
رفتن به هیات از نان شب واجبتر است
ضرورت توجه شاعران آیینی به ادبیات
بحث پیرامون احیای شعر آیینی از مباحث مهم در حوزه شعر و ادبیات است. بهشخصه هیچ تفکیکی بین شعر آیینی و غیرآیینی قائل نیستم. فقط این که شاعر مذهبی باید مطالعه ادبی فراوانی داشته باشد تا شعرش به دلنشینی لازم برسد.
درحال حاضر دو گرایش در ادبیات آیینی ما دیده میشود. عدهای از شاعران آیینی هستند که در این زمینه کارهای زیادی را منتشر کردهاند و به نوعی از پیشکسوتان این فن محسوب میشوند و گروهی دیگر شاعرانی هستند که فقط چند اثر محدود با این مضمون به چاپ رساندهاند. به اعتقاد من هر کدام از این دو گروه شیوه کاری خاص خود را دارند که باید به اجماع برسند.
بهترین مرثیهای که برای اهلبیت عصمت و طهارت میخوانم، از نظر خودم روضه حضرت زهرا(س) است که البته بستگی به حالم هم دارد. البته مردم من را به روضه خانم فاطمه زهرا(س) میشناسند و شاید خودم هم 200 قطعه برای حضرت دارم که همه را خواندهام، ولی اعتقادم این است که هر روضهای در زمان خاصی که عنایت شود، باید خوانده شود.
به عنوان مثال روضه حر، روضه حضرت قاسم و حضرت رقیه. بعضی وقتها یک جرقهای میزند، عنایتی میشود و منقلب میشوم. منقلبشدن حال هم به باور شخص بستگی دارد.
از همان اول که در مداحی میخواندم، دلم میخواست خواننده آزادی باشم. به این معنا که هر وقت طهارت روحی و باطنی لازم را دارم، بخوانم. الان هم هر وقت فرصت پیش آید، به حسینیه لباسفروشان میآیم. مجلس را به دست میگیرم. گاهی میشود که 10 بار «یاا...» میگویم، اما دوباره شروع میکنم.
یک مداح و شاعر باید نوکری امام حسین(ع) و رفتن به هیات را از نان شب واجبتر بداند، اما توصیه من این است که مداح باید بداند چه بخواند، یعنی شعر سالم بخواند، کجا بخواند. یعنی اگر دید یک شعر نمیتواند مجلسی را تحت تاثیر قرار دهد و چه بسا مجلس را سرد میکند و روح را از آن میگیرد، شعرش را پیش خودش نگه دارد. باید فرهنگ مردم ساخته شود و مستمعان فهیم و درسخواندهای که جذب مجالس میشوند، بتوانند با شعرها و مطالبی که در راستای عقیده، اهداف و سیره اهلبیت نیست، جرات برخورد و انتقاد را داشته و از مداح توضیح بخواهند.
همچنین واجب است که یک مداح به ظاهر خود نیز توجه کند. به این که آیا چهرهاش در جذب مستمع تاثیری دارد یا نه. اگر مداح گاهی اوقات برای خودش حدیث نفس کند، کارهایش درست میشود. به مداحان توصیه میکنم با لباس و قیافهای که اصلا بوی امام حسین(ع) نمیدهد، به مجلس امام حسین(ع) نیایند. نمیگویم بیریش، ته جهنم است و ریشدار...، میگویم لباس پرستار، آرامشی برای بیماراست.
علی انسانی | شاعر آیینی و مداح پیشکسوت
بهترین مرثیهای که برای اهلبیت عصمت و طهارت میخوانم، از نظر خودم روضه حضرت زهرا(س) است که البته بستگی به حالم هم دارد. البته مردم من را به روضه خانم فاطمه زهرا(س) میشناسند و شاید خودم هم 200 قطعه برای حضرت دارم که همه را خواندهام، ولی اعتقادم این است که هر روضهای در زمان خاصی که عنایت شود، باید خوانده شود.
به عنوان مثال روضه حر، روضه حضرت قاسم و حضرت رقیه. بعضی وقتها یک جرقهای میزند، عنایتی میشود و منقلب میشوم. منقلبشدن حال هم به باور شخص بستگی دارد.
از همان اول که در مداحی میخواندم، دلم میخواست خواننده آزادی باشم. به این معنا که هر وقت طهارت روحی و باطنی لازم را دارم، بخوانم. الان هم هر وقت فرصت پیش آید، به حسینیه لباسفروشان میآیم. مجلس را به دست میگیرم. گاهی میشود که 10 بار «یاا...» میگویم، اما دوباره شروع میکنم.
یک مداح و شاعر باید نوکری امام حسین(ع) و رفتن به هیات را از نان شب واجبتر بداند، اما توصیه من این است که مداح باید بداند چه بخواند، یعنی شعر سالم بخواند، کجا بخواند. یعنی اگر دید یک شعر نمیتواند مجلسی را تحت تاثیر قرار دهد و چه بسا مجلس را سرد میکند و روح را از آن میگیرد، شعرش را پیش خودش نگه دارد. باید فرهنگ مردم ساخته شود و مستمعان فهیم و درسخواندهای که جذب مجالس میشوند، بتوانند با شعرها و مطالبی که در راستای عقیده، اهداف و سیره اهلبیت نیست، جرات برخورد و انتقاد را داشته و از مداح توضیح بخواهند.
همچنین واجب است که یک مداح به ظاهر خود نیز توجه کند. به این که آیا چهرهاش در جذب مستمع تاثیری دارد یا نه. اگر مداح گاهی اوقات برای خودش حدیث نفس کند، کارهایش درست میشود. به مداحان توصیه میکنم با لباس و قیافهای که اصلا بوی امام حسین(ع) نمیدهد، به مجلس امام حسین(ع) نیایند. نمیگویم بیریش، ته جهنم است و ریشدار...، میگویم لباس پرستار، آرامشی برای بیماراست.
علی انسانی | شاعر آیینی و مداح پیشکسوت