بررسی 60 طرح و مصوبه مقابله با آلودگی هوا که با وجود تصویب و اجرایی شدن تاثیری بر کاهش معضل آلودگی هوا نداشتهاند
بیهوایی بهرغم 60 مصوبه هوایی
50 روز مانده به روز ملی هوای پاك، حرف زدن از هوای پاك در تهران و شهرهای بزرگ به قدری خندهدار است كه دیگر دارد به مسخرگی پهلو میزند. دو سال و پنج ماه بعد از ابلاغ قانون هوای پاك نیز فقط باید این قانون را ورق زد و به ریش مادههایش خندید، البته نه از آن خندههای شیرین، كه زهرخندهایی كه عین گریستن است. هوای تهران و شهرهای بزرگ كشور كه صفت كلانشهر را یدك میكشند و هر كه نداند انگار همه چیزشان درست و به قاعده است، هوا كه نه بلكه این روزها سم است. در تهران ذرات معلق كوچكتر از 5/2 میكرون روزهاست از حد مجاز كه 100 است گذشته و مردم را به بازی گرفته است. عصر پنجشنبه اوضاع وخیم بود و شاخص آلودگی هوا روی عددهای خطرناك بالاتر از 170 میچرخید. برای شرح وخیم بودن اوضاع همین بس كه بدانیم شاخص كیفیت هوا كه از 150 میگذرد مدرسهها را تعطیل میكنند تا لااقل بچهها در خانه بمانند و این هوای سمی را كمتر دم و بازدم كنند. امروز میشود 45 روز كه هوای تهران ناسالم است، كه مردم تهران اكسیژن ندارند و خیال میكنند دارند نفس میكشند. در بقیه شهرهای بزرگ و پرجمعیت كشور نیز به همین ترتیب است و مردم دارند یك مشت آلاینده خطرناك را به ریهها میفرستند. مردم هشت كلانشهر ایران كه روی هم میشوند چند ده میلیون نفر و میانشان كلی بیمار تنفسی و قلبی و دیابتی و زن باردار و سالمند وكودك وجود دارد و زندگیشان گیر هوای سالم است البته روی كاغذ تا دلتان بخواهد برایشان قانون ومصوبه و تصویبنامه و آییننامه نوشتهاند كه یكصدا میگویند هوای پاك حق شماست. روی كاغذ كلی تقسیم وظایف شده، یك عالم ایدهآلپردازی شده، بیشمار چشمانداز ترسیم شده و پر تعداد اسم ارگان و وزارتخانه و دستگاه آمده كه باید از موانع بگذرند و به هوای پاك برسند، ولی دریغ از هوای پاك، دریغ از آسمان آبی و یك چشمانداز روشن در افق. كار آلودگی هوا در تهران و شهرهای بزرگ به جایی رسیده كه اصلا حق شهروندیمان دارد پایمال میشود، همان حقی كه دولت حسن روحانی به ملت ایران داد و در ماده 113 آن محیطزیست سالم و عاری از انواع آلودگیها را حق مسلممان دانست. ولی انگار رشته كار از دست رفته و قوانین اجرا نشده چنان تلنبار شده كه گره این كلاف كور را تا اطلاع ثانوی نمیتوان باز كرد. با این حال ما بازهم تكالیفی را كه برای بخشهای مختلف دولت درحدود 60 قانون و مصوبه و آییننامه تعیین شده شرح خواهیم داد كه نشان دهیم در این اوضاع بیهوایی هنوز حواسمان به هوای پاك هست و همچنان امیدواریم مدعیالعموم وارد این ماجرا شود و دادی را كه مردم نمیدانند از كدام نهاد باید بستانند لااقل شخص دادستان بستاند. آقای دادستان! اوضاع ما تهرانیها اصلا خوب نیست، عصر دیروز یك سایت بینالمللی كه شهرهای آلوده جهان را رتبهبندی میكند نام تهران را در رده سوم قرار داد، بعد از بیشكك قرقیزستان و داكا در بنگلادش.
قانون برنامه پنجساله ششم را سال 96 تدوین كردهاند كه اكنون در سال دوم اجرای آن هستیم. در این قانون دولت به دو موضوع مهم و مرتبط با آلودگی هوا مكلف شده كه یكی مربوط است به موتورسیكلتها و دیگری مرتبط است با مترو. طبق این قانون دولت باید سالانه 10درصد از موتورسیكلتهای بنزینی را با موتورسیكلتبرقی جایگزین كند و به متقاضیان تسهیلات بدهد. همچنین باید از سرمایهگذاری بخش غیردولتی در ساخت و بهرهبرداری از متروی شهرهای بزرگ حمایت کرده و سالانه 2000 واگن برای قطار شهری تامین كند.
این درحالی است كه بررسی تازهترین وضعیت كشور در این دو حوزه حكایت از عقب ماندن اجرا از برنامه دارد، بهطوری كه مدیرعامل متروی تهران گفته است، هزار واگن كم داریم و از 1400 واگنی نیز كه موجود است همه در خطوط مترو فعال نیستند، بلكه در گوشهای از تعمیرگاه در حال نوسازیاند.
همچنین از موتورسیكلتها خبر میرسد كه در خوشبینانهترین حالت كمتر از 2000 موتورسیكلت برقی در كشور پلاك شده است.
امان از موتورسیکلتها
آییننامه فنی كنترل و كاهش آلودگی هوا موضوع ماده 2 قانون هوای پاك را هیات وزیران مهر 97 مصوب كرده و طبق آن پلیس راهور موظف است تردد موتورسیكلتهای فرسوده بنزینی را محدود كند. همچنین دستگاههای دولتی باید موتورسیكلتهای شهری خود و نیز شركتهای پیك موتوری باید ناوگان موتورسیكلتی خود را برقی كنند كه فقط یك چشم چرخاندن در شهرها كافی است تا مشخص شود این آییننامه تا چه اندازه معطل مانده است.
این آییننامه درحالی اینچنین نگاشته كه بهصراحت میتوان گفت آنچه امروز میبینیم شاید فقط ماكتی كوچك از هدفی است كه باید محقق میشد. طبق اعلام رئیس مركز شمارهگذاری و تعویض پلاك پلیس راهور ناجا بیش از 32 میلیون وسیله نقلیه در كشور وجود دارد كه بیش از 11 میلیون آن موتورسیكلت است كه یعنی 35درصد وسایل نقلیهای كه در كشور تردد دارند همین موتورسیكلتها هستند، آن هم غالبا بنزینی و به اتفاق، آلاینده.
جالب است بدانیم بیشترین موتورسیكلتهای بنزینی نیز در تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و خوزستان آمد و شد دارند كه از قضا مهمترین شهرهای آلوده كشور را نیز در خود جای دادهاند.
قانون هوای پاك، مصوب تیر 96 تا آنجا كه جا داشته، باید و نباید تعریف كرده و برای دستگاههای دولتی وظیفه و تكلیف برشمرده. طبق این قانون، وسایل نقلیه آلاینده نباید شمارهگذاری شود، همچنین موتورسیكلتها باید معاینه فنی داشته باشد و خودروهای فرسوده نیز ممنوعیت تردد دارد. در عوض دولت نیز باید خودروهای فرسوده را از ناوگان حمل و نقل عمومی خارج و این سیستم را نوسازی كند، همچنین باید به متقاضیان جایگزینی وسایل نقلیه فرسوده تسهیلات 4درصدی بدهد.
وزارت كشور نیز طبق این قانون موظف است سالانه 5درصد به ناوگان حملو نقل درونشهری كلانشهرها اضافه كند. وزارت صمت و سازمان حفاظت محیطزیست نیز باید برای تغییر فرآیند تولید در صنایع آلاینده اقدام كنند.
این تكالیف و این ایدهآلها در حالی روی كاغذ ردیف شده كه دو آمار از پلیس راهور و ستاد معاینه فنی تهران در دست است كه نشان میدهد اكثر موتورسیكلتها از پایه و اساس ایراد داشته و اگر مجبور به گرفتن معاینه فنی شوند به روایت پلیس راهور، 90درصدشان مردود میشوند و به روایت ستاد معاینه فنی تهران 80درصد آنها به دلیل فرسودگی موفق به گرفتن برگه معاینه فنی نمیشوند.
در تهران اوضاع آلایندگی اتوبوسها نیز وخیم است و ستاد معاینه فنی سال پیش گفت بیش از70درصد آنها از آزمون معاینه فنی سربلند بیرون نمیآیند. اینها را بگذارید كنار آمار وزارت كشور كه گفته است از 22 هزار دستگاه اتوبوس شهری در كشور 16 هزار دستگاه (70درصد) فرسودهاند. ماجرای پراید و پژوی 405 به عنوان دو خودروی ناایمن و آلاینده و خبر توقف تولید آنها كه چند بار اعلام و بلافاصله منتفی شد نیز اگر كنار همه ماجراهای قبلی گذاشته شود، معلوم میشود دستگاههای مسؤول در ایجاد هوای پاك تا چه حد به وظایفشان عمل كردهاند.
فهرست فراموش شدهها
قانون توسعه حمل و نقل عمومی و مدیریت سوخت را نام ببریم یا قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر را؟ از اساسنامه صندوق توسعه حمل و نقل عمومی كشور بنویسیم یا از اصلاحیه آییننامه اجرایی تبصره 3 ماده 3 قانون هوای پاك؟ دست بگذاریم بر تصویبنامه اقدام سازمان برنامه و بودجه برای تامین 15درصد سهم كارفرما درحوزه طرحهای ریلی یا تصویب نامه الزام دستگاههای اجرایی برای مقابله موثر با آلودگی هوا ؟ از هر كدام از این قوانین و مصوبات كه محصول تلاش مجلس و دولت و هیات وزیران و شورای عالی هماهنگی ترافیك شهرهای كشور است بگوییم یك جایشان میلنگد. باور كنید موتورسیكلتهای بنزینی، بسیار راحت و بیترس وارد منطقه12 تهران میشوند (قانون این تردد را ممنوع كرده)،از ما بپذیرید كه تسهیلات نوسازی تاكسیها و اتوبوسهای فرسوده كشور دیر به دیر تزریق میشود، همچنین بدانید الزام وزارت صمت به تولید خودروها و موتورسیكلتهای برقی و هیبریدی و الزام وزارت نفت به ارائه برنامه زمانبندی برای دستیابی به اهداف حمل و نقل عمومی آنطور كه كلمات میگویند الزامآور نبوده است.
آلودگی نازکتر از مو
آلایندههای معیار كه در هوای كلانشهرها سنجیده میشود و سالم یا ناسالم بودن هوا را تعیین میكند شش عامل دارد: مونوكسید كربن، دیاكسید گوگرد، دیاكسید نیتروژن، ازن، ذرات معلق كمتر از ده میكرون و ذرات معلق كوچكتر از 5/2 میكرون. این عامل ششم گفته میشود كه خطرناكترین و مرسومترین آلاینده در هوای شهرهای ایران از جمله تهران است؛ ذراتی كوچك و موذی كه تا نخوانی ندانی چقدر خطرناك است.
قطر این ذرات، 5/2 میكرون و حتی كمتر و تقریبا یك سیام قطر یك تار موی ما آدمهاست. گفته میشود تركیب شیمیایی این ذرات بسته به محل، زمان و آب و هوا متفاوت است و میتواند از وسایل نقلیه موتوری، نیروگاهی و حتی سوزاندن چوب و فرآیندهای صنعتی خاص تولید شود . مطالعات بهداشتی نشان داده است میان این ذرات و مرگ زودرس ناشی از بیماریهای قلبی و ریوی ارتباط معناداری وجود دارد. این ذرات میتواند بیماریهای قلب و ریه را تشدید كند و باعث ظهور علائم قلبی و عروقی، آریتمیهای قلبی، حملات قلبی، علائم تنفسی، حملات آسم و برونشیت شوند.
-
شلیك به قلب سهمیه المپیك
-
نگاهی به چند برنامه جذاب اما در حاشیه
-
حواستان به مردم هست؟!
-
بیهوایی بهرغم 60 مصوبه هوایی
-
روی سنگ قبرم با کفش گِلی راه نروید!
-
این «آقازاده» همه را شوکه میکند
-
این سید کریم
-
صبح تازه تون بخیر!
-
ائتلاف آشوب
-
روسیه: دائمی کردن محدودیتهای ایران در برجام امکانپذیر نیست
-
شهادت 5 یمنی در حمله سعودیها به صعده
-
یک صبح جمعه و چند روایت غیرمعتبر
-
قوانین دود گرفته