چرا آثار علمی زنان از مردان کمتر است؟
دنیای امروز علم با جهان 100سال پیش بسیار متفاوت است. 100سال پیش زنان گزینههای بسیار محدودی برای انتخاب رشته و فعالیت در حوزههای متنوع علوم داشتند. اگر دختری در مدرسه به علوم ریاضی علاقه نشان میداد یا از شیمی و فیزیک خوشش میآمد معمولا اطرافیان او سعی داشتند او را قانع کنند که این رشته ها برای دختران مناسب نیست و اگر وارد چنین رشته هایی شود ممکن است نتواند آن را تا آخر ادامه دهند.
در نقاط مختلف جهان تصوری عمومی وجود داشت که عملکرد مغزی دختران در ریاضی نسبت به پسران ضعیفتر است و آنها به همین دلیل نمیتوانند به اندازه دانشآموزان پسر در ریاضیات و علوم محاسباتی پیشرفت کنند. گرچه در سال 2020/ 1398 تیمی از محققان دانشگاه کارنگی ملون آمریکا با انتشار پژوهشهای خود نشان دادند تفاوت جنسیتی در عملکرد مغز یا استعداد ریاضی معنایی ندارد اما با این حال هنوز هم سوگیریهای جنسیتی برخی خانوادهها، بعضی معلمان و در نهایت کارفرمایان، دانشآموزان و فارغالتحصیلان دختر را به سمتی غیر از علم سوق میدهد. آنها فکر میکردند یک فیزیکدان مرد حتما بهتر از یک فیزیکدان زن است. این نگاه باعث میشد دختران دانشآموز هم خودباوریشان را از دست بدهند و آینده خود را محدود به رشتهها و شغلهای محدودی بدانند. در حالی که امروزه و با ظهور زنانی که دنیای علم را دگرگون کرده و مرزهای علوم مختلف را گسترش دادهاند، جرقههای امید و انگیزه در دل بسیاری از دختران ایجاد شده است. اقبال دختران و پسران به طور همزمان به علم میتواند نتایج موثری در رشد اقتصادی و توانمندی هر کشوری داشته باشد. با همه اینها متاسفانه یافتههای اخیر مجمع جهانی اقتصاد، حاکی است حدود 132 سال دیگر زمان لازم است تا آرام آرام شکاف جنسیتی در جهان کمرنگ شود.
علم، مسیر فراجنسیتی توسعه
مقایسه تعداد مقالات و اختراعات علمی زنان با مردان حاکی از شکافی عمیق است که میگوید مردان در زمینه تولید علم موفقتر بودهاند. همین موضوع ممکن است دستمایه بسیاری از قضاوتها درباره عملکرد زنان در زمینههای علمی باشد. در حالی که پژوهشهای مفصل درباره چرایی این موضوع، نکات مهمی دربر دارد. یکی از عوامل متنوع که در این مساله اثر دارد، مسئولیتهای خانوادگی بیشتری است که زنان نسبت به مردان در جوامع مختلف به دوش میکشند؛ مسئولیتهایی که باعث میشود کارفرمایان آنها استقبال کمتری از حضورشان در محیط کار داشته باشند و در نهایت موقعیتهای شغلی و تحصیلی کمتری را در اختیارشان قرار دهند. از سوی دیگر، تحقیقات زنان در طول تاریخ مورد ارزشگذاری کمتری قرار گرفته است. در این باره مثالهای متعددی میتوان ذکر کرد اما در اینجا فقط به قصه روزالیند فرانکلین اشاره میکنیم؛ زن شیمیدان انگلیسی که نتایج تحقیقاتش درباره ساختار دیانای باعث شد فرانسیس کریک و جیمز واتسون، دو شیمیدان مرد بتوانند تحقیقات خود را در همین زمینه پیش ببرند، بی آن که به نتایج مهم آزمایشهای فرانکلین اشاره کنند. آنها مقالهشان را در مجله نیچر (Nature) چاپ کردند و به فرانکلین نگفتند از نتایج کار او در تحقیقات استفاده کردهاند. کریک سالها بعد و پس از دریافت جایزه نوبل شیمی، اعتراف کرد که فرانکلین در درک ساختار صحیح دیانای در سال ۱۹۵۳ چند قدم از آنها جلوتر بوده است. نوع جمعآوری آمار از پژوهشها و مقالات در سالهای پیش با شیوه امروزی متفاوت بود و همین موضوع باعث میشد نام دانشمندی مثل فرانکلین حتی در مقالات ساختار دیانای به عنوان نام دوم و سوم هم نیاید. سرنوشتی که روزالیند فرانکلین و دیگرانی مانند او تجربه کردند، بسیاری از محققان زن مستعد انجام پژوهشهای تاثیرگذار را از ورود به دنیای علم منصرف کرد. حضور کمرنگ زنان نسبت به مردان در هیأتهای علمی دانشگاهها میتواند نتیجه دلسردی زودهنگام میان محققان جوان باشد. مرور تحقیقات مفصلی که در این زمینه انجام شده، دادههای تجربی زیادی درباره دلایل این حضور کمرنگ را به ما نشان میدهد.
منابع: nature / timescolonist.com
مریم ملی - گروه دانش و سلامت
علم، مسیر فراجنسیتی توسعه
مقایسه تعداد مقالات و اختراعات علمی زنان با مردان حاکی از شکافی عمیق است که میگوید مردان در زمینه تولید علم موفقتر بودهاند. همین موضوع ممکن است دستمایه بسیاری از قضاوتها درباره عملکرد زنان در زمینههای علمی باشد. در حالی که پژوهشهای مفصل درباره چرایی این موضوع، نکات مهمی دربر دارد. یکی از عوامل متنوع که در این مساله اثر دارد، مسئولیتهای خانوادگی بیشتری است که زنان نسبت به مردان در جوامع مختلف به دوش میکشند؛ مسئولیتهایی که باعث میشود کارفرمایان آنها استقبال کمتری از حضورشان در محیط کار داشته باشند و در نهایت موقعیتهای شغلی و تحصیلی کمتری را در اختیارشان قرار دهند. از سوی دیگر، تحقیقات زنان در طول تاریخ مورد ارزشگذاری کمتری قرار گرفته است. در این باره مثالهای متعددی میتوان ذکر کرد اما در اینجا فقط به قصه روزالیند فرانکلین اشاره میکنیم؛ زن شیمیدان انگلیسی که نتایج تحقیقاتش درباره ساختار دیانای باعث شد فرانسیس کریک و جیمز واتسون، دو شیمیدان مرد بتوانند تحقیقات خود را در همین زمینه پیش ببرند، بی آن که به نتایج مهم آزمایشهای فرانکلین اشاره کنند. آنها مقالهشان را در مجله نیچر (Nature) چاپ کردند و به فرانکلین نگفتند از نتایج کار او در تحقیقات استفاده کردهاند. کریک سالها بعد و پس از دریافت جایزه نوبل شیمی، اعتراف کرد که فرانکلین در درک ساختار صحیح دیانای در سال ۱۹۵۳ چند قدم از آنها جلوتر بوده است. نوع جمعآوری آمار از پژوهشها و مقالات در سالهای پیش با شیوه امروزی متفاوت بود و همین موضوع باعث میشد نام دانشمندی مثل فرانکلین حتی در مقالات ساختار دیانای به عنوان نام دوم و سوم هم نیاید. سرنوشتی که روزالیند فرانکلین و دیگرانی مانند او تجربه کردند، بسیاری از محققان زن مستعد انجام پژوهشهای تاثیرگذار را از ورود به دنیای علم منصرف کرد. حضور کمرنگ زنان نسبت به مردان در هیأتهای علمی دانشگاهها میتواند نتیجه دلسردی زودهنگام میان محققان جوان باشد. مرور تحقیقات مفصلی که در این زمینه انجام شده، دادههای تجربی زیادی درباره دلایل این حضور کمرنگ را به ما نشان میدهد.
منابع: nature / timescolonist.com
مریم ملی - گروه دانش و سلامت