عطر خوش زندگی
هر چقدر هم که مرگاندیش باشیم باز هم یک گزاره قطعی برایمان مسجل است، این که زندگی تنها یک بار است و همین ارزش زیستن را صدچندان میکند. در طول همه این سالها اما نهادهای جهانی بسیاری بودهاند که با ایجاد مولفههای مختلف سعی داشتند متوجه شوند که امید به زندگی جوامع مختلف چگونه است.
این موضوع بارها و بارها مورد اشاره مسئولان ایرانی هم قرار گرفته است و هر چند سال یکبار آنها با اعلام سن امید به زندگی در ایران سعی داشتند آن را گواهی بر وضعیت کنونی جامعه بدانند که البته بیراه هم نیست. تازهترین این اظهارات در چند روز گذشته از زبان دو وزیر هم اعلام شد، اما نکته جالب توجه این بود که هر دو وزیر اعداد متفاوتی را برای سن امید به زندگی جامعه ایرانی عنوان کردند و از آن هم جالب توجهتر این که هر دو عدد اعلامشده از سوی آنها حداقل به گواه آمارهای معتبر جهانی اشتباه بود! ابتدا سیدصولت مرتضوی، وزیرکار در نشست مشترک شورای اداری و کارگروه اشتغال استان خراسان جنوبی اعلام کرد: «میزان مرگ و میر کودکان و مادران در کشور کاهش یافته و امید به زندگی از ۵۴ سال به ۸۸ سال رسیده است.» و پس از آن بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت و درمان در حاشیه مراسم کشوری روز بهورز گفت: «پوشش خدمات بهداشتی ما بیش از ۹۸درصد و دسترسی به آب آشامیدنی در روستاها ۹۴درصد است. امید به زندگی به 75.7سال رسیده است.» اما مولفههای سن امید به زندگی چیست؟ آمارهای جهانی چه میگوید و ما در کجای فهرست قرار داریم؟ تعریف ساده امید به زندگی این است که هر شخص بعد از تولد به طور متوسط و میانگین چند سال بخت زندهماندن دارد. اما امید به زندگی را میتوان پیشرفتهتر هم تعریف کرد؛ امید به زندگی متوسط سالهایی است که انتظار میرود یک فرد در یک جمعیت معین پس از رسیدن به X سال زنده بماند. برای تجزیه و تحلیل سیاستهایی مانند تعیین سنوات افراد برای تامین اجتماعی و بهرهمندی از خدمات بهداشتی، سنین پایه ۶۵ یا ۷۵ سال استفاده میشود. اما در آمارهای عمومیتر سن پایه صفر سالگی است، یعنی بدو تولد در نظر گرفته میشود. به گفته سازمان ملل، میانگین امید به زندگی Life Expectancy در جهان 72.6سال است. با این حال، زنان علیرغم میزان مرگ و میر بیشتر، امید به زندگی بیشتری نسبت به مردان دارند. میانگین امید به زندگی در جهان امروز بیشتر از حتی کشورهای پیشرفته و با سطح رفاه بالا در ۱۹۵۰ شده. نروژ که دارای بهترین سیستم مراقبت بهداشتی بود، در سال ۱۹۵۰ میزان امید به زندگی 72.3سال داشت. در طول هفت دهه گذشته، متوسط امید به زندگی در جهان حدود ۲۵ سال افزایش یافته است. با این حال، میانگین امید به زندگی کشورها خیلی با هم متفاوت است و از 89.4سال برای موناکو تا 53.2برای افغانستان متغیر است. عوامل متعددی مانند وضعیت رفاه اقتصادی، استانداردهای زندگی، امکانات بهداشتی، آموزشی، رفتارهای بهداشتی مردم و... بر امید به زندگی تأثیر میگذارد. امید به زندگی در بیش از صد کشور بیشتر از میانگین جهانی است که البته کشور ایران هم در این دسته قرار میگیرد. در طول این سالها، اکثر کشورها به بهبود سیستمهای مراقبتهای بهداشتی دست یافتهاند که منجر به افزایش میانگین امید به زندگی شده است. اما چرا باید این شاخص را مهم بدانیم؟ امید به زندگی یکی از جنبههای آماری مهم جمعیتشناسی است و یکی از ارقامی است که سیاستگذاران در اندازهگیری شاخص توسعه انسانی یک کشور استفاده میکنند. کشورهای دارای امید به زندگی بیشتر نسبت به کشورهایی که امید به زندگی کمتری دارند HDI بالاتری کسب میکنند. به غیر ازHDI، به توصیف کیفیت فیزیکی زندگی یک منطقه نیز کمک میکند. فرض بر این است که جمعیتهایی با میانگین امید به زندگی بالا از زندگی بهتری برخوردارند زیرا به امکانات ضروری مانند بیمارستان دسترسی دارند. امید به زندگی همچنین در اجرای برنامههای حمایتی اجتماعی مانند صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی کمک میکند. آگاهی از روندهای آینده در مورد امید به زندگی، دولتها را قادر میسازد تا تعداد دریافتکنندگان و میزان بودجه تخصیصیافته برای این برنامههای اجتماعی را پیشبینی کنند. حالا جالب این که تازهترین آمار سایت سازمان بهداشت جهانی در رابطه با شاخص سن امید به زندگی نشان میدهد ایران با سن 77.33سال در رتبه 69 جهان قرار گرفته است. آماری مستند که نشان به عدد اغراقآمیز عجیب وزیر کار نزدیک است ( گفته بود 88 سال در حالی که هنککنگ با 85 سال در صدر فهرست است) و نه به کمی آمار اعلامشده از سوی وزیر بهداشت و درمان (که گفته بود 75 سال) است. یک جستوجوی معمولی در سایت سازمان بهداشت جهانی بدون توجه به آمارهای وزرا هم نشان میدهد ایرانیها امیدوار به زندگیاند.