بازوی رسانه‌ای کربلا...

بازوی رسانه‌ای کربلا...

حامد عسکری شاعر و نویسنده


هر جا که با اصحاب می‌نشستند به صحبت، هیچ وقت نمی‌شد صحبت به کربلا و آنچه دیده‌بودند کشیده نشود. یک وقت‌هایی هم بی‌ملاحظه سوال می‌کردند و اشک امام را در می‌آوردند. مثل همان باری که پرسیدند کجا بیشتر اذیت شدید و امام سه‌بار روی پایشان زدند و فرمودند: الشام... بعد از عاشورا و حادثه کربلا... به قول امروزی‌ها پیوست رسانه‌ای کارستان پدرش بود.
یزیدیان رسانه آن دوران را قبضه کرده بودند. کارگروه‌های خبر رسانی‌اش در ازای جیفه دنیایی که گرفته‌بودند، عملیات روانی را جوری پیش برده‌بودند که همه باور کرده‌بودند حسین از دین خارج شده و علیه خلیفه مسلمین خروج کرده است. یک تنه با خطبه‌ها و گعده‌های اصحاب و دعاهایی که از او به ما رسید، پته همه‌شان را روی آب ریخت و رسوایشان کرد. اگر نبود این خطابه‌ها و روایت‌های مستند و دقیق، قیام پدرش در همان کربلا غبار غفلت بر جانش می‌نشست و صدای غریبی و مظلومیت حسین علیه‌السلام در همان دشت بلاگرفته دفن می‌شد... .
عبادت امری الهی و زیباست و آدم خواه‌ناخواه بنده‌های خوب را دوست دارد و در نظر زیبایند هم سیرتی و هم صورتی و تو فکر کن که شیعه افتخار این را دارد که علی‌بن‌الحسین امام چهارمش را زین‌العابدین لقب داده‌اند. یعنی زینت عبادت‌کنندگان و سجادش گفته‌اند چون بسیار سجده می‌کرد و در همین سجده‌ها و عبادت‌ها بود که صحیفه سجادیه از لب‌های مبارکش ساطع شد؛ دعاهایی که فقط دعا نیستند و حرف زدن باخدا... گنجینه‌ای صمیمی هستند که ذهن زمینی ما خیلی هنر کند می‌تواند لایه اول متن و مواجهه ظاهری با آن را برای خودش تاویل و تفسیر کند.