گشت و گذاری کوتاه گِرد امامزاده یحیی در محله تاریخی عودلاجان تهران
آرامش در قلب تهران
اگر روزی گذرتان به كوچه پس كوچههای تهران افتاد، آنجا كه هنوز شاید بتوان ردپایی از عطر سبزههای روییده از میان كاهگلها و نفس اقاقیا و نسترنها یافت یا دلتان گرفته بود و یك گوشه دنج و مصفا میخواست یا حتی اگر خواستی دمی در حال وهوای طهران نفس بكشید؛ در میان محلهای چند صد ساله به نام عودلاجان، جایی هست در همین شهر شلوغ و سرد و سنگی و پرهیاهو، كه همه آن حسهای خوب را میتوانید در آن یكجا بیابید؛ بقعه امامزاده یحیی در محله قدیم تهران، كه اگرچه مدتی است ظاهرش نو و مدرن شده، اما هنوز پر است از عطر اقاقیا و صفا و صمیمیت محلههای كوچك و قدیمی و پر از خلوت حضور. امروز برای گشت و گذار در یك محله تاریخی و تماشای یك اثر و بنای مذهبی بهتر دیدیم سری به حرم كوچك و باصفای امامزاده یحیی در پایتخت بزنیم؛ حرمی در یک محله قدیمی با کوچهپس کوچههای آشتیکنان و خانههای زیبای تاریخی در اطرافش که حالا بخشی از آنها تبدیل به موزه شده است.
بقعه امامزاده حدود 800 متر مربع مساحت دارد. بنای اصلی آن متشكل از برج خشتی مغولی هشت ضلعی و یك گنبد هرمیشكل با 12 ضلع متعلق به قرن هفتم هجری است. در دوره قاجاریه اطراف برج خشتی با كاشیهای هفت رنگ مزین شد. اما گنبد به همراه صحن اصلی امامزاده در سال ۱۳۱۸ ویران و به جای آن یك اداره دولتی ساخته شد. از آنجا كه مقبره در سردابی در عمق چهار متری زمین قرار داشت، در نتیجه از صدمه و آسیب جان سالم به در برد و بنای امامزاده در سال 1320 تجدید بنا شد. در این سال بنایی به همان سبك بنای قدیمی ساخته و در طول سالها تزئینات بسیار به آن اضافه شد.
یک صندوق چوبی عتیقه
از قدیمیترین آثار باقیمانده در آستان امامزاده، صندوق چوبی روی مرقد است كه روی آن تاریخ 895 هجری قمری ثبت شده. در كتیبهای كه پیش از این ذكر آن رفت، نوشته شده كه این صندوق توسط دو برادر به نامهای استاد حسین و استادمحمد لواسانی ساخته شده است. روی درِ قدیمی بقعه نیز در دو كتیبه كوچك به خط ثلث نوشته شده كه بانی بقعه خشتی قدیم شخصی به نام «قرابشاره» و معمار آن «دیوحسن» است. در صحن امامزاده علاوه بر بقعه امامزاده یحیی و محمد(ع)، مقبره مرحوم بهاء الملك همدانی نیز وجود دارد.
امامزاده یحیی كیست؟
امامزاده یحیی گرچه به این نام معروف است، اما این مكان در واقع آرامگاه دو نفر است. ابوالقاسم عزالدین یحیی(ع) و امامزاده محمد(ع) كه به قولی با 15 واسطه به امام چهارم، امام سجاد(ع) میرسند. البته درباره نسب ابوالقاسم عزالدین یحیی اختلاف نظری وجود دارد. در كتاب شریف رضی، ایشان از فرزندان امام سجاد هستند، ولی روی صندوق بقعه نوشته شده ایشان یحیی بن زید و فرزند امام حسن مجتبی(ع) هستند. ابوالقاسم عزالدین یحیی همچنین از بزرگان و مشاهیر عصر سلجوقی و بزرگ و سرور علویان ری، قم و آمل بوده است. ایشان بسیار مورد احترام و تكریم طغرل بیك سلجوقی بوده و دخترعمه سلطان سنجر بن ملكشاه، پادشاه سلجوقی را به همسری داشته. وی در جنگی میان طغرل سلجوقی و سلطان محمد خوارزمشاه، پس از كشته شدن طغرل بیك به شهادت میرسد. وی پس از شهادت توسط مردم در همین مكان به خاك سپرده میشود. مكانی كه بعدها به زیارتگاه مهمی در تهران تبدیل میشود. مقبره دیگری كه در محوطه امامزاده یحیی قرار دارد، متعلق به امامزاده محمد است كه بنا به گفته شریف رازی، برادر امامزاده یحیی است كه او نیز سال 592 ه.ق به دست علاءالدین تكش خوارزمشاه به شهادت میرسد.
امامزاده و اقمار زیبای تاریخیاش
زیارت امامزاده یحیی(ع) هم فال است همتماشا، چرا كه مجموعهای از خانهها و اماكن تاریخی و دیدنی در نزدیكی آن وجود دارد كه میتواند یك روز خاطره انگیز و یك گشت به یادماندنی را در بافت قدیمی تهران رقم بزند.
سرای كاظمی كمی آن طرفتر از امامزاده قرار دارد و امروز به یكی از زیباترین موزههای تهران تبدیل شده است. خانه مهرانگیز كامبیز كه به خانه وثوقالدوله معروف است و به یكی از نوادگان شاهان قاجار تعلق دارد و امروز خانه فرهنگی محله امامزاده یحیی است، در سوی دیگر قرار دارد.حمام نواب كه صحنههایی از فیلمهای خاطرهانگیز تاریخ سینما مانند قیصر و گوزنها و ضیافت در آن فیلمبرداری و امروز تبدیل به موزه شده نیز در همان نزدیكی جای دارد. مدرسه معمارباشی و خانه مدرس از دیگر مكانهای دیدنی در اطراف امامزاده یحیی است.
این شاهد زنده را دریابید
فكر میكنید از زمان شكلگیری تهران چندسال میگذرد؟ صد، سیصد، هزار سال یا بیشتر؟ امروز براساس یافتههای باستانشناسی و كشفیات انجام شده در بافت قدیمی تهران، مشخص شده میتوان تاریخ موجودیت یافتن تهران را به 5000 سال قبل ربط داد. مورخان نیز براساس آنچه در كتب تاریخی باقی مانده، تایید میكنند تهران از سدههای بسیار دور محل اسكان مردمان و آمد و رفت كاروانها بوده است. آنچه آنها از تهران توصیف میكنند بسیار با آنچه ما امروز شاهد آن هستیم متفاوت است. شهری با قنوات بسیار، درختان چنار كهنسال و مزارع پونه و ریحان. امروز تنها منبع و ماخذ ما درباره آنچه بر تهران گذشته، تنها همان مدارك و كتابها هستند، اما در میان این همه مدارك كاغذی، یك شاهد زنده 900 ساله وجود دارد كه شاید روزی بتوان همانند داستان یك فیلم علمی - تخیلی خاطراتش را ثبت و ضبط كرد. این شاهد سبز، یكی از دیدنیهای كنار امامزاده و كهن ترین درخت چنار تهران و سومین چنار بزرگ تهران است.
درخت كهنسال امامزاده پیر است و شكننده، پس برای ماندنش، قسمتهایی از درخت را با زنجیر بستهاند تا بیشتر از این در هم نشكند.
قدمت این درخت آن اندازه زیاد است كه دیگر شباهت چندانی به چنار ندارد، فرورفتگی زیبایی در داخل درخت وجود دارد كه آن را از دیگر چنارها متمایز میكند. از آنجا كه همیشه پیران، مراد و راهنما هستند و امیدی است به دستگیریشان، پس آثاری از دخیل و قفلهای بسیار روی شاخههای نیمه خشكیده چنار تاریخی دیده میشود.
باقیمانده از یك خانواده چناری
چنار كهنسال تهران هفت متر قطر دارد و ظاهرا خواهرانی هم داشته. آنها سه درخت بودند كه یكی خشك شده و دیگری مورد بیلطفی شهرداری قرار گرفته و به بهانه ایجاد مزاحمت در خیابان بریده شده. درخت باقیمانده كه در كنار صحن زنانه قرار دارد با شماره یك، در سال ۱۳۳۰ در فهرست وزارت فرهنگ و اداره باستان شناسی به ثبت رسیده است.
درباره حفره و فرورفتگی چنار داستان جالبی هم وجود دارد. بنا به گفته اهالی محل امامزاده، در سالهای گذشته كفاشی داخل این درخت را سوراخ كرده و آنجا مشغول كفاشی و زندگی بوده و حتی شبها در همان درخت میخوابیده است. در حدود 30 سال قبل كفاش ناگهان این محل را ترك كرده و دیگر كسی از او خبر ندارد. برخی نیز بر این باورند حفره بزرگ و سیاه درخت، بهدلیل دود شمع و چراغهای نذری است.
درخت پیر تهران كه شاهد زنده سرگذشت شهر ماست و دلش صندوقچه اسرار این شهر، امروز بسیار به مراقبت و توجه نیاز دارد.