3 فرمول موفقیت دیزنی
والتدیزنی یك شركت رسانههای گروهی آمریكایی است كه از بزرگترین شركتهای رسانهای و سرگرمی جهان شناخته میشود.دیزنی را شاید بتوان از نمادهای سینما و تلویزیون غربی دانست، اما همین شركت فرمولهایی برای موفقیت دارد كه میتواند برای كسبوكارهای نوپا بسیار آموزنده باشد.
والتدیزنی برخلاف آنچه بیشتر مردم تصور میكنند فقط یك شركت ساخت پویانمایی نیست؛ بلكه صاحب چند استودیو، پارك تفریحی، شهربازی و فروشگاه است. دیزنی با شعار حقیقت بخشیدن به رویاها، اكوسیستمی از محتوا تولید كرده است كه كاربران را هر چه بیشتر به خود علاقهمند میکند. شما میتوانید در دنیای رویایی دیزنی فیلم نگاه كنید، پویانمایی ببینید، به دیزنیلند (شهربازی دیزنی) بروید، لباس یا وسایل شخصیتهای محبوب خود را خریداری كنید و حتی مراسم عروسی خود را با حضور این شخصیتها برگزار كنید. اكوسیستمی كه دیزنی خلق كرده به قدری بزرگ و سودآور است كه توانسته یكی از ده شركت پردرآمد در دنیا باشد. در ادامه به بعضی از عوامل موفقیت دیزنی میپردازیم.
سرمایهگذاری گسترده: زمانی كه والتدیزنی به همراه برادرش، كسبوكار ساخت پویانمایی را راه انداخت، امید زیادی به موفقیت نداشت. اما باور به موفقیت سرمایهگذاری در بازاری كه كسی هنوز به طور جدی در آن فعالیت نمیكند باعث شد تا دیزنی به فعالیت خود ادامه دهد. با گرفتن اولین اسكار، دیزنی توانست آینده مثبتی را برای خود ترسیم كند اما در همین جا توقف نكرد. هدف دیزنی تحقق بخشیدن به رویاها بود، پس هر فرصت خلاقانه برای این امر را جدی میگرفت. سرمایهگذاری روی ساخت پاركهای دیزنی، محیطی كه خانوادهها بتوانند اوقات طولانی را در آنجا به دور از هر خطری بگذرانند یكی از این سرمایهگذاریها بود. یكی دیگر از اتفاقاتی كه رشد دیزنی را رقم زد شروع فعالیت در بازار فیلمسازی بود. راهاندازی مجموعه تولید اسباببازی و فروشگاههای زنجیرهای از دیگر فعالیتهای دیزنی بودند. اگر دیزنی میخواست فقط در بازار پویانمایی فعالیت كند ممكن بود خیلی زود شكست بخورد اما توانست با بزرگ كردن بازار خود، موفقیتش را رقم بزند.
حذف رقبا با همكاری: با تغییر بازار تولید پویانمایی، رقبای جدیدی همچون پیكسار متولد شدند اما راهبرد دیزنی در مقابله با این شركتها، همكاری بود. دیزنی در مرحله اول برای ساخت پویانماییها با پیكسار همكاری كرد و سپس سهام آن را خرید و خط تولید جدید پویانماییهای سهبعدیاش را راهاندازی كرد. این اتفاق در رابطه با رقبای دیگر همچون مارول، لوكاس فیلم (سازنده سری فیلمهای جنگ ستارگان) و میراماكس نیز افتاد؛ به طوری كه دیزنی توانست تمام گیشههای كودك و نوجوان را از آن خود كند. این تصمیم دیزنی همه رقبا را حذف كرد و تیمهای تخصصی برایش به ارمغان آورد تا بتواند فعالیت خود را گسترش دهد.
داستانسرایی: دیزنی میتواند داستان تعریف كند. شاید شنیدن این حرف عجیب باشد، اما همین داستانسرایی توانسته دیزنی را به شركتی موفق در طول دوران تبدیل كند. رویاسازی، قهرمانی برای حمایت كردن، ساختار داستانی اثربخش و تزریق امید در روایتهای دیزنی توانسته مخاطبان را به داستانهایش وفادار كند. در گذشته دیزنی نسبت به اثری كه بر جامعه میگذارد هوشیارانه عمل نمیكرد، اما امروزه داستانها و شخصیتهایش را بهگونهای انتخاب میكند كه بیشترین مخاطب را به خود جذب كند. پژوهشهای جدی و طولانیمدت، شیوههای بدیع تصویرپردازی (مثلا كوكو) و استفاده از موسیقی و آواز ماندگاری این آثار را افزایش داده است. امروزه با ساخت یك روایت، دیزنی میتواند میلیونها دلار درآمد كسب كند. این درآمد شامل فروش خود اثر، محصولات ساخته شده براساس آن، ویدئوهای كوتاه تبلیغی و ساخت یادمان در پاركهای دیزنی میشود. بازار دیزنی براساس روایتها شكل میگیرد و با ساخت هر اثر جدید بیش از پیش وسیع میشود.