این «آقازاده» همه را شوکه می‌کند

گفت‌وگو با حامد عنقا كه این روزها سریال «آقازاده» را در شبكه نمایش خانگی در دست تولید دارد

این «آقازاده» همه را شوکه می‌کند

«آقازاده» بهانه اولیه گفت‌وگو با حامد عنقا بود، اما همراهی خوب او باعث شد تا مسیر گفت‌وگو از آقازاده به سیستم كار در شبكه نمایش خانگی و كارهای دیگر كشیده شود. مسیر حتی تا جایی رفت كه بفهمیم او چطور توانسته بین ساخت و تولید سریال برای تلویزیون و شبكه نمایش خانگی تمایز قائل شود. حامد عنقا سلبریتی نیست، اما كمتر كسی است كه او را نشناسد. عنقا طراح، نویسنده و تهیه‌كننده كه سال گذشته سریال جنجالی «پدر» را روی آنتن داشت فعالیت‌های مختلفی را در زمینه فرهنگی تجربه كرده است. او كارش را از سال ۷۶ با روزنامه‌نگاری آغاز كرد، پس از آن وارد تلویزیون و كار مستندسازی شد و تاكنون فیلمنامه‌نویسی و تهیه‌كنندگی آثار مختلفی را برعهده گرفته كه از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به سریال‌های «تنهایی لیلا» و «انقلاب زیبا» در تلویزیون و نویسندگی و طراحی فصل اول و دوم مجموعه «قلب یخی» اشاره كرد. سریال آقازاده دومین حضور عنقا در مقام نویسنده و تهیه‌كننده پس از مجموعه «قلب یخی» در شبكه نمایش خانگی محسوب می‌شود و آنطور كه فعلا از شنیده‌ها برمی آید باید در نهایت كار استاندارد و خوبی از آب دربیاید. با حامد عنقا، نكات ریز و درشت این سریال و وضعیت عرضه آثار در شبكه نمایش خانگی را بررسی كردیم كه در ادامه می‌خوانیم.

 زمانی‌كه سری اول سریال «شهرزاد» از شبكه نمایش خانگی پخش شد خیلی‌ها به آینده محصولات این شبكه امیدوار شدند كه البته در ادامه با محصولات بیشماری كه در این شبكه ساخته و توزیع شد این امید به ناامیدی رسید. شما فكر می‌كنید سریال آقازاده بتواند دوباره مخاطب ناامید از این شبكه را امیدوار كند؟
من با اصل سوال شما موافق نیستم. چون از ابتدای تولیدات این شبكه در آن حضور داشتم و با چند و چون آن آشنا هستم. بعد از سریال قلب یخی كه اولین سریال شبكه نمایش خانگی بود در واقع امروز با سریال آقازاده به نوعی به شبكه نمایش خانگی برگشتم. به اعتقاد من اولین بارقه‌های امید در مسائل اقتصادی و جذب مخاطب در شبكه نمایش خانگی به شهرزاد برنمی‌گردد، بلكه مربوط است به سریال «شاهگوش» به كارگردانی داود میرباقری.
 ولی شاهگوش به پرمخاطبی سری اول شهرزاد نبود!
نه، ببینید در دو سه سال آخر دولت قبل كه معاونت سینمایی به سازمان سینمایی تبدیل شد تقریبا ساز و كار تولید سریال در شبكه نمایش خانگی از بین رفت. بنابراین شاهگوش بود كه به این شبكه رونق داد و البته از آن‌طرف پای یك جنس سرمایه‌گذاران را هم به این ماجرا باز كرد. به این شكل كه اگر خاطرتان باشد تهیه‌كننده شاهگوش مهران برومند و سرمایه‌گذار آن احسان دلاویز بود كه این روزها اسم احسان دلاویز را بیشتر در مباحث اقتصادی، دادگاه‌های بانك سرمایه و... در كنار اسم آقایان رضوی و امامی می‌شنویم! در واقع از وقتی احسان دلاویز پا به این عرصه گذاشت و جذابیت اش برای او نمایان شد كسانی كم‌كم به این حوزه ورود كردند كه نمی‌توانستند با سریال‌سازی در حوزه صدا و سیما برای خودشان اعتباری ایجاد كنند. كسانی مثل رضوی و امامی كه در نهایت خروجی آنها شد شهرزاد كه به جهت جذب مخاطب بسیار موفق عمل كرد.
 هم به جهت جذب مخاطب و هم از نظر اقتصادی؟
نه، عملكرد موفق در جذب مخاطب لزوما به معنای موفقیت اقتصادی این مجموعه نیست. هزینه‌ای كه در شهرزاد به جهت تولید، تبلیغات، فضاسازی و... شد در مقایسه با میزان فروش آن بیشتر بود. می‌خواهم بگویم هزینه‌ای كه برای تولید این مجموعه شد خیلی بالا بود. فصل دوم شهرزاد ناموفق بود و فصل سوم خوب بود و در نهایت توانست با یك پایان درست به كارش خاتمه بدهد.
 با این تفاسیر به جرات می‌توان گفت تولیدات شبكه نمایش خانگی به لحاظ كمیت شرایط رو به جلویی دارد؟
در این چند سال اخیر شبكه نمایش خانگی خودش را به لحاظ كمیت و حجم تولیدات وارد فضای جدیدی كرده.
 و به نظرم در این بین كیفیت فدای كمیت شده!
وقتی كمیت بالا می‌رود یك اشباع شدگی در بازار رخ می‌دهد و در نهایت آثاری از سوی مخاطب مورد اقبال واقع می‌شوند كه حرفی برای گفتن داشته باشند و با مخاطب ارتباط برقرار كنند. همین الان  حدود 15 سریال در مراحل مختلف تولید، پروانه ساخت، تدوین و پخش در شبكه نمایش خانگی داریم. بازار شلوغی است و حتی به نظرم حجم سریال‌های در حال ساخت برای شبكه نمایش خانگی بیشتر از حجم سریال‌های در حال ساخت برای تلویزیون است كه البته این حجم از تولیدات برای دایره مخاطبان محدود شبكه نمایش خانگی تناسبی ندارد.
 فكر می‌كنید در بین این حجم از تولیدات شبكه نمایش خانگی، سریال آقازاده به نویسندگی و تهیه‌كنندگی شما و كارگردانی بهرنگ توفیقی (كه این روزها به یكی از زوج‌های سریال‌سازی تبدیل شده‌اید) دقیقا كجا قرار دارد؟ كلا پیش‌بینی می‌كنید كار موفق شود؟
به جرات می‌گویم كه آقازاده شبیه هیچ‌كدام از سریال‌های در حال تولید برای شبكه نمایش خانگی نیست. چون من كم‌وبیش در جریان سریال‌های این شبكه هستم. طبعا پیشگو نیستم كه پیش‌بینی كنم این مجموعه چه سرنوشتی خواهد داشت. هرچه خدا بخواهد. ضمن این‌كه اگر آن سریال‌ها برای سرگرمی و پر كردن اوقات فراغت ساخته می‌شود، آقازاده صرفا برای سرگرمی نیست و مخاطب را گاهی ممكن است ناراحت و گاهی حتی عصبانی كند و در جاهایی حتی به مخاطبش مشت هم می‌زند، شوكه‌اش می‌كند و او را به فكر فرو می‌برد. «آقازاده» به تو می‌گوید ببین كف جامعه چه فریادهای فروخفته‌ای وجود دارد و مثل یك تیغ تیزی است كه نیشتری به یك زخم عفونی می‌زند. شما وقتی می‌خواهید عفونت یك زخم عفونی را با یك نیشتر خارج كنید قطعا با درد و خون و فریاد همراه است. به نظرم آقازاده حال خیلی‌ها را بد می‌كند و بسیار امیدوارم این حال منجر به اتفاقات خوبی شود.
 اصلا چرا سراغ پدیده آقازاده رفتید؟
آقازاده یك پلاك است كه به گردن این سریال آویخته شده. اصل موضوع اشرافی‌گری نسل جدیدی است كه هیچ دركی از انقلاب ندارد و فاصله بسیار زیادی با بطن جامعه انقلابی دارد. بیشتر از این نمی‌توانم بگویم. چون می‌خواهم از قصه ام صیانت كنم.
 با آقازاده‌ها برخوردی داشتید كه دغدغه شما برای ساخت سریال تان شدند؟
بله، نصف فهرست مخاطبان تلفن همراه من آقازاده‌ها هستند. البته واقعیت اش را بخواهید آقازاده‌هایی هم داریم كه از آقاشان كه پدرشان باشد بهتر، پاك تر و با تقواتر هستند. ما آقازاده‌هایی داریم كه مثل پدرانشان انسان‌های مهم و تاثیرگذاری در جامعه هستند و شما هیچ‌وقت اسمشان را اینجا و آنجا نمی‌شنوید. چون به دنبال بساطی كه این تازه به دوران رسیده‌ها هستند، نیستند. صرفا آقازاده بودن بد نیست. البته كه بهتر است آدم خودش آقا باشد و محتاج این القاب و عناوین نباشد.
 آیا برای این‌كه مخاطب را تا انتهای سریال نگه دارید مثل بعضی از سریال‌های این شبكه از خط قرمزها عبور كردید؟
برای من مهم نیست كه در تلویزیون سریال می‌سازم یا در شبكه نمایش خانگی یا در سینما یا هر جای دیگری. برای من مهم امضای خودم پای آن كار است. كارنامه من در این سال‌ها كاملا بیانگر آن است كه من فقط و فقط در هر مدیوم و رسانه‌ای به دنبال خط فكری خودم بودم و چه بسا پیش آمده در مواقعی خط قرمزهای شخصی‌ام پررنگ‌تر از خط قرمزهای تعریف شده در آیین‌نامه‌ها بوده یا بالعكس. به همین دلیل در وهله اول چه در كار و چه در زندگی به اعتقادات خودم مقید هستم و بعد به خط قرمزهای دستوری، اما یك نكته‌ای به نظرم می‌آید و آن این‌كه تا به حال ندیده ام كسی برای كسب درآمد بیشتر و فروش بیشتر خط قرمزهای اخلاقی را بشكند و بعد صاحب ثروت بیشتری شود. احتمالا منظور شما از خط قرمز نوع حجاب بازیگران است كه من در این مورد مقید به اعتقادات خودم هستم.
 خیر، منظورم از خط قرمز بیشتر به معنای هنجارشكنی و قبح‌‌زدایی‌ از برخی مسائل اعتقادی و عرفی به سمت عادی جلوه دادن آنهاست ...
ممكن است بعضی دیالوگ‌های آقازاده از خیلی از سریال‌های دیگر تندتر باشد. البته كه ما عشق مربعی و مثلثی و ذوزنقه‌ای در این سریال نداریم، مگر آن‌كه جزو ساختار قصه برای رسیدن به هدف نهایی باشد. در كارهایی كه به خصوص در سال‌های اخیر از من دیده اید (مثل سریال‌های «تنهایی لیلا» و «پدر»)، به وضوح نقش مهم حیا و عفاف و عفت در آن مشهود است. در مصاحبه‌هایم هم همیشه گفته‌ام كه به نظرم درد اصلی این نیست كه چرا یك فیلمساز هنجارشكنی یا قبح زدایی می‌كند، درد اصلی این است كه چرا مدیران ارشد فرهنگی نسبت به این موضوع بی‌اهمیت هستند!
 در سریالتان از یك تیم بازیگری پرو پیمان (امیر آقایی، امین حیایی، نیكی كریمی و...) استفاده كردید كه چنین انتخاب‌هایی مسلما در وهله اول بیننده را به سمت كارتان جذب می‌كند. به آنها دستمزدهای نجومی دادید؟
نه، دستمزدهایی كه دادم معقول بود، اما واقعیت این است كه امروز به خاطر ورود سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای كه برای تفنن وارد این حوزه شدند و البته دلایل فرامتنی كه نمی‌توان گفت، دستمزدها خیلی بالا رفته. شما هیچ‌وقت نمی‌بینید یك تهیه‌كننده حرفه‌ای دستمزدی بی‌ربط به بازیگر كارش بدهد. به این دلیل كه باید چارچوب حرفه‌ای صنف را حفظ كرد. چرا آقایانی كه با سرمایه‌های میلیاردی یكشبه وارد این حوزه می‌شوند برایشان مهم نیست كه چقدر دستمزد به یك بازیگر بدهند؟ چون انگار آمده‌اند پارك، آمده‌اند شهربازی، آمده‌اند كه خوش باشند. قبلا برای خوش‌گذرانی می‌رفتند اروپا و آنتالیا، امروز می‌روند شبكه نمایش خانگی سریال می‌سازند. ما در آقازاده به دنبال چهره جمع كردن نبودیم. اگر نیكی كریمی، امین حیایی و... در این سریال بازی می‌كنند به این خاطر است كه نقش‌شان متناسب با توانایی‌هایشان است. آنها در جای خودشان هستند، همین.
 خودتان هم اشاره كردید كه با آقازاده دوباره به شبكه نمایش خانگی برگشتید. 9 سال پیش طراحی و نویسندگی قلب یخی (اولین سریال شبكه نمایش خانگی) را بر عهده داشتید كه با حاشیه‌های زیادی همراه بود. درباره این حاشیه‌ها می‌گویید؟
قلب یخی 1 و 2 تمام قلب یخی بود. البته از ابتدا قرار بود تنها یك سری ساخته شود، اما در میانه راه به دلایلی وقفه‌ای افتاد و تبدیل شد به دو فصل. كما این‌كه دو فصل آن دو فصل واقعی نیست و تمامی آن یك قصه است و تمام شد. اتفاقی كه افتاد این بود كه یكی-دو قسمت انتهایی قلب یخی را وزارت ارشاد سلاخی كرد و در انتها تصمیم بر این شد كه فصل سوم این سریال با گروه و عوامل دیگری ساخته شود، اتفاقی كه در تمام دنیا می‌افتد. البته نامگذاری قلب یخی روی كاری كه سامان مقدم انجام داد یك سوءتفاهم بود. نمی‌دانم چه تفكری باعث شد كه مرحوم سید كمال طباطبایی فكر كند كه نام قلب یخی باعث موفقیت این سریال می‌شود! سریالی كه قصه، بازیگران، شخصیت‌ها و تمام آنچه در آن دیدیم با قلب یخی 1 و 2 متفاوت بود چه لزومی داشت اسم قلب یخی روی آن بیاید. اسم آن سریال با آن تم قصه‌ای كه آقای بذرافشان نوشته بود و بازیگرانش هر آنچه كه بود موفق می‌شد، اما كار شكست خورد به دلیل نامش. چون مردم با تصور قلب یخی 1 و 2 سراغ به قولی «قلب یخی 3» رفتند و احساس كردند به آنها رودست زده شده.
 تفاوت كار در شبكه نمایش خانگی و تلویزیون چیست؟
البته من نه تنها در این دو مدیوم، بلكه در سینما هم فعالیت دارم و دفتر من تا به امروز دو خروجی موفق سینمایی «بدون تاریخ بدون امضا» و «چهارشنبه 19 اردیبهشت» را داشته و امسال به امید خدا یك خروجی دیگر سینمایی را هم روانه بازار خواهیم كرد. قطعا مدیوم‌های مختلف با هم متفاوت هستند. شاید بعضی‌ها فكر كنند كه سریال سریال است دیگر، فرقی نمی‌كند كه كجا ساخته شود! باید بگویم نه، اصلا این‌طور نیست. حتی در خود صدا و سیما هم سریال ساختن مثلا در شبكه یك با سریال ساختن در شبكه سه متفاوت است. جنس روایت، نوع قصه، فرآیند تولید و... هر مدیوم با مدیوم دیگر متفاوت است. مخاطب تلویزیون رایگان و بدون هیچ تصمیمی در ساعت مشخصی سریال را می‌بیند، اما در شبكه نمایش باید مخاطب را به این باور برسانید كه سریال شما ارزش آن را دارد كه هر هفته هزینه كند و بین چندین سریال این شبكه آن را بخرد و تا انتها تماشا كند.
 البته همانطور كه بارها دیده شده، انگار بعضی از تهیه‌كنندگان این سریال‌ها اصلا تعهدی به اتمام سریالشان ندارند و به دلایل مختلف آن را نیمه‌كاره رها می‌كنند!
من بارها گفته‌ام كه در این ماجرای به اتمام نرسیدن سریال‌ها اولین جایی كه باید به دادگستری شكایت می‌كرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود كه باید مدافع مصرف‌كننده باشد.