چرا حرفهای وزیر ارشاد درباره تولید فرهنگی با موضوع قیام 15 خرداد چندان دقیق نیست؟
زور لودرها بیشتر است
وقایع مهم دینی و مذهبی كه میشود همه یكهویی یادشان میافتد در حوزه فرهنگ و صنایع فرهنگی محصول قابل عرضهای نداریم و دستمان در سینما و كتاب و هنرهای تجسمی خالی است و این حرف و حدیثها. فرقی هم ندارد گوینده این حرفها یك روزنامهنگار مثل ما باشد یا داستاننویس یا فیلمساز یا حتی وزیر و وكیل و نماینده مجلس و فعال فرهنگی. حالا هم هرچند دو سه روز از تاریخ 15 خرداد گذشته اما دوباره بازار این حرفها داغ شده. حالا هم ما میخواهیم یك دور دیگر این حرفها را مرور كنیم و ببینم چه خبر بوده و چه كسانی حرف زده و چه گفتهاند. این وسط نگاهی هم انداختهایم به بعضی از مصادیقی كه مثال نقض بعضی ادعا بوده است.
خب بگذارید چراغ اول را به نام دكتر سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روشن كنیم. وزیر محجوب و كمحاشیه و كمحرف فرهنگ و ارشاد اسلامی كه از خوبهای كابینه هم محسوب میشود. با این اوصاف از گروه فرهنگی جامجم انتظار ندارید كه در برابر مسائل نادرست حرفی نزند ولو این كه از زبان وزیر محجوب و كمحاشیه كابینه ایراد شده باشد. دكتر صالحی كه در حاشیه مراسم بزرگداشت قیام 15 خرداد حرف میزده، جملات و عبارتهای جالبی
بر زبان رانده است.
صالحی در بخش نخست حرفهایش در پاسخ به این انتقاد احتمالی كه چرا محصولات فرهنگی با این مضامین كمتر تولید شده، گفته است كه این اتفاق باید در مردم شهر پیشوا شعلهای را ایجاد كند زیرا این جزو كارهایی نیست كه با بخشنامه صورت پذیرد بلكه باید از منظر روحی و وجودی برای مردم ملموستر بشود. با این اوصاف، چنین درخواستی در مرحله اول باید ناظر به یك حركت خودجوش مردمی و از بطن ساكنان پیشوا بیرون بیاید. حرفی كه البته چندان هم نادرست نیست.
آقای وزیر در ادامه صحبتهایش هم علاوه بر پیشوا به شهرهای دیگری كه چنین موقعیتهای تاریخی و فرهنگی دارند هم اشاره كرده و گفته: به طور طبیعی شهرهایی از این قیبل میتوانند هویتهای خود را با این اتفاقات تقویت كنند، شهرهایی كه میتوانند در معرض پارهای از مخاطرات باشند بعدها تغییراتی در آنها به وجود آمده كه به تاریخ و بقای شهرشان برای آینده كمك میكند.
این یعنی حوادثی مانند 15 خرداد یك نقطه عطف تاریخی برای شهری مانند پیشواست. البته این موضوع فقط محدود به شهر پیشوا و حادثه 15 خرداد نیست. نكته جالب و بامزه آن كه مصداق بیرونی این ادعای آقای وزیر هم اتفاقا محدود به پیشوا و حادثه 15 خرداد نیست.
برهان خلف نظریه وزیر
اجازه بدهید خیلی دقیقتر و مصداقیتر صحبت كنیم. اگر در جریان اخبار و مسائل فرهنگی باشید احتمالا به گوشتان خورده كه بهمن سال گذشته لودرهای شهرداری مشهد به جان نمایشگاهی افتادند كه اتفاقا بهزعم آقای وزیر، بازنمایی از فرهنگ و تاریخِ شهری مشهد در طول زمان بود. این نمایشگاه از دوم فروردین 1396 عملا راهاندازی شده و شامل بخشهای مختلف سبك زندگی، معرفی مشاهیر و مفاخر انقلابی، هنری و ادبی و تاریخ شكلگیری مشهد تا دوران انقلاب و دوران معاصر بود كه بر محور هویت تاریخی یك شهر در محله كوثر مشهد
ساخته شده بود.
استارت لودرها
طبق معمول با رفت و آمد مدیران و تغییر مسؤولان شورای شهر و شهرداری مشهد، این موضوع هم گریبان یك پروژه فرهنگی را گرفت تا آن كه در نهایت زور لودرها بر این نمایشگاه چربید و با سطح صافی كه روی آن بنا شده بود، یكسان شد. انگار نه انگار كه سابقا در این محله چنین نمایشگاه و پروژهای وجود داشته است. راستش را بخواهید در نظر داشتیم با بعضی مسؤولان سابق این نمایشگاه در مشهد هم به گفتوگو بنشینیم كه خب در نهایت امكانش فراهم نشد. خلاصه كه خواستیم بگوییم این قضیه پیوست فرهنگی شهرها درست است كه چیز خوبی است ولی خب آقای وزیر هم در جریان باشند كه ماندن این بحثها در حد حرف چیز خوبی نیست. به هر حال زور لودرها هم زیاد است و حرفها نمیتوانند جلوی آنها را بگیرند؛ فرقی هم ندارد پیشوا باشد یا مشهد!
بی توجه نبودهایم!
حالا درست كه ما چراغ این موضوع را با نام آقای وزیر روشن كردیم اما دلیل نمیشود كه سراغ دیگران نرویم. نمونهاش همین آقای ابراهیم حسنبیگی كه در كسوت یك نویسنده كتابهای متعددی را روانه بازار كرده است. حسنبیگی درباره این كه چرا حوزه داستان به 15 خرداد بیتوجه بوده گفته مباحث انقلاب زیر سایه جنگ و دفاع مقدس كمرنگ شده و خیلی نشده كه به این حوزه توجه شود. در ادامه هم نتیجهگیری كرده كه 15 خرداد هم از موضوعاتی است كه زیر عنوان انقلاب میگنجد اما چون از جنس جنگ نیست، به آن
بی توجهی شده است. البته آقای نویسنده در ادامه یك دلیل فرامتنی هم برای این موضوع ذكر كرده و گفته كلا ادبیات و كتاب در این سالها چندان پرنشاط نبوده است: به نظرم در این سالها نشاط و شادابی لازم را برای خلق ادبیات نداریم كه به این موضوعات پرداخته شود؛ بحث هزینهها، اشتغالهای غیرنویسندگی برای نویسندهها و شرایط نامطلوب نشر و كاغذ كه به اوج خود رسیده و از همه مهمتر بیرغبتی مردم به خواندن است. وقتی كتابی خریده نمیشود ادبیات از شادابی میافتد و باری به هرجهت میشود.
همه چیز عادی است
در مجموع و با این اوصاف نباید تعجب كنیم كه چرا داستاننویسان به این حوزه بیتوجهی كردهاند. بیتوجهی در كار نبوده و این حالت عادی چنین وضعیتی است. بماند كه داستاننویسان دیگری مانند علیاكبر والایی گفتهاند اینگونه نیست كه مثلا نویسندهها به این حادثه بیاهمیت باشد، بلكه آنها به تناسب و اقتضای موضوع سراغ این قضیه رفته و از آن استفاده كردهاند و در داستانهایشان به آن اشاره كردهاند.
بر زبان رانده است.
صالحی در بخش نخست حرفهایش در پاسخ به این انتقاد احتمالی كه چرا محصولات فرهنگی با این مضامین كمتر تولید شده، گفته است كه این اتفاق باید در مردم شهر پیشوا شعلهای را ایجاد كند زیرا این جزو كارهایی نیست كه با بخشنامه صورت پذیرد بلكه باید از منظر روحی و وجودی برای مردم ملموستر بشود. با این اوصاف، چنین درخواستی در مرحله اول باید ناظر به یك حركت خودجوش مردمی و از بطن ساكنان پیشوا بیرون بیاید. حرفی كه البته چندان هم نادرست نیست.
آقای وزیر در ادامه صحبتهایش هم علاوه بر پیشوا به شهرهای دیگری كه چنین موقعیتهای تاریخی و فرهنگی دارند هم اشاره كرده و گفته: به طور طبیعی شهرهایی از این قیبل میتوانند هویتهای خود را با این اتفاقات تقویت كنند، شهرهایی كه میتوانند در معرض پارهای از مخاطرات باشند بعدها تغییراتی در آنها به وجود آمده كه به تاریخ و بقای شهرشان برای آینده كمك میكند.
این یعنی حوادثی مانند 15 خرداد یك نقطه عطف تاریخی برای شهری مانند پیشواست. البته این موضوع فقط محدود به شهر پیشوا و حادثه 15 خرداد نیست. نكته جالب و بامزه آن كه مصداق بیرونی این ادعای آقای وزیر هم اتفاقا محدود به پیشوا و حادثه 15 خرداد نیست.
برهان خلف نظریه وزیر
اجازه بدهید خیلی دقیقتر و مصداقیتر صحبت كنیم. اگر در جریان اخبار و مسائل فرهنگی باشید احتمالا به گوشتان خورده كه بهمن سال گذشته لودرهای شهرداری مشهد به جان نمایشگاهی افتادند كه اتفاقا بهزعم آقای وزیر، بازنمایی از فرهنگ و تاریخِ شهری مشهد در طول زمان بود. این نمایشگاه از دوم فروردین 1396 عملا راهاندازی شده و شامل بخشهای مختلف سبك زندگی، معرفی مشاهیر و مفاخر انقلابی، هنری و ادبی و تاریخ شكلگیری مشهد تا دوران انقلاب و دوران معاصر بود كه بر محور هویت تاریخی یك شهر در محله كوثر مشهد
ساخته شده بود.
استارت لودرها
طبق معمول با رفت و آمد مدیران و تغییر مسؤولان شورای شهر و شهرداری مشهد، این موضوع هم گریبان یك پروژه فرهنگی را گرفت تا آن كه در نهایت زور لودرها بر این نمایشگاه چربید و با سطح صافی كه روی آن بنا شده بود، یكسان شد. انگار نه انگار كه سابقا در این محله چنین نمایشگاه و پروژهای وجود داشته است. راستش را بخواهید در نظر داشتیم با بعضی مسؤولان سابق این نمایشگاه در مشهد هم به گفتوگو بنشینیم كه خب در نهایت امكانش فراهم نشد. خلاصه كه خواستیم بگوییم این قضیه پیوست فرهنگی شهرها درست است كه چیز خوبی است ولی خب آقای وزیر هم در جریان باشند كه ماندن این بحثها در حد حرف چیز خوبی نیست. به هر حال زور لودرها هم زیاد است و حرفها نمیتوانند جلوی آنها را بگیرند؛ فرقی هم ندارد پیشوا باشد یا مشهد!
بی توجه نبودهایم!
حالا درست كه ما چراغ این موضوع را با نام آقای وزیر روشن كردیم اما دلیل نمیشود كه سراغ دیگران نرویم. نمونهاش همین آقای ابراهیم حسنبیگی كه در كسوت یك نویسنده كتابهای متعددی را روانه بازار كرده است. حسنبیگی درباره این كه چرا حوزه داستان به 15 خرداد بیتوجه بوده گفته مباحث انقلاب زیر سایه جنگ و دفاع مقدس كمرنگ شده و خیلی نشده كه به این حوزه توجه شود. در ادامه هم نتیجهگیری كرده كه 15 خرداد هم از موضوعاتی است كه زیر عنوان انقلاب میگنجد اما چون از جنس جنگ نیست، به آن
بی توجهی شده است. البته آقای نویسنده در ادامه یك دلیل فرامتنی هم برای این موضوع ذكر كرده و گفته كلا ادبیات و كتاب در این سالها چندان پرنشاط نبوده است: به نظرم در این سالها نشاط و شادابی لازم را برای خلق ادبیات نداریم كه به این موضوعات پرداخته شود؛ بحث هزینهها، اشتغالهای غیرنویسندگی برای نویسندهها و شرایط نامطلوب نشر و كاغذ كه به اوج خود رسیده و از همه مهمتر بیرغبتی مردم به خواندن است. وقتی كتابی خریده نمیشود ادبیات از شادابی میافتد و باری به هرجهت میشود.
همه چیز عادی است
در مجموع و با این اوصاف نباید تعجب كنیم كه چرا داستاننویسان به این حوزه بیتوجهی كردهاند. بیتوجهی در كار نبوده و این حالت عادی چنین وضعیتی است. بماند كه داستاننویسان دیگری مانند علیاكبر والایی گفتهاند اینگونه نیست كه مثلا نویسندهها به این حادثه بیاهمیت باشد، بلكه آنها به تناسب و اقتضای موضوع سراغ این قضیه رفته و از آن استفاده كردهاند و در داستانهایشان به آن اشاره كردهاند.
تیتر خبرها
-
«رفتن برانکو» جوسازی عربستانیها است
-
کلید مقاومت
-
یك استعفا چند دلیل
-
فاز خودکفایی
-
ماه بمانیم...
-
پای سیلزدگان میایستیم
-
مأموریت سبز آقــای دکتــر
-
زور لودرها بیشتر است
-
جوانان روزی را خواهند دید كه كشور فلسطین به ملت آن بازگردد
-
حكام بحرین و سعودی با خیانت به فلسطین در باتلاق گام نهادهاند
-
هزینههای سنگین مقاومت نکردن