الناز 25 ساله فكر نمی‌كرد زمانی كه برای هیجان و تفریح سرقت می‌كند گرفتار پلیس شود.
چطور باهمدستانت آشنا شدی؟
شش ماه پیش در چند مهمانی شبانه ابتدا با خشایار آشنا شدم و بعد او مرا با رامین كه دوستش بود آشنا كرد. از آن به بعد بود كه ارتباطم با خشایار تلگرامی ادامه پیدا كردو با هم برای تفریح بیرون هم می‌رفتیم.
سرقت‌ها چطور كلید خورد؟
خشایار طراح سرقت‌ها بود. می‌گفت اگر مردان جوان را فریب دهیم و اموالشان را بعداز بیهوش كردن آنها سرقت كنیم پول زیادی نصیب‌مان می‌شود و با این كار تفریح می‌کنیم و خیلی این دزدی‌ها هیجان دارد.  
از شناسایی شاكیان بگو.
خشایار و دوستش به نوبت در سایت‌های دیوار و شیپور آگهی‌های مربوط به یافتن همخانه را بررسی و بعد از جا زدن خودشان به‌عنوان دختران جوان، تلگرامی با آنها ارتباط برقرار می‌كردند و فریبشان می‌دادند. حتی با چهره‌های گریم شده برای آنها عكس‌های دخترانه می‌فرستادند. گاهی نیز چهره مرا گریم كرده و عكس‌هایم را برای قربانیان می‌فرستادند. بعد از این اعتمادسازی‌های دروغین به بهانه این كه خودمان می‌خواهیم همخانه شویم یا برادر وخوهرزاده دانشجو دارم كه می‌خواهند همخانه آنها شوند به خانه‌هایشان راه پیدا می‌كردم، در آبمیوه، قرص خواب می‌ریختم و بعد از نوشیدن آن چند ساعتی بیهوش می‌شدند. بعد همدستانم می‌آمدند و با سرقت اموال از خانه‌های آنها فرار می‌كردیم.
چند قرص در نوشیدنی‌ها می‌ریختی؟
برای این‌كه مطمئن شویم میزان دوز قرص‌ها بالا نرود و جان قربانیان را نگیرد چند بار آبمیوه مسموم را در خانه درست كردیم و خشایار و دوستش آن را نوشیدندو بعداز چند ساعت به هوش آمدند. بعداز آن در هر سرقت چهار تا شش عدد قرص برای بیهوشی افراد در آبمیوه‌ها می‌ریختم.
اموال را چطور می‌فروختید؟
گوشی‌ها را ابتدا در خیابان جمهوری به مردی كه همدستانم می‌شناختند، می‌فروخته و بعد بقیه را خرد خرد در بازار به افراد مختلف می‌فروختیم و هر فردی سهمش را می‌برد. با پول‌های به‌دست آمده از راه این دزدی كه فقط برای هیجان و تفریح بود، لباس‌های مارك‌دار و كادوی تولد گرانقیمت برای دوست و اعضای خانواده می‌خریدیم. حتی خشایار با بخشی از پول برایم طلا خرید. حتی با آن مهمانی‌های شبانه هم برگزار می‌كردیم و خوش می‌گذراندیم. برخی شب‌ها هم خودرو‌های تجملی اجاره و در محله‌های شمال تهران با آن دوردور می‌كردیم.
فكر می‌كردی بازداشت شوی؟
خیر. چون همدستانم برای فریب شاكیان و خودم با چهره‌های گریم شده ظاهر می‌شدیم، سراغ خانه‌هایی می‌رفتیم كه دوربین نداشت و در سرقت آخر به‌خاطر عجله اجرای نقشه سرقت، متوجه دوربین مداربسته آنجا نشدیم.