شوخی میکنید!؟
«اصلاح قیمت بنزین را به وزیر کشور واگذار کردم و اعلام کردم هر وقت در شورای امنیت شرایط را مناسب دیدید، اجرا کنید و من حتی آن روزی که اجرا شد، خبر نداشتم و من هم مثل شما صبح دیدم قیمت تغییر کرده است و اعلام کرده بودم که به من هم نگویید…»
شاید باور نکنید این جملات از زبان رئیس جمهور کشوری بیان شده که یک هفته درگیر اغتشاش و آشوب ناشی از همان تصمیمی است که ایشان با افتخار میگوید از جزئیات آن خبر نداشته است. تصمیمی که فارغ از ابعاد مثبت و منفی اقتصادی، لااقل خسارتهای قابل توجه مالی و روانی و حیثیتی برای نظام و مردم در پی داشته است.
اینکه هدف آقای روحانی از بیان این جملات چه بوده و دستگاه محاسباتی ایشان با چه منطقی بیان آن را در شرایط فعلی کشور به صلاح ارزیابی کرده، جای واکاوی دارد و در مجالی شایسته باید به آن پرداخت، اما فارغ از تحلیل و تفسیر، از سه زاویه میتوان به این اظهارات نگاه کرد و نتیجه گرفت:
اول اینکه اظهارات رئیس محترم جمهور را قریب به مزاح و شوخی فرض کرد. اگر چنین باشد هرچند که بار منفی آن کم میشود اما از این جهت که ایشان زمان و موضوع مناسبی را برای شوخی و مزاح با مردم انتخاب نکرده اند، قابلیت نقد جدی دارد. این روزها بر کسی پوشیده نیست که مردم بهویژه قشر فرودست جامعه نسبت به گرانی بنزین و ترس از تبعات این گرانی، دلخور و حتی عصبانیاند و بیش از هر زمان منتظرند تا مسؤولان بلند پایه اجرایی و روسای قوا رودر رو با آنها گفتوگو کنند و از نگرانی های آنها بکاهند. اظهارنظرهایی که شک و شبهه مردم را بیشتر و فضای گمانهزنی را تقویت میکند، فقط بر بار روانی جامعه میافزاید.
دوم اینکه اظهارات ایشان کاملا جدی بوده است. یعنی رئیسجمهور از جزئیات مهمترین تصمیم سال 98 دولت [لااقل از نگاه مردم] اطلاع نداشته است. اینجا این سوال پیش میآید که چگونه میشود یک چنین تصمیمی با این ابعاد عمیق اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بدون اطلاع و اذن بالاترین مقام اجرایی و امنیتی کشور عملیاتی شده باشد؟ چگونه است که به اذعان وزیر کشور از 24 ساعت قبل از اجرای سهمیه بندی، حتی کارگران جایگاههای سوخت هم از زمان و کیفیت اجرا با خبر میشوند اما رئیس جمهور اطلاعی از ماجرا نداشته است؟ اگر این بیاطلاعی خودخواسته بوده است که باید به تدبیر «دولت تدبیر» شک کرد و اگر ناشی از سرخوشی و سرکشی زیردستان بوده که جای معرفی و توبیخ و تنبیه دارد.
سوم اینکه اظهارات آقای روحانی با هدف اصلاح وجهه در میان افکارعمومی بیان شده است. بهعبارتی ایشان تلاش کرده است سهم و نقش خود را در موضوع سهمیه بندی بنزین و نحوه اجرای آن تقلیل دهد. با این فرض باید پرسید آیا واقعا مردم چنین استدلالی را از زبان بالاترین مقام اجرایی کشور میپذیرند؟ آیا بیان این سخنان مردم را نسبت به دولت دلخور و مایوس نمیکند؟ امروز بیش از هر زمانی مردم نیاز به حرف زدن و شنیده شدن دارند. حضور مسؤولان در میان مردم و شنیدن دردها و دغدغهها و تلاش مسؤولانه برای رفع نگرانیهای آنان است که راهگشاست؛ هم کلید است هم امید و هم عین تدبیر.
شاید باور نکنید این جملات از زبان رئیس جمهور کشوری بیان شده که یک هفته درگیر اغتشاش و آشوب ناشی از همان تصمیمی است که ایشان با افتخار میگوید از جزئیات آن خبر نداشته است. تصمیمی که فارغ از ابعاد مثبت و منفی اقتصادی، لااقل خسارتهای قابل توجه مالی و روانی و حیثیتی برای نظام و مردم در پی داشته است.
اینکه هدف آقای روحانی از بیان این جملات چه بوده و دستگاه محاسباتی ایشان با چه منطقی بیان آن را در شرایط فعلی کشور به صلاح ارزیابی کرده، جای واکاوی دارد و در مجالی شایسته باید به آن پرداخت، اما فارغ از تحلیل و تفسیر، از سه زاویه میتوان به این اظهارات نگاه کرد و نتیجه گرفت:
اول اینکه اظهارات رئیس محترم جمهور را قریب به مزاح و شوخی فرض کرد. اگر چنین باشد هرچند که بار منفی آن کم میشود اما از این جهت که ایشان زمان و موضوع مناسبی را برای شوخی و مزاح با مردم انتخاب نکرده اند، قابلیت نقد جدی دارد. این روزها بر کسی پوشیده نیست که مردم بهویژه قشر فرودست جامعه نسبت به گرانی بنزین و ترس از تبعات این گرانی، دلخور و حتی عصبانیاند و بیش از هر زمان منتظرند تا مسؤولان بلند پایه اجرایی و روسای قوا رودر رو با آنها گفتوگو کنند و از نگرانی های آنها بکاهند. اظهارنظرهایی که شک و شبهه مردم را بیشتر و فضای گمانهزنی را تقویت میکند، فقط بر بار روانی جامعه میافزاید.
دوم اینکه اظهارات ایشان کاملا جدی بوده است. یعنی رئیسجمهور از جزئیات مهمترین تصمیم سال 98 دولت [لااقل از نگاه مردم] اطلاع نداشته است. اینجا این سوال پیش میآید که چگونه میشود یک چنین تصمیمی با این ابعاد عمیق اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بدون اطلاع و اذن بالاترین مقام اجرایی و امنیتی کشور عملیاتی شده باشد؟ چگونه است که به اذعان وزیر کشور از 24 ساعت قبل از اجرای سهمیه بندی، حتی کارگران جایگاههای سوخت هم از زمان و کیفیت اجرا با خبر میشوند اما رئیس جمهور اطلاعی از ماجرا نداشته است؟ اگر این بیاطلاعی خودخواسته بوده است که باید به تدبیر «دولت تدبیر» شک کرد و اگر ناشی از سرخوشی و سرکشی زیردستان بوده که جای معرفی و توبیخ و تنبیه دارد.
سوم اینکه اظهارات آقای روحانی با هدف اصلاح وجهه در میان افکارعمومی بیان شده است. بهعبارتی ایشان تلاش کرده است سهم و نقش خود را در موضوع سهمیه بندی بنزین و نحوه اجرای آن تقلیل دهد. با این فرض باید پرسید آیا واقعا مردم چنین استدلالی را از زبان بالاترین مقام اجرایی کشور میپذیرند؟ آیا بیان این سخنان مردم را نسبت به دولت دلخور و مایوس نمیکند؟ امروز بیش از هر زمانی مردم نیاز به حرف زدن و شنیده شدن دارند. حضور مسؤولان در میان مردم و شنیدن دردها و دغدغهها و تلاش مسؤولانه برای رفع نگرانیهای آنان است که راهگشاست؛ هم کلید است هم امید و هم عین تدبیر.
تیتر خبرها
-
رستاخیز رنگها
-
با خــودم کامـلا همــاهنـــگم!
-
مردم توطئه بسیار خطرناکی را نابود کردند
-
ماجرای یک سرود 40 ساله
-
اتفاقی افتادم وسط دریا!
-
انگشت سربازان نسل انقلاب روی ماشه است
-
باغ گیــــــــلاس هنوز سرپاست
-
8500کلاس درس باید بازسازی شوند
-
رئیسجمهور: از تاریخ سهمیهبندی خبر نداشتم
-
تقریبا همه سیگاری هستیم!
-
چهل سال زنگ انشا با تصمیم كبری
-
چند نکته درباره درآمد دولت از سهمیهبندی
-
شوخی میکنید!؟
-
دستگیری عناصر مرتبط با سرویس اطلاعاتی بیگانگان
-
آملی لاریجانی: مسؤولان انتقادات مردم را بشنوند
-
رئیسجمهور: بنزین را 6هزار تومان صادر میکنیم