نیاز آموزش و پرورش به تحولات بنیادین
محمود فرشیدی وزیر اسبق آموزش و پرورش
سند تحول آموزش و پرورش را در دنیایی که صدها سال تحت سیطره نظام تربیتی غرب است، باید مغتنم دانسته و قدر آن را بدانیم، اما متاسفانه برخی و حتی دست اندرکاران مربوط نیز چندان باوری به حرکت به سمت محقق کردن این سند ندارند.
یکی از بزرگترین موانع در زمینه تحقق کامل این سند مربوط به مسؤولان در نهادهای مختلف اعم از مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... است، چراکه هر کدام از آنها به سهم خود آنگونه که باید نقش خود را در این ارتباط ایفا نکردند.
هر چند شورای عالی انقلاب فرهنگی مشغلههای مهم دیگری نیز دارد، اما هیچ کدام از آنها به اندازه این سند که سرنوشت ۱۲ ساله دانش آموزان را در اختیار دارد، اولویت ندارند.
بنابراین این شورا که وظیفه نظارت بر سند را به عهده دارد باید به تغییرات مربوط براساس این سند نظارت کافی داشته باشد که در عمل شاهد این اتفاق نیستیم.
مشکل دیگر در زمینه تحقق این سند این است که اساسا برخی به این سند اعتقادی ندارند و در برابر آن یا مقاومت کرده یا آن را تحریف میکنند. از سوی دیگر برخی برنامههایی می نویسند که با سند در تضاد است، همچنین برخی دیگر برداشتهای سطحی از آن دارند. این در حالی است که اگر همکاران فرهنگی با روح سند آشنا شوند، طبعا اقدامات مردمیتری نیز در این خصوص انجام خواهد شد.
بنابراین با توجه به مشکلات گفته شده باید دو کار به موازات یکدیگر پیش رود، از یکسو نهادهای فرادستی مانند مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین وزارت آموزش و پرورش هر چه سریعتر آییننامههای اجرایی را تعیین، ابلاغ و منعکس کرده و از سوی دیگر رسانهها این سند را به زبان ساده و مردمیتر تبیین کنند.
نکته دیگر درباره ضرورت تحول بنیادین در آموزشوپرورش است، یکی از حوزههایی که دراینارتباط باید متحول شود، وزارت آموزشوپرورش است، چراکه این وزارتخانه بهعنوان مغز و مرکز اندیشه قرار است این فکر را تبیین و تسریع کند.
بنابراین به یک معنا ضرورت دارد دستاندرکاران آن از نیروهای جوان و انقلابی و تحولخواه باشند تا بتوانند در این حوزه تحولاتی ایجاد کنند.
یکی از بزرگترین موانع در زمینه تحقق کامل این سند مربوط به مسؤولان در نهادهای مختلف اعم از مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... است، چراکه هر کدام از آنها به سهم خود آنگونه که باید نقش خود را در این ارتباط ایفا نکردند.
هر چند شورای عالی انقلاب فرهنگی مشغلههای مهم دیگری نیز دارد، اما هیچ کدام از آنها به اندازه این سند که سرنوشت ۱۲ ساله دانش آموزان را در اختیار دارد، اولویت ندارند.
بنابراین این شورا که وظیفه نظارت بر سند را به عهده دارد باید به تغییرات مربوط براساس این سند نظارت کافی داشته باشد که در عمل شاهد این اتفاق نیستیم.
مشکل دیگر در زمینه تحقق این سند این است که اساسا برخی به این سند اعتقادی ندارند و در برابر آن یا مقاومت کرده یا آن را تحریف میکنند. از سوی دیگر برخی برنامههایی می نویسند که با سند در تضاد است، همچنین برخی دیگر برداشتهای سطحی از آن دارند. این در حالی است که اگر همکاران فرهنگی با روح سند آشنا شوند، طبعا اقدامات مردمیتری نیز در این خصوص انجام خواهد شد.
بنابراین با توجه به مشکلات گفته شده باید دو کار به موازات یکدیگر پیش رود، از یکسو نهادهای فرادستی مانند مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین وزارت آموزش و پرورش هر چه سریعتر آییننامههای اجرایی را تعیین، ابلاغ و منعکس کرده و از سوی دیگر رسانهها این سند را به زبان ساده و مردمیتر تبیین کنند.
نکته دیگر درباره ضرورت تحول بنیادین در آموزشوپرورش است، یکی از حوزههایی که دراینارتباط باید متحول شود، وزارت آموزشوپرورش است، چراکه این وزارتخانه بهعنوان مغز و مرکز اندیشه قرار است این فکر را تبیین و تسریع کند.
بنابراین به یک معنا ضرورت دارد دستاندرکاران آن از نیروهای جوان و انقلابی و تحولخواه باشند تا بتوانند در این حوزه تحولاتی ایجاد کنند.
تیتر خبرها
-
ترفندهای شاخهای اینستاگرامی
-
به آرزوی دوران کودکیام رسیدم
-
رفتار ملت، محرم امسال را ماندگار کرد
-
راز عبور از بحران كمبود ونتیلاتور
-
سند خزنده
-
نشستن به خاک سیاه صحنه!
-
نظارت در میدان
-
به تهمتها علیـــه خـــود، اعتنـــــا نمیکــــــرد
-
تحریم دارویی غرب جان لبنانیها را تهدید میکند
-
اراذل پایتخت چگونه غلاف کردند؟
-
زنــــــده بـــا حسین علیهالسلام
-
نیاز آموزش و پرورش به تحولات بنیادین
-
نظارت میدانی با عبور از نگاه کلیشهای
-
سرمشق، خطر 2030
-
دغدغههایی که در لبنان پابرجاست