کربلایی‌تر شویم

کربلایی‌تر شویم

علی مظاهری روزنامه‌نگار

    گر زلف پریشانت در دست صبا افتد
 هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد
شهر که مشکی می‌پوشد، دل‌های فروزان از مهر حسینی که مشکی‌پوش می‌شوند درخشان‌تر و نورانی‌تر می‌شوند. شب‌های شهر فروزان‌تر و دل‌زنده‌تر می‌شود. اندوهی اصیل، غمی دیرینه، داغی طاقت‌سوز که نسبتی اهورایی دارد که زمینی نیست روح‌مان را می‌آکند. بوی مینوی بهشت همه جا را، کوچه‌ها را و خیابان‌ها را به ملکوت نزدیک‌تر می‌کند. سیاهی محرم، روشنی هدایت است، روشنایی فانوسی است که تو را از پرتگاه‌های گمراهی و گریوه‌های ناآگاهی آگاه می‌کند و نمی‌گذارد رد توحید را گم‌کنی. وقتی شهر مشکی می‌پوشد، حسینیه قلبت زنده می‌شود، می‌تپد و به شور می‌آید. در تو عشق و شور و شعور زنجیر می‌زنند، به سینه می‌کوبند. حدیث قدسی زیارت عاشورا پیشتر از این‌که تو بازخوانی‌اش کنی، تو را بازخوانی می‌کند. چقدر به دوستان حسین به حسینی‌ها نسبت داری ای که این‌همه سال و زمان از عاشورای عاشقان خدا دورافتاده‌ای؟ چقدر آیا در این بازه از زمان، کار زینبی کرده‌ای؟ در فتنه شبهه‌انگیزان کوردل چقدر روشنگری کرده‌ای؟ با چندتا مثل خودت شیفته و دلباخته حسینی‌ها و کربلایی‌شدن، کربلایی‌تر شدن را با زیارت عاشوراهای هفتگی تجربه کرده‌ای؟ چقدر از آنان که در زیارت عاشورا نفرین‌شان می‌کنی فاصله گرفته‌ای بیش و بیشتر و به اردوگاه حسین و حسینی‌ها نزدیک‌تر شده‌ای؟
محرم که شهرها را مشکی‌پوش می‌کند و راه روشن توحید را نشان‌مان می‌دهد با مصباح حسین، چراغان و واضح شده. کنار دریای دل‌هایمان پهلو می‌گیرد کشتی نجات‌بخشی که نامش معرفت حسینی است. صدای سنج و زنجیر که شبانه‌های کوچه‌های کرونازده را متبرک می‌کند و چنان به شور می‌آیی که همه هستی‌ات را با دل و جان در قطره‌اشک‌هایت خلاصه می‌کنی و اشک‌هایت را به پای انتظار منتقم آل محمد می‌ریزی. چقدر روشن می‌شوی، چقدر تازه می‌شوی. تازه، درمی‌یابی چگونه است که چکادها و قله‌های بزرگ عرفان و معرفت از شاهراه حسین رفته و رسیده‌اند. تازه درمی‌یابی أنا من حسین که پیامبر فرمود چه معنایی دارد (حسین منی را همه می‌فهمند) انا من حسینِ محمدی است که معیار روشنگر دینداری و دین‌یاری است.
با حسین است که مؤمن می‌شوی و با حسین است که خدا را می‌فهمی. تازه، می‌فهمی به‌راستی و بی‌هیچ گمان هدایت امت محمد را حسین عهده‌دار است و کسی که در این سو نباشد بی‌شک یزیدی است، بی‌شک ایمان ندارد و بی‌شک با توحید بیگانه است. تازه، درمی‌یابی چرا پیروان دیگر ادیان شیفته حسین و عباس‌اند، چرا عزاداری حسین تنها ویژه شیعه نیست. هندوها، ترساها، کلیمی‌ها، زرتشتی‌ها، ایزدی‌ها، صابئین(پیروان حضرت یحیی) و... اقامه عزا می‌کنند. تنها از اردوی حسین است که بوی خود خدا می‌آید. تنها تجلیگاه توحید همانا جبهه و مرام و سمت حسین است و بس! السلام علیک یا اباعبدا...