رضا قوچان نژاد دیگر نمیخواهد فوتبال بازی کند
ســــــــتاره بــــود ســــــــتاره ماند
هر بازیکنی دورهای دارد که حداکثر پنج یا شش فصل طول میکشد. برای رضا قوچاننژاد ما هم «ستاره بودن» دقیقا شش فصل طول کشید. او در 2012 برای فوتبال ایران ستاره شد و در سال 2018 کمکم بهعنوان یک ستاره رنگ باخت و حالا به فاصله گذشت سه سال از فاصله گرفتن قوچاننژاد با ستاره بودن، اعلام شد که او دیگر فوتبال بازی نمیکند.
از مشهد تا هلند
رضا از خانوادهای میآید که قبلا در آن قهرمان والیبال داشتند. عموی او جبار قوچاننژاد هماکنون نیز یکی از فعالترین چهرههای والیبال ایران است. اما والیبالیست بودن عمو هیچ تاثیری در فوتبالیست شدن برادرزاده نداشت. برادرزاده خردسال کار خود را در هلند آغاز کرد. او که در کودکی با خانوادهاش به هلند رفته بود در سال 2005 یعنی وقتی که 18 ساله بود به باشگاه فوتبال هیرنفین هلند پیوست.
در میان انبوه باشگاههایی که رضا قوچاننژاد برای آنها به میدان رفت تا دلتان بخواهد نامهای عجیب و غریب و نامآشنا دیده میشود. خوب به این نامها دقت کنید؛ هیرنفین، گو اهد ایگلز، امن، کامبور، سنت ترویدنس، استاندارد لیژ، چارلتون، الکویت، آپوئل، سیدنی و زووله. مطرحترین تیمهایی که رضا برای آنها بازی کرد چارلتون انگلیس و استانداردلیژ بلژیک بودند. اتفاقا اکثر تیمهای این مهاجم سابق تیم ملی نیز یا بلژیکی بودند یا هلندی. او کمتر در باشگاه بزرگ و پرطرفداری به میدان رفت و نکته مهم هم همینجاست. او از آن دست بازیکنانی است که برای ستاره شدن در رده ملی نیاز به یک باشگاه بزرگ نداشت و چیزی که او داشت مشابه چیزی بود که علی دایی داشت؛ سختکوشی و پشتکار.
آغاز ستاره ایرانی
رضا قوچاننژاد از سال 2003 (برابر با سال 82) که به تیم ملی نوجوانان زیر 16 سال هلند دعوت شد تا سال 2007 (حدود سال 86) که به کار خود در تیم ملی زیر 19 سالههای همین کشور پایان داد یک بازیکن هلندی محسوب میشد. اینجا برای او وقفهای ایجاد شد.
واقعیت این است که رضا قوچاننژاد دوست داشت برای تیم ملی بزرگسالان هلند به میدان برود اما پیدا کردن جایگاه در رده ملی کشوری که مهد صادرات بازیکن به کشورهای دیگر است کار بسیار مشکلی بود که در نهایت رضا از پس آن برنیامد. اما آرزوی این بازیکن برای بازی کردن در جام جهانی بهگونه دیگری برآورده شد؛ یعنی وقتی کارلوس کیروش سرمربی وقت تیم ملی فوتبال ایران در اکتبر سال 2011 با او تماس گرفت تا از او دعوت کند برای تیم ملی ایران بازی کند. قوچاننژاد آن زمان برای تیم استانداردلیژ بلژیک بازی میکرد.
از تماس کیروش با قوچاننژاد تا نخستینباری که او برای تیم ملی فوتبال ایران بازی کرد یک سال طول کشید و به این ترتیب او با سابقه بازی کردن برای ردههای پایه ملی هلند به تیم ملی بزرگسالان ایران پیوست و این آغاز یک ماجراجویی بزرگ بود.
هیچ چیز جز گل به کرهجنوبی
44 بازی ملی و 17 گل. این کل عملکرد رضا قوچاننژاد در مدت زمان شش سال حضور در تیم ملی فوتبال ایران بود. اما محال است که یک هوادار فوتبال گل حیاتی و تاریخی او به کرهجنوبی را به یاد نیاورد اما در مقابل مثلا به خاطر داشته باشد رضا، روزی روزگاری به تیمی مثل امارات گل زد. در واقع باید گفت گلی که رضا قوچاننژاد به کرهجنوبی زد به
یک طرف و همه گلهای دیگر او نیز به
یک طرف دیگر؛ حتی گلی که در جام جهانی به بوسنی و هرزگوین زد. او تنها گلزن ایران در جام جهانی 2014 برزیل بود.
اما گل به کرهجنوبی که ایران را به جام جهانی 2014 رساند واقعا چیز دیگری بود. قوچاننژاد با این گل جایگاه قابلتوجهی در فوتبال ایران پیدا کرد.
گوچی با این گل فرصت حضور در
جام جهانی 2014 را هم پیدا کرد. البته او در جام جهانی 2018 هم به میدان رفت اما فرصتی برای درخشش نداشت.
ماجرای گوچی
زمانی که به چارلتون انگلیس پیوست نشریه دیلیمیل نوشت یک بازیکن ایرانی با نام خانوادگی عجیبی به فوتبال انگلیس آمده است! آن زمان «قوچاننژاد» طولانیترین و البته غیرمتعارفترین نام خانوادگی در فوتبال انگلیس بود بنابراین رسانههای انگلیسی کار را راحت کردند و برای نام بردن او چیزی را به کار بردند که قبلا هم درباره رضا به کار برده شد؛ «گوچی».
لقب گوچی از خیلی وقت پیش درباره رضا به کار برده میشد اما در انگلیس کاربرد بیشتری پیدا کرد.
گوچی، هنرمند و تحصیلکرده
در تاریخ فوتبال ایران چند ستاره
قابل توجه سراغ دارید که هم هنرمند باشند و هم تحصیلکرده؟ یکی از آنها قطعا رضا قوچاننژاد است. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته علوم سیاسی به پایان برده است. ویولن هم مینوازد و علاوه بر آن یک فرد چندزبانه است. انگلیسی، هلندی و فرانسوی زبانهایی است که گوچی مانند زبان مادری یعنی فارسی به آنها تسلط دارد. بالاخره او در هلند زندگی کرده، کشوری که چندزبانه است. او تسلط نصفهای هم به آلمانی دارد. یکبار هم گفته بود که در کلاسهای زبان ایتالیایی و پرتغالی شرکت کرده است.
اما یک سوال میماند. چرا میخواهد خداحافظی کند؟
دوران گوچی
آذر ماه 96 بود که رضا قوچاننژاد و همسرش صاحب یک فرزند پسر شدند. آنها نام پسر خود را «دوران» گذاشتند.
اکنون رضا قوچاننژاد با انگیزههای خانوادگی میخواهد برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد و دلیل اصلیاش هم دوران است. او و همسرش تصمیم گرفتهاند تا دوران بیشتر از حضور پدرش بهرهمند باشد و به این ترتیب گوچی در 34سالگی با فوتبال وداع میکند.
رضا قوچاننژاد به عنوان یک بازیکن سختکوش و بیحاشیه، برای همیشه در فوتبال ایران جایگاهی شایسته خواهد داشت. دوران او در فوتبال تمام شده اما دوران تازه او کنار پسرش(دوران) و همسرش آغاز شده است.
رضا از خانوادهای میآید که قبلا در آن قهرمان والیبال داشتند. عموی او جبار قوچاننژاد هماکنون نیز یکی از فعالترین چهرههای والیبال ایران است. اما والیبالیست بودن عمو هیچ تاثیری در فوتبالیست شدن برادرزاده نداشت. برادرزاده خردسال کار خود را در هلند آغاز کرد. او که در کودکی با خانوادهاش به هلند رفته بود در سال 2005 یعنی وقتی که 18 ساله بود به باشگاه فوتبال هیرنفین هلند پیوست.
در میان انبوه باشگاههایی که رضا قوچاننژاد برای آنها به میدان رفت تا دلتان بخواهد نامهای عجیب و غریب و نامآشنا دیده میشود. خوب به این نامها دقت کنید؛ هیرنفین، گو اهد ایگلز، امن، کامبور، سنت ترویدنس، استاندارد لیژ، چارلتون، الکویت، آپوئل، سیدنی و زووله. مطرحترین تیمهایی که رضا برای آنها بازی کرد چارلتون انگلیس و استانداردلیژ بلژیک بودند. اتفاقا اکثر تیمهای این مهاجم سابق تیم ملی نیز یا بلژیکی بودند یا هلندی. او کمتر در باشگاه بزرگ و پرطرفداری به میدان رفت و نکته مهم هم همینجاست. او از آن دست بازیکنانی است که برای ستاره شدن در رده ملی نیاز به یک باشگاه بزرگ نداشت و چیزی که او داشت مشابه چیزی بود که علی دایی داشت؛ سختکوشی و پشتکار.
آغاز ستاره ایرانی
رضا قوچاننژاد از سال 2003 (برابر با سال 82) که به تیم ملی نوجوانان زیر 16 سال هلند دعوت شد تا سال 2007 (حدود سال 86) که به کار خود در تیم ملی زیر 19 سالههای همین کشور پایان داد یک بازیکن هلندی محسوب میشد. اینجا برای او وقفهای ایجاد شد.
واقعیت این است که رضا قوچاننژاد دوست داشت برای تیم ملی بزرگسالان هلند به میدان برود اما پیدا کردن جایگاه در رده ملی کشوری که مهد صادرات بازیکن به کشورهای دیگر است کار بسیار مشکلی بود که در نهایت رضا از پس آن برنیامد. اما آرزوی این بازیکن برای بازی کردن در جام جهانی بهگونه دیگری برآورده شد؛ یعنی وقتی کارلوس کیروش سرمربی وقت تیم ملی فوتبال ایران در اکتبر سال 2011 با او تماس گرفت تا از او دعوت کند برای تیم ملی ایران بازی کند. قوچاننژاد آن زمان برای تیم استانداردلیژ بلژیک بازی میکرد.
از تماس کیروش با قوچاننژاد تا نخستینباری که او برای تیم ملی فوتبال ایران بازی کرد یک سال طول کشید و به این ترتیب او با سابقه بازی کردن برای ردههای پایه ملی هلند به تیم ملی بزرگسالان ایران پیوست و این آغاز یک ماجراجویی بزرگ بود.
هیچ چیز جز گل به کرهجنوبی
44 بازی ملی و 17 گل. این کل عملکرد رضا قوچاننژاد در مدت زمان شش سال حضور در تیم ملی فوتبال ایران بود. اما محال است که یک هوادار فوتبال گل حیاتی و تاریخی او به کرهجنوبی را به یاد نیاورد اما در مقابل مثلا به خاطر داشته باشد رضا، روزی روزگاری به تیمی مثل امارات گل زد. در واقع باید گفت گلی که رضا قوچاننژاد به کرهجنوبی زد به
یک طرف و همه گلهای دیگر او نیز به
یک طرف دیگر؛ حتی گلی که در جام جهانی به بوسنی و هرزگوین زد. او تنها گلزن ایران در جام جهانی 2014 برزیل بود.
اما گل به کرهجنوبی که ایران را به جام جهانی 2014 رساند واقعا چیز دیگری بود. قوچاننژاد با این گل جایگاه قابلتوجهی در فوتبال ایران پیدا کرد.
گوچی با این گل فرصت حضور در
جام جهانی 2014 را هم پیدا کرد. البته او در جام جهانی 2018 هم به میدان رفت اما فرصتی برای درخشش نداشت.
ماجرای گوچی
زمانی که به چارلتون انگلیس پیوست نشریه دیلیمیل نوشت یک بازیکن ایرانی با نام خانوادگی عجیبی به فوتبال انگلیس آمده است! آن زمان «قوچاننژاد» طولانیترین و البته غیرمتعارفترین نام خانوادگی در فوتبال انگلیس بود بنابراین رسانههای انگلیسی کار را راحت کردند و برای نام بردن او چیزی را به کار بردند که قبلا هم درباره رضا به کار برده شد؛ «گوچی».
لقب گوچی از خیلی وقت پیش درباره رضا به کار برده میشد اما در انگلیس کاربرد بیشتری پیدا کرد.
گوچی، هنرمند و تحصیلکرده
در تاریخ فوتبال ایران چند ستاره
قابل توجه سراغ دارید که هم هنرمند باشند و هم تحصیلکرده؟ یکی از آنها قطعا رضا قوچاننژاد است. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته علوم سیاسی به پایان برده است. ویولن هم مینوازد و علاوه بر آن یک فرد چندزبانه است. انگلیسی، هلندی و فرانسوی زبانهایی است که گوچی مانند زبان مادری یعنی فارسی به آنها تسلط دارد. بالاخره او در هلند زندگی کرده، کشوری که چندزبانه است. او تسلط نصفهای هم به آلمانی دارد. یکبار هم گفته بود که در کلاسهای زبان ایتالیایی و پرتغالی شرکت کرده است.
اما یک سوال میماند. چرا میخواهد خداحافظی کند؟
دوران گوچی
آذر ماه 96 بود که رضا قوچاننژاد و همسرش صاحب یک فرزند پسر شدند. آنها نام پسر خود را «دوران» گذاشتند.
اکنون رضا قوچاننژاد با انگیزههای خانوادگی میخواهد برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد و دلیل اصلیاش هم دوران است. او و همسرش تصمیم گرفتهاند تا دوران بیشتر از حضور پدرش بهرهمند باشد و به این ترتیب گوچی در 34سالگی با فوتبال وداع میکند.
رضا قوچاننژاد به عنوان یک بازیکن سختکوش و بیحاشیه، برای همیشه در فوتبال ایران جایگاهی شایسته خواهد داشت. دوران او در فوتبال تمام شده اما دوران تازه او کنار پسرش(دوران) و همسرش آغاز شده است.