مادری كه با همدستی دو دختر و پسرش با تشكیل یك شبكه تبهكاری مردان پولدار را به تله سیاه می‌انداختند و در خانه‌اش از آنها اخاذی می‌كردند دیروز پای میز محاكمه ایستادند.
 به گزارش جام‌جم، اعظم ۵0 ساله از اوایل سال 95
تا آبان 96 با همدستی دو دختر ۲۷ ساله و 19 سال‌هاش به نام‌های مبینا و ماهرو و پسر 29سال‌هاش میثم با تشكیل یك شبكه خانوادگی و ترفندی خاص، مردان پولدار را به دام می‌انداخت و آنها را به خانه‌شان كشانده و از آنها اخاذی می‌كرد. اعضای این شبكه دیروز در شعبه هفتم دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه ایستادند. در ابتدای جلسه نماینده دادستان كیفرخواست را خواند و برای اعظم و مبینا به اتهام مشاركت در پنج فقره آدم‌ربایی، سرقت مقرون به آزار و توهین و فحاشی و برای ماهرو و برادرش به اتهام معاونت در آدم‌ربایی و سرقت مقرون به آزار اشد مجازات خواست.  سپس سه شاكی كه در دادگاه حاضر بودند یك به یك در جایگاه ویژه ایستادند و به تشریح شكایتشان پرداختند.
نخستین شاكی گفت: با خودروی شاسی‌بلند از اتوبان ستاری عبور می‌كردم كه زن میانسال به همراه دو‌دخترش در حاشیه اتوبان ایستاده بودند. آنها را سوار كردم كه در میانه راه با من حرف زدند و گفتند وضع مالی خوبی ندارند. تصمیم گرفتم به آنها كمك كنم و یك روز به خانه‌شان رفتم. همزمان با ورودم به آنجا پسر جوان در حالی كه چاقو در دست داشت از اتاق بیرون آمد و زخمی‌ام كرد، لباس‌هایم را درآوردند و دختر نوجوان خانواده با گوشی از من فیلم گرفت،
 5/1میلیون تومان پول نقد و چهار میلیون تومان از كارتم سرقت كردند تا فیلم سیاه را منتشر نكنند.
  این در حالی بود كه شاكی دوم هم گفته‌های مشابهی را مطرح كرد و شاكی سوم هم گفت كه آبان 96  در قبال طلبی كه از دوستش داشته خودروی مدل بالای او را گرفته و در خیابان تردد می‌كرده كه متهمان پرونده كه سوار پرایدی بودند با جا زدن خودشان به عنوان‌ پلیس از او سه میلیون تومان اخاذی كرده اما هنگام فرار از سوی گشت پلیس دستگیر شدند.
سپس اعظم به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: از شوهر معتادم جدا شده و با كار آرایشگری هزینه زندگی فرزندانم را تامین می‌كردم. مبینا ازدواج كرد اما با داشتن یك فرزند جدا شد و بعد با مردی  ازدواج موقت كرد كه او به خاطر كار خلاف به زندان افتاد. دخترم نمی‌توانست 30 میلیون تومان برای آزادی‌اش فراهم كند. برای تامین آن، پول پسرم مردان پولدار را كتك می‌زد و مبینا از آنها اخاذی می‌كرد. اما حالا حاضرم جرم دختر و پسرم را گردن بگیرم تا آنها آزاد شوند و حاضرم تا ابد در زندان بمانم.
سپس مبینا در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: یك ماه بود، معتاد به شیشه شده و حالم خوب نبود. یك روز  مرد پولداری در خیابان با خودرویش مقابلم توقف كرد و پیشنهاد دوستی به من داد. با هم حرف زدیم كه می‌گفت همسرش پزشك است اما رابطه خوبی با او ندارد. گفت در قبال این رابطه چك ده میلیون تومانی می‌دهد. او را به خانه بردم وچك را از او گرفتم. اما همان موقع میثم-برادرم- كه در جریان نبود سررسید و با او درگیر شد و او را با چاقو زد. مرد راننده هم از خانه فرار كرد. همان روزی كه مبلغ پول وثیقه را برای آزادی شوهرم جور كردم، بازداشت شدم.
 سپس ماهرو به دفاع از خود پرداخت و گفت: بعد از دستگیری از سوی دادگاه انقلاب به اتهام فیلمبرداری و فساد به پنج سال حبس محكوم شدم و دوسال از محكومیتم را هم گذرانده‌ام. من فیلم نگرفتم و فقط گوشی موبایلم را به سمت آنها می‌گرفتم تا فكر كنند در حال فیلمبرداری هستم. الان چند روز است كه فهمیده‌ام شاكی‌ها حاضر به گذشت نیستند به همین خاطر در زندان اعتصاب غذا كرده‌ام و تا وقتی هم كه آنها رضایت ندهند اعتصابم را نمی‌شكنم. میثم آخرین متهمی بود كه به دفاع پرداخت و گفت: قبول دارم وقتی خواهرم مردان غریبه را به خانه می‌آورد عصبانی می‌شدم و آنها را كتك می‌زدم. حاضرم پول شاكیان را بپردازم.  در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر كنند.