ترفند‌های شاخ‌های اینستاگرامی

گزارش «تپش» از روش‌های عجیب و غیر‌اخلاقی شاخ‌های اینستاگرام برای جذب دنبال کننده

ترفند‌های شاخ‌های اینستاگرامی

پای صحبت بعضی از روان‌شناسان که بنشینی و از آن‌ها بپرسی چرا این روزها عده‌ای در اینستاگرام دست به هرکاری می‌زنند تا معروف شوند، می‌گویند به دلیل نداشتن اعتماد به نفس در پی مطرح کردن خود هستند تا مردم آنها را بشناسند و اسم و رسمی به‌هم بزنند. اسم و رسم‌شان که در دهان مردم افتاد و صدها و هزاران دنبال‌کننده جذب کردند، آن موقع با خیال راحت روی مبل لم بدهند و پشت هم تبلیغات بگیرند. برای این جماعت فرقی نمی‌کند مردم آنها را به اسم و صفت‌های خوب و تحسین‌برانگیز بشناسند یا با گفتن حرف‌ها و انجام کارهای عجیب و غریبی‌که عقل سالم آن را نمی‌پذیرد و کلی دردسر و حاشیه به دنبال دارد.

لیلا حسین‌زاده تپش

استفاده ابزاری از کودکان برای جذب دنبال‌کننده
یکی از راه‌های جذب دنبال‌کننده که این روزها در حال مد شدن است، استفاده ابزاری از کودکان است تا برخی والدین  آمار بازدید از صفحه خود را بالا ببرند. در یکی از این صفحات که مادر کودک درپی جذب دنبال‌کننده است، از رستوران‌ها غذا تهیه می‌کند و بعد پسر حدود هشت یا 9 ساله‌اش را جلوی دوربین می‌نشاند و از او می‌خواهد تا با ولعی عجیب و غریب غذاها را بخورد. پسر هم من و من‌کنان از غذا تعریف می‌کند و لقمه می‌گیرد و می‌خورد. البته مادر فقط به همین کار بسنده نکرده و در صفحات بزرگ و پربازدید اینستاگرام هم، صفحه پسرش را معرفی می‌کند و از دیگران می‌خواهد تا او را دنبال‌کنند.
یک روش دیگر، سوء‌استفاده از کودکان آرایش‌کرده در شبکه‌های مجازی مانند اینستاگرام و معرفی آنها به عنوان مدل لباس است. معمولا  از کودکانی استفاده می‌شودکه سن و سال زیادی ندارند. حتی برخی از آنها عکاس مخصوص دارند که پس از پوشیدن لباس‌های برند مورد نظر ، ساعت‌ها از آنان عکاسی می‌کنند و بعد عکس‌ها را در صفحه اینستاگرام خود قرار می‌دهند. دنبال‌کنندگان آنان نیز به‌به و چه‌چه‌کنان، قربان صدقه قد و بالای کودک می‌روند و به مادرش می‌گویند برایش اسپند دود کند تا چشم نخورد. 
روش بعدی، قراردادن کودک در یک موقعیت تفریحی است تا به انجام حرکات یا گفتن جملات خنده‌دار، دنبال‌کننده جذب کنند. مادر معمولا با یک دوربین روشن، همیشه آماده است تا به محض شیرین‌کاری کودک، از او فیلم بگیرد و در فضای مجازی منتشرکند. یکی از این مادران چند سال پیش، شروع به ضبط فیلم از تمام لحظات زندگی دختر دو ساله خود کرد. درست از زمانی که از خواب بیدار می‌شد، تا موقعی که غذا می‌خورد و بعد به تختخوابش می‌رفت. یکی از فیلم‌های این دخترکوچولو که در سطح وسیعی منتشر شد و بازخوردهای متفاوتی هم داشت، ماجرای ماست و نعناخوری‌اش بود.در طول این فیلم، مادر قاشق، قاشق ماست با تکه کوچکی از نعنا را در دهان کودکش می‌گذاشت و همزمان قربان صدقه او می‌رفت و کودک هم قربان صدقه‌های مادرش را با لحن کودکانه تکرار می‌کرد که فضای مفرحی را ایجاد کرده بود. وقتی این فیلم در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد، برخی بزرگسالان با تقلید از حرکات و نحوه صحبت کردن دختربچه، مدل ماست خوردن او را بازسازی کردند و تا حدودی مورد تمسخر قرار دادند. این فیلم بازتاب زیادی بین مردم داشت و بسیاری با شوخی و خنده در مورد آن صحبت می‌کردند. ماجرای تمسخر به گوش مادر دختربچه رسید و پس از آن دیگر هیچ فیلمی از او در فضای مجازی منتشر نشد.

فیلم دیگری که سروصدای زیادی در فضای مجازی 
به پا کرد و حتی پای پلیس هم به آن باز شد، ماجرای مادر جوان مشهدی بود که در مقابل لنز دوربین، شروع به کتک زدن کودکش می‌کرد و به مخاطبان صفحه اینستاگرامی خود می‌گفت اگر می‌خواهند کودکش را کتک نزند، باید به شماره کارت بانکی‌اش، پول واریز کنند. تا قبل از رسانه‌ای شدن این موضوع، کاربرانی که شاهد کتک خوردن‌کودک بودند، برای اینکه جلوی کتک زدن او را بگیرند، بارها به حساب مادر پول واریز کردند. با ادامه این فیلم‌‌ها، براحتی می‌شد ترس و وحشت را در چهره کودک حس کرد که قبل از این‌که کتک بخورد، دستان کوچکش را جلوی صورتش می‌گرفت و با لحن دردناک و پر از التماسی از مادرش می‌خواست او را کتک نزند، اما مادر که پول‌های بادآورده مخاطبانش حسابی زیردندانش مزه کرده بود، با وجود گریه‌های فرزندش، باز‌هم او را کتک می‌زد. 
طولی نکشید که فیلم کتک خوردن‌های دردناک این کودک سه، چهارساله پربازدید شد، آن‌قدر که پلیس هم به این ماجرا حساس شد و به آن ورود کرد. در حالی که بسیاری ازکاربران مادر کودک را سرزنش و از پلیس فتا درخواست رسیدگی به این کودک‌آزاری را داشتند، ناگهان تصویر مادر در حالی‌که صورتش را با دستانش پوشانده و دستبند فولادی به دست‌هایش‌گره خورده بود، در سطح وسیعی در فضای مجازی منتشر شد. او پس از دستگیری در اعترافات خود گفت که از بیماری روانی رنج می‌برد و برای افزایش تعداد دنبال‌کنندگانش کودکش را کتک می‌زده است.

ادعای صیغه دختر خردسال
خبر دیگری که به شدت در فضای مجازی سروصدا کرد، ادعای مرد جوانی بود که می‌گفت به خاطر عقب افتادن کرایه خانه مستاجرش، دختر 9 ساله او را صیغه کرده است. مرد جوان در حالی‌که سعی می‌کرد با ادعاهایش، مردم را تحریک کند، به طور مداوم بحث صیغه کردن دختران کم سن و سال را مطرح می‌کرد. طرح این موضوع باعث خشم بسیاری از کاربران در فضای مجازی شد و تا مدت‌ها سوژه گفت‌وگو در میان آنها بود. هر روز که می‌گذشت، به تعداد دنبال‌کنندگان صفحه مرد جوان اضافه و فیلم صحبت‌های غیراخلاقی او بازنشر می‌شد. چند روز بعد، موضوع از سطح فضای مجازی فراتر رفت و حتی برخی رسانه‌های رسمی کشور نیز به آن پرداختند. در نهایت و با حسا‌س‌تر شدن موضوع، پلیس وارد ماجرا شد و تصویر این پسرجوان را با دستبند فولادی به دست در فضای مجازی منتشر کرد. این بار او بود که با چهره‌ای نادم و پشیمان و با صدایی آرام می‌گفت تمام ادعاهایش در مورد صیغه کردن دختر 9‌ساله مستاجرش دروغ و او تنها به دنبال جلب توجه بود.

پیام‌های غیراخلاقی
بعضی‌ها می‌نشینند و در خیالات خود به این فکر می‌کنند که چه ژانگولربازی از خود درآورند یا چه بگویند که مردم خوش‌شان بیاید و صفحه‌شان را دنبال کنند. روشی که این روزها برخی دختران دنبال می‌کنند؛ این که در صفحات اینستاگرامی پربازدید، کامنت‌های به شدت غیراخلاقی می‌گذارند و افرادی که دنبال چنین دخترانی هستند، صفحه او را دنبال می‌کنند. معمولا هم صفحه این دختران قفل است و به شرط دنبال‌کردن، صفحه را برای دنبال‌کنندگان خود باز می‌کنند. وارد صفحه‌شان که شوی، هیچ محتوای قابل توجه و ارزشمندی ندارد و تمام پست‌ها و استوری‌های‌شان، سوء‌استفاده از عکس‌های سرقتی دختران و زنانی است که تصاویر خود و خانواده‌شان را در صفحه خود به اشتراک گذاشته‌اند. البته این افراد چندان در روش انتخابی خود موفق نیستند، زیرا بسیاری از دنبال‌کنندگان آنها و کسانی‌که کامنت‌شان را می‌خوانند، پس از مدت کوتاهی متوجه می‌شوند که هدف آنها از نوشتن کامنت‌های غیراخلاقی، افزایش فالوور، تبلیغ گرفتن یا فروش صفحه به قیمت بالا به دیگران است. 

ترفندهای شاخ‌های اینستاگرامی
شاخ‌های اینستاگرامی یکی دو تا نیستند و از هر روشی حتی غیراخلاقی برای افزایش دنبال‌کنندگان صفحه خود استفاده می‌کنند. از تسترهای غذا بگیرید که به هیچ خوراکی نه نمی‌گویند و بدون رعایت اصول و استانداردهای تستری، تا چیزی می‌خورند، به‌به و چه‌چه را شروع می‌کنند تا آدم‌هایی مانند بهادر که انواع و اقسام مواد ناسالم و سالم را با هم مخلوط می‌کنند و می‌خورند. از داوود که به گفته بعضی‌ها با موادفروشی پول در می‌آورد و با همین پول‌ها زندگی و ماشین لاکچری برای خودش دست و پا کرده است تا «م.ح» و«پ.م» که با تبلیغ سایت‌های شرط‌بندی، پول‌های مردم و مخاطبان خود را به آسانی بالا‌می‌کشند.
س‌.س‌ را هم خیلی‌ها می‌شناسند. یک شاخ اینستاگرامی که مدعی است با تلاش خودش، پولدار شده و آن زندگی لاکچری را دارد، اما محال است روزی چندبار سایت شرط‌بندی‌اش را تبلیغ نکند. البته خواندن کامنت‌های زیر پست‌هایش هم خالی از لطف نیست. معمولا در بین کامنت‌ها، مالباختگانی هم هستند که پول‌شان را در سایت شرط‌بندی او یا دیگر شاخ‌ها باخته‌اند. فحش و ناسزا می‌دهند، اما صاحب صفحه اهمیتی به کامنت‌های آنان نمی‌دهد و همچنان مثل قبل با شور و حرارت، سایتش را تبلیغ می‌کند. 
از فاطمه خویشاوندی یا همان سحر تبر هم تقریبا چهار ماهی می‌شود که خبر جدیدی بیرون نیامده. یکی از شاخ‌های اینستاگرامی که ابتدا هیچکس او را نمی‌شناخت، ولی وقتی خودش را با گریم و آرایش و عمل جراحی، شبیه زامبی‌ها کرد، ناگهان تعداد دنبال‌کنندگانش از چند صد نفر به چندصد هزار نفر رسید و بعد از آن، تبلیغات گرفت. هرچه تعداد دنبال‌کنندگانش بیشتر می‌شد، به همان اندازه ظاهرش را عجیب و غریب‌تر درست می‌کرد. کار به‌جایی رسید که برخی رسانه‌های خارجی هم سحر تبر را تیتر روزنامه و سایت‌های خود کردند و بعضی از کاربران‌شان هم تا توانستند سحر و دختران ایرانی را مورد تمسخر قرار دادند. البته این باعث نشد سحر دست از کارهایش بردارد، اما بالاخره صبر و تحمل پلیس تمام شد و او سال گذشته دستگیر و به زندان منتقل شد.
امیرحسین مقصودلو یا همان تتلو هم خواننده و شاخی است که با آرزوی برگزاری کنسرت‌های بزرگ به کشور ترکیه گریخت و حاشیه‌های زیادی دارد. یکی از پرحاشیه‌ترین کارهای او علاوه بر مصرف مواد در کنسرت زنده، لایو گذاشتن او با زنی بود که محتوای آن، صحبت‌کردن در مورد مسائل غیراخلاقی بود که بیش از 600 هزار نفر در آن شرکت کردند. در مقطعی، لایویاسی و تتلو، رکورد اینستاگرام را شکست. 
چرا شاخ‌ها مشتری دارند؟
دکتر افسر افشارنادری / جامعه‌شناس


گاهی برخی افراد استفاده درست و مثمرثمری از فضای مجازی ندارند و در پی جذب دنبال‌کننده به هر قیمتی هستند. چنین افرادی اتفاقات را درست نمی‌بینند و به محض این‌که متوجه می‌شوند حادثه یا موضوعی توجه مردم را به خود جلب می‌کند، از آن سوء‌استفاده کرده و سعی می‌کنند با این روش دنبال ‌کننده‌های بیشتری را جذب صفحه خود کنند. 
این یک روند و واقعه جدید است که برخی خود را با انجام انواع و اقسام اقدامات محک می‌زنند تا ببیند چقدر می‌توانند توجه مردم را جلب‌کنند. جلب‌توجه بیشتر یعنی مشهور شدن. به‌طور مثال می‌بینید فردی 10 یا 20 هزار دنبال‌کننده دارد، اما بسیاری از مردم به این‌که این فرد از نظر اجتماعی، دارای ارزش و جایگاه اجتماعی باشد یا در صفحه خود مطالب مفید یا آسیب‌زننده پست‌کند، توجه ندارند و توجه‌شان معطوف به این نکته است که چقدر دنبال‌کننده و در واقع هواخواه دارد. 
تصور کنید به فرض مثال من اعلام کنم که قرار است یک مجمع علمی در یکی از دانشگاه‌هابرگزار شود که واقعا تلاش زیادی برای برگزاری آن شده است، اما در نهایت تنها 100 لایک می‌خورد. در مقابل، اگر دوره‌گردی در خیابان موسیقی بنوازد یا تسترغذایی با گفتن حرف‌ها و انجام حرکاتی، غذایی را تست کند، ناگهان می‌بینید که 5000 لایک خورده است. 
این مساله نشان می‌دهد برخی از مردم ما دنبال مطالب جدی و موضوعاتی که آنها را وادار به فکر کردن‌کند، نیستند. یکی از علت‌ها این است که این افراد به تعالی نرسیده و در حد تلاش برای تامین نیازهای اولیه خود مانند غذا و مسکن و آینده‌شان باقی مانده‌اند.  
آنها تنها به دنبال سیرکردن شکم و تایید کردن با چشم‌های‌شان هستند. در واقع برای این گروه از مردم لذت‌های زودگذر و اولیه مهم است، چون جامعه این‌طور خواسته است که مطالب جدی را دنبال‌نکرده و فکر نکنند.