شلیک به شوهر به‌خاطر ارتباط پنهانی

شلیک به شوهر به‌خاطر ارتباط پنهانی

زن میانسال كه همسرش را در خانه‌شان با شلیك گلوله كشته بود دیروز پای میز محاكمه ایستاد و ادعا كرد دختر و پسر نوجوانش نیز در این ماجرا دست داشته‌اند.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از پنجم تیر سال ۹۶ به دنبال شنیده شدن صدای شلیك گلوله‌ای در یكی از خیابان‌های شمال تهران آغاز شد. همسایه‌ها كه با شنیدن این صدا از خانه‌شان بیرون دویده بودند با دختر و پسر نوجوانی روبه‌رو شدند كه مدعی بودند مادرشان با شلیك گلوله، پدرشان سعید را كشته است. به این ترتیب پلیس به خانه مورد نظررفت و با جسد مرد ۴۵ ساله روبه رو شد.جسد خونین در حالی به پزشكی قانونی منتقل شد كه همسر ۴۲ ساله قربانی به نام الهام، قتل شوهرش را گردن گرفت و گفت همسرم را به خاطر اختلاف‌های خانوادگی كشتم و دختر و پسر ۱۶ و ۱۷ ساله ام نیزدر این ماجرا با من همدستی داشتند. در حالی كه دختر و پسر نوجوان نیز به اتهام معاونت در قتل تحت بازجویی قرار گرفته بودند ادعا كردند مادرشان به تنهایی مرتكب قتل شده است.
مادر و دوفرزندش دیروز در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یك قاضی مستشار پای میز محاكمه ایستادند.
ابتدای این جلسه اولیای دم برای الهام حكم مرگ خواستند و گفتند به هیچ عنوان از خون پسرشان گذشت نمی‌كنند.
سپس الهام در جایگاه ایستاد و گفت: شوهرم همیشه به من بی توجه بود.از این وضعیت خسته شده بودم. بارها به او اعتراض كردم اما هیچ اهمیتی به من نمی‌داد. من تنها بودم و به همین خاطر هم برای پر كردن اوقات فراغت، ساعت‌ها در فضای مجازی گشت و گذار می‌كردم تا این‌كه با یك مرد جوان آشنا شدم. مدتی بود تلفنی با او صحبت می‌كردم تا این‌كه همسرم به این رابطه پی برد و همین موضوع باعث شد اختلاف‌های من و همسرم بیشتر شود.
وی ادامه داد:یك بار شوهرم گوشی تلفن همراهم را از من گرفت و پیامك‌هایی را كه به مرد غریبه ارسال كرده بودم، دید. آنجا بود كه درگیری من و شوهرم شدت گرفت و تصمیم به قتل او گرفتم. چند روز بعد، از پسرم كه آن زمان ۱۵ سال داشت خواستم تا چند قرص خواب آور برایم بخرد. قرص‌ها را داخل دوغ ریختم و به شوهرم دادم. همسرم پس از خوردن دوغ مسموم بیهوش شد.می‌خواستم او را بكشم اما دلم نیامد و منصرف شدم.
وی در تشریح جزئیات قتل گفت: آخرین بار بعد از دعوای مفصلی كه با سعید كرده بودم، وقتی در خواب بود با همدستی دختر و پسرم با شلیك گلوله او را كشتم تا برای همیشه خلاص شوم، اما صدای گلوله آن‌قدر زیاد بود كه همسایه‌ها به ماجرا پی بردند و پلیس را خبر كردند.
سپس دختر و پسر قربانی كه متهم به معاونت در قتل بودند منكر اتهامشان شدند و گفتند: زمانی كه مادرمان دست به قتل پدرمان زد ما در اتاق خواب بودیم و حتی از نقشه او برای كشتن پدر خبر نداشتیم. مادرمان برای این‌كه خودش را از قصاص نجات دهد به دروغ پای ما را به این پرونده كشانده است.
در پایان، جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.