمدند و تا یك ماه به سیلزدهها غذا دادند. ارتشیها، سپاهیها، بسیجیها، طلاب، نیروهای هلال احمر و بقیه آمدند و گلها را از خانههای پلدختر و باغات آنها بیرون ریختند و اسباب و اثاثیه را هم بیرون كشیدند و آنهایی كه قابل تعمیر بود، تعمیر كردند، اما موج سیل كه فروكش كرد، كمكها هم كم شد، سیلزدهها هم كمابیش فراموش شدند، مثل زلزلهزدههای كرمانشاه. ماندند خودشان و خودشان و چشمی كه به راه كمكهایی است كه دولتمردان قولش را دادهاند، اما هنوز نرسیده و هوا روز به روز گرمتر و غیرقابل تحملتر میشود. هوا داغ میشود و مردمی كه زیر چادر زندگی میكنند حتی سرویس بهداشتی ندارند! باید منتظر بیماریهای مسری و عفونی بود...
اعتباراتی كه نرسید!
همین چند روز قبل بود كه رهبر معظم انقلاب فرمودند كه مردم و مسؤولان، سیلزدهها را فراموش نكنند و به امورات آنها رسیدگی كنند.
شمسیان میگوید: فشارهای اقتصادی و گرانی آستانه تحمل مردم را پایین آورده است، اما مردم سیل كه آمد همه به كمك آمدند، الان هم باید همت كنند و كمكهایشان را قطع نكنند. اما نكته مهم درباره وعدههای دولتمردان است. از رئیسجمهور بگیر تا رئیس سازمان مستضعفان و بقیه. برای ساخت خانه و زیرساختها و پلها و... پول نرسیده و اعتباری كه اختصاص داده شده بود واریز نشده. ارتش و سپاه نیروی انسانی و لجستیك مثلا برای ساخت خانه و پل و جاده دارد، اما اعتباری برای ساخت و ساز ندارد. ارتش زبدهترین آدمها را دارد كه میتوانند یك پل را مثلا سه روزه بسازند، همانطور كه همان اوایل كه سیل آمد دست به كار شدند و ساختند، اما برای بازسازی مناطق سیلزده پول ندارند! دولت و نهادهای مسؤول باید پول بدهند تا آنها وسایل مورد نیاز را تهیه كنند و شروع به ساخت و ساز كنند.
زندگی با امكانات 100 سال قبل
شمسیان میگوید: برخی از نیروهای بسیجی و جهادی در مناطق سیلزده كه شرایط بسیار بدی دارند، مستقر شدهاند. مثل روستاهای خوزستان، آنها دارند كمكم كمكها را جمعآوری میكنند و ساخت و سازها را شروع كردهاند، اما واقعیت این است كه آنقدر این روند كند است كه دردی از مردم آن مناطق درمان نمیكند. رسانهها هم مردم سیلزده را فراموش كردهاند؛ صدا و سیما بهندرت به این موضوع میپردازد و برای روزنامهها و خبرگزاریها هم موضوع دیگر اولویت ندارد. فقط شبكههای اجتماعی به صورت مقطعی و گذرا به موضوع میپردازند.
به نظرم رسانهها باید موضوع كمك به سیلزدهها و مطالبات آنها را پیگیری كنند تا در این گرمای شدید، دولتمردان به داد مردم برسند.
به شمسیان میگویم، آنگونه كه در تاریخ نوشته شده خوزستان از مناطق سیلخیز ایران بوده و تا قبل از رضاخان كه دولت مرکزی شکل گرفت، مردم خودشان بعد از سیل دست به كار میشدند و دوباره خانه و زندگی خود را میساختند، الان مردم آن مناطق چه میكنند؟
این فعال جهادی میگوید: از نیمههای دهه 70 كه سدسازیها شروع شد، سیلهای خوزستان كمتر شد ـ به این موضوع فعلا كاری ندارم كه كدام سدها درست ساخته شد و كدام نادرست ـ اما سالهای قبل كه مردم خودشان دست به كار میشدند و خانه و زندگی را دوباره میساختند، زیرساختها و جادهها و پلها و... به اندازه امروز زیاد نبودند. دایره زندگی مردم كوچك بود و بازسازیاش مقدورتر. از طرفی دولتی نبود كه بگوید این مقدار اعتبار و پول برای بازسازی در نظر گرفته شده و بزودی تا فلان تاریخ به دستتان میرسد! وقتی وعده داده میشود باید عملی شود. الان هم مردم تا جایی كه از دستشان برمیآمده، زندگیشان را روبه راه كردهاند. مثلا برای ساخت سرویس بهداشتی چهار تا چوب گذاشتهاند و دورش را پارچه یا گونی كشیدهاند و از آن استفاده میكنند، اما این روش یعنی شیوع بیماری! یعنی در روزگاری كه همه امكانات هست شما به شكل صد سال قبل زندگی كن!
شمسیان با هشتگ پیگیری میكنیم، مطالبات مردم سیلزده و وعدههای دولتی را پیگیری میكند و تصمیم هم ندارد كوتاه بیاید. میگوید: دانشگاهها و حوزهها بزودی تعطیلات تابستانی خود را شروع میكنند، از همه دانشجویان و طلاب درخواست میكنم برای كمك به بازسازی مناطق سیلزده دوباره به این مناطق بیایند. باید همه همت كنیم و دولت هم به قولهایش وفا كند و زندگی مردم سیلزده را به سامان برسانیم. اگر كوتاه بیاییم و فراموششان كنیم حكایت، حكایت مردم زلزلهزده سر پل ذهاب میشود. یادمان باشد گرما در خوزستان و پلدختر بیداد میكند و مردم سرپناه ندارند... .
تیتر خبرها
-
«رفتن برانکو» جوسازی عربستانیها است
-
کلید مقاومت
-
یك استعفا چند دلیل
-
فاز خودکفایی
-
ماه بمانیم...
-
پای سیلزدگان میایستیم
-
مأموریت سبز آقــای دکتــر
-
زور لودرها بیشتر است
-
جوانان روزی را خواهند دید كه كشور فلسطین به ملت آن بازگردد
-
حكام بحرین و سعودی با خیانت به فلسطین در باتلاق گام نهادهاند
-
هزینههای سنگین مقاومت نکردن