با خــودم کامـلا همــاهنـــگم!

گفت‌وگو با علیرضا خمسه، استاد کمدی

با خــودم کامـلا همــاهنـــگم!

بای بسم‌ا... استاد بخشی از وجود و شخصیت ماست گستره‌هایی از خودیت ما با كارهای‌شان شكل یافته با كارهایش زیسته‌ایم و... در طراحی پرسش‌ها که به گفته ایشان متنوع بود و جامع از آرای اندیشگرانی چند () بهره بردم كه در باب كمدی و خنده درفشانی‌ها كرده‌اند، اما در هم‌سخنی با استاد، گستره آگاهی و دانستگی‌اش شگفت‌زده‌ام كرد و...

این‌که دیوانگان اغلب می‌خندن!
چون هیچ شناختی ندارن.
عاقلان كه می‌خندن؟
 چون می‌دونن جهان گذراست.
و آن‌چه كه می‌مونه؟
در نهایت، پاكی و صلح و خیر و سپیدی و روشناست.
 چه وقت با خودتون هماهنگین؟
معمولا با خودم همیشه هماهنگم.
كی ناهماهنگی پیش میاد؟
در صورتی كه مُرده باشم.
خدانكنه، نام و آثار شما كه مانا‌ست.
اصلا انتخاب فرهنگ و هنر و ادبیات، انتخاب جاودانگی‌ست.
تلاش تون كه ناگهان به هیچ و تهی برسه، می‌خندین یا؟
من تلاشی نكردم كه به تهی برسه.
تلاش شما در این نیم‌قرن كار؟
برای خندوندنِ مردم بوده
احساس‌تون از این قضیه؟
اینه كه در برخورد با مردم پاداشم رو می‌گیرم چه در نگاه چه كلام‌شون.
احساس موفقیت؟
این كه تونستم مردم رو در بدترین شرایط مثل حال حاضر بخندونم.
 كسی كه موفق میشه در هر شرایطی مردم رو بخندونه؟
احساس پیروزی داره.
تجلی بهشت در دنیای ما؟
در رفاهِ ملت در لبخند ملت و امید به زندگی ملته.
خیلی دوره، اما بسی نزدیكه؟
اون لحظات زندگیه هر لحظه كه نیومده خیلی دوره، اما وقتی پیشت هست قدرش روندونی.
همیشه‌ حاضر؟
 كسی‌ست كه در لحظه هوایی رو كه استنشاق می‌كنه تحلیلش می‌كنه.
شما رو تبدیل به شما كرد؟
مادر و پدرم.
شما سیال‌هستین و در حال حركت؟
بله! بله!
این تعریفم از كمدینه، موافقین؟
بله! بله!
انسان‌های جامد؟
حافظ درباره‌شون [فرموده] نمُرده براشون نماز میت واجبه!
كسانی كه درجا می‌زنن؟
خودشون نمی‌دونن درجا می‌زنن كافیه عكسی بگیریم نشون‌شون بدیم ببینن كجا قرار بوده برسن كه نرسیدن.
فوران ایده‌ها كی رخ میده؟
موقعی كه كنار خانواده‌ام نگرانی و تنش و اضطراب ندارم.
مفیدترین ارتباطا؟
ارتباطای دوستانه و صمیمانه.
مهم‌ترین ارتباطا؟
ارتباطای كاری كه به یه نتیجه اجتماعی منجر میشه.
چی پدیده است؟
هر چی كه غیرمنتظره‌ست.
چی خیلی پیچیده است؟
از انسان پیچیده‌تر من ندیدم.
نسبت به دیگران خاصیت ویژه داشتن؟
یعنی متمایزشدن  و یگانه شدن.
یگانگی تون رو در چی پیداكردین؟
در لبخند همیشگی.
كی ترمز می‌برین؟
در ترافیك در شرایطی كه قابل ذكر نیست در روزمر‌گی.
خدانكرده كی ریپ می‌زنین؟
دخل و خرجم كه به هم نخو‌نه.
مگه میشه؟
شده، بله!
كی تخته‌گاز می‌تازین؟
وقتی فكر می‌كنم هدف رو پیداكردم و مسیرم رو هم درست برگزیدمش.
تلاش برای دیده‌نشدن یا ناشناس موندن؟
بله. موقعی كه با خانواده داریم میریم رستوران.
با این سرشناسی، سخت نیست؟
این سختی بیشتر برای اعضای خانواده منه تا من.
از سختی شهرت؟
در اصل نیشی‌ست كه خود زندگی داره و شهرت بهت میده.
و نوش زندگی؟
این رو هم شهرت بهت میده.
خوبی شهرت؟
معمولا هیچ دری به روی تو بسته نیست.
ثروتمند بودن درست؟
ثروت واقعی داشتنِ دوستای خوب و صمیمیه.
برنامه‌های استعدادیابی؟
این برنامه‌ها در اصل، كشف استعدادها و سركوب اوناست.
چه جالب! سركوب؟
كشف می‌كنیم ببینیم چه كسانی نخبه‌اند و نذاریم اونا نظم ما رو به هم بریزن!
اگه استعدادتون كشف و شكوفا نمی‌شد؟
مال من تقریبا جزو همون سركوب‌شده‌هاست خوشبختانه!
چرا خوشبختانه؟
چون اگر به وقت خودش كشف شده بود چنان سركوب می‌شد كه شما الان هیچ نشونی از من نمی‌گرفتی...آره!
ازش خیلی زیاد دارین؟
امید! امید به آینده.
باور به ژن خوب و مرغوب؟
والا من به ژن معیوب بیشتر اعتقاد دارم.
پرده نقره‌ای؟
تموم رویاهای كودكی، جوونی و كهنسالی‌م.
صفحه تلویزیون؟
برای من روزنامه‌س.
صحنه نمایش؟
صحنه رویاپردازی.
كسی كه با تكیه بر قابلیت‌های شخصیش كسی شده؟
توی دوتا جامعه میشه درباره‌‌اش صحبت‌كرد.
در جهانِ اول؟
اونجا چنین كسانی بسیارن.
توی جهان سوم؟
معمولا كسانی‌اند كه به یك كانونی از قدرت وصلن.
رنگی متفاوت داشتن از دیگران؟
هركس باید رنگ خودش رو جست‌وجو كنه.
نباید در این جست‌وجو...؟
دنبال رنگ غالب مردم نباشی چون یه‌جور تبعیت از جریان‌های روزمره‌ست.
وقتی رنگ خودت رو داری؟
آره دیگه، [مولوی] رو به یاد میاری: چون كه بیرنگی اسیر رنگ شد...
روزی كه صدر اخبار باشین؟
بستگی به مقطع اجتماعی داره.
وقتی آرامش جامعه برقراره؟
تیتر شدن یعنی یه‌اتفاق خوشایند.
وقت تلاطم و حوادث غیرمترقبه؟
نام شما در صدر خبرها مترادفه با مرگ.
كسانی كه می‌كوشن در شبكه‌های اجتماعی ابراز وجود كنن؟
كسانی هستن كه جایی در دنیای واقعی ندارن.
یه‌روزِ رسانه‌های نوین اگه در اختیارتون بود چی نشر می‌دادین؟
فراموش كنین جنگ رو ایده‌آل رو ایدئولوژی رو! به این فكركنین كه زاده شده‌ا‌یم برای زیستن، لذت بردن از زندگی و شادمانی.
از لذت‌هایی که دوست دارین؟
هیچ‌ لذتی بالاتر از احساس آرامش در مردم ایران‌زمین نیست.
سِلِبریتی‌های بی‌فضیلت؟
پشت هر نامی یه حقیقتی هست منتها تمام حقیقت‌ها دوست‌داشتنی نیست.
شده شوخ‌طبعی، كار دست‌تون داده باشه؟
بله.
مثال بزنین خواهش می‌كنم.
در یه جامعه فهمیده و فرهیخته با سطح آگاهی بالا شوخ‌طبعی وسیله‌ای تلقی میشه برای لطیف كردنِ زندگی اما در یه جامعه نابالغ به عنوان خصومت و دشمنی!
شوخ‌طبع‌ترین بازیگر؟
چارلی چاپلین.
پس بزرگ‌ترین كمدین، ایشون رو می‌دونین؟
بله. بله دقیقا.
موهاتون رو با چه آردی سفید كردین؟
من با آرد تجربه.
چون فرانسه و آمریكا بودین (برای تحصیل) ایرانی‌ها خوشمزه‌ترن یا اونا؟
به نظر من ایرونی‌ها شوخ‌طبع‌ترین ملت جهانن.
چرا این‌قدر سخته خندوندنِ ایرونی‌ها؟
آخه شرایط دشوارشده. در پیشه و ‌گذاری قرارگرفتن كه اولویت‌هاشون تغییركرده.
كسی مث شما رو چه نیازی به مدرك؟
من هیچی.
پس قضیه‌ا‌ش چیه: مدرك رو بذار درِ كوزه، آبش رو بخور؟
اون مال دوره‌ای بود كه كوزه وجود داشت.
پایتخت روح شما كجاست؟
مركز روحم عشق و شادمانیه.
و رنگ‌آمیزی روح‌تون؟
سبز و آبی.
یه وقتی داشت حال دیگه اهمیتی نداره؟
شهرت. ثروت.
الگوی نوجوونی‌تون؟
همیشه الگوم چارلی چاپلین بود.
خانم معتمدآریا باری گفتن همه سینما یه طرف، چارلی چاپلین یه طرف.
من حالا میگم همه چارلی چاپلین یه‌طرف، علیرضا و خانم معتمدآریا یه‌طرف.
از ارزش‌های سینمای كمدی؟
فراهم كردنِ‌شرایطی كه بتو‌نه اوضاع و احوال رو برای ملت ایران قابل تحمل بكنه.
حالا انرژی مفید بدین.
یكی این كه سهل و ساده بگیرن روزمره رو. یكی این كه پایان شب سیه سپیدست یعنی هرلحظه احساس كردن در تاریكی قرار دارن بدونن هر تاریكی پایانی داره.
این گزاره: من می‌خندم پس هستم؟
دقیقا جمله خودمه.
روح شما رو چی مدیریت می‌كنه؟
عشق.
طلایی‌ترین روز زندگی؟
روزی كه عاشقانه همسرم رو پیداكردم و دخترام به دنیا اومدن.
كسی كه عاشقه، اما ناممكن؟
شرایط خیلی‌هاس.
بزرگ‌تر عاقل مث شما بهشون چی میگه؟
بهش میگه برو بمیر.
راز ماندگاری دوستی‌های پایدار؟
نداشتنِ توقع زیاد از ارتباط.
وقتی دوست داشتن در شما قویه؟
بیانش می‌كنی. مث كسیه كه نیاز فوری به دست‌شویی داره و باید بره اونجا.
كسانی كه تاثیرشون كوتاه‌مدته؟
مث باتری می‌مونه؛ كم دوام و پُردوام. انتخابش با شماس هزینه‌ش رو شما باید بپردازی.
احساس زلزله در روح‌تون؟
وقتی تمام آن چه ساختی و پرداختی یه باره نقش بر آب میشه.
منظور مثبتش بود ایده‌ای تازه میاد و باعث اصلاح و شكوفایی قبلی‌ها میشه! اون دیگه اسمش زلزله نیس. بچه‌ها بهش میگن تركاندن.
بله ما كه توی هر كاری سعی می‌كنیم بتركانیم دیگه.
انتظاری كه این روزها از خودتون دارین؟
اینه كه تنبلی رو كنار بذارم و به ایده‌هایی كه ذهن دارم جامه عمل بپوشونم.
این كه كمدی‌ساز و كمدی‌نویس قابل نداریم؟
برای این كه جامعه‌مون جوری نیس كه دنبال كمدی باشه.
كسی كه دوست‌تون داره و می‌خواد باهاتون بجوشه؟
باید خنده رو درك كنه.
گرایش هم‌اكنون؟
به آرامش
شوخ‌طبعی خصلت جمعی ماست برای افزایش و بارآوریش؟
شرایط اجتماعی رو فراهم كنیم.
یك امر كمیك؟
اونچه رو كه ساختی به ضد خودش تبدیل بشه.
واقعیت وجودی شما؟
خندوندن. خندیدن. و باز خندوندن و خندیدن.
بگم موقعیتی الان خلق كنین كه خواننده بخنده و بیندیشه، چی می‌فرمایین؟
می‌گم: یه عده‌‌‌ای تلاش می‌كنن تو رو بكشن و تو رو كشتن، تشییع جنازه‌ت كردن. توی قبر پا میشی می‌گی كه آهای... زاده‌ها! من هنوز زنده‌‌ام(استیو مک‌کویین در فیلم پاپیون).
از سختی‌های رسیدن به جایگاه شایسته یك هنرمند؟
كل هستی و زندگی یه مبارزه است هرلحظه باید با موانعی كه در مقابلت قرار دارن مبارزه كنی.
 برای؟
اثبات هویت و موجودیت خودت.
اگه كسی این مبارزه رو درك نكنه؟
توی شهرت و زمینه‌های كاری و هنری هم این رو درك نخواهدكرد.
نسبت معنادار خندیدن و اندیشیدن؟
رشد و شناخت.
برای تغییر ذائقه و تعالی مخاطب‌های ایرونی؟
تا لحظه‌ای كه زنده هستین قدر زنده بودنتون رو بدونین.
از نظر كمدی گفتم به‌خاطر وفور آثار سخیف!
بهترین توصیه اینه كه كارهای شاخص سینمای كمدی رو پیداكنن و ببینن.
وقتی خودتون رو تماشا می‌كنین چی می‌بینین؟
می‌گم به به! این منم طاووس علیین شده!
یادمه با دماغ‌تون شوخی كردین؟
من با همه جام شوخی كردم، اما دماغش به گوش شما رسیده!
خیلی خیلی خیلی بهش توجه دارین؟
زیبایی خودم.
سعی می‌كنین فراموشش نكنین؟
باز همین زیبایی خودم.
حیات بخشه برای شما؟
عشق.
مولوی: «عشق و عشق و عشق و عشق و عشق و عشق»؟
ای بی‌خبر از ساختن و سوختنی/ عشق آمدنی بوَد نه آموختنی. بله!
خب. ما در واقع باید بگیم...؟
بگیم شب بخیر دیگه!