محکمه‌های امید آفرین

جام‌جم در گفت‌وگو با جامعه شناسان، تاثیر برگزاری دادگاه‌های مفاسد اقتصادی بر تقویت امید و نشاط اجتماعی را بررسی می‌کند

محکمه‌های امید آفرین

«مبارزه با فساد» ترجیع بند شعارهای بسیاری از سیاستمداران بوده است،‌ كلیدواژه‌ای آشنا كه به واسطه تكرار آن گاه حتی از میزان اهمیتش كاسته شده است. با ورود حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی به قوه قضاییه هم می‌شد این كلیدواژه را در حرف‌های او شنید، اما خیلی زود او این تصور را برای افكار عمومی تغییر داد. سیاست تازه قاضی القضات مبارزه با فساد است، همان تركیب همیشگی اما شیوه او انگار متفاوت است. در همان هفته‌های اول نشستن حجت الاسلام رئیسی روی كرسی قضا خبر برخورد با 60 قاضی متخلف رسانه‌ای شد و خود رئیس قوه قضاییه در این رابطه گفت: «این آغاز كار است» او برخورد با فساد را از همان نهاد قضا آغاز كرده بود و همین می‌توانست امیدواری تازه‌ای برای مردم ایجاد كند. نقل قول‌های امیدوارانه بیشتری هم از قوه قضاییه به گوش می‌رسید و به نظر می‌آمد برای قوه قضاییه «هیچ خط قرمزی وجود ندارد.» عملكرد نهاد قضا در راه مبارزه از همان ابتدا نشان می‌داد این بار قرار نیست در حد و اندازه وعده و شعار باقی بماند. خود حجت الاسلام رئیسی هم در ابتدای هفته قوه قضاییه به این مورد اشاره و اعلام كرد «مردم باید احساس كنند برخورد با فساد نه در شعار و نه در سخنرانی و مصاحبه، بلكه در میدان عمل اتفاق می‌افتد.» نشانه‌های عملی این گفته هم خیلی زود سر برآورد،؛ از ورود جدی قوه قضاییه به موضوع ساخت و ساز و تخلفات وحشتناك در لواسان بگیرید تا بازداشت برخی افراد متخلفی كه پیش از این كسی شاید جرات ورود به آن را نداشته است. او حتی به موضوع احقاق حقوق عامه هم ورود جدی داشت،احقاق حقوقی كه تا پیش از ای=ن صرفا می‌شد ردش را در سخنرانی مقامات مسؤول دید اما حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی در جلسه مشتركش با فعالان حوزه محیط‌زیست به این موضوع اشاره پررنگی داشت و برای متخلفان از این موضوع خط و نشان كشید. برخورد با زمین‌خواری و جنگل خواری همان احقاق حقوق عامه‌ای بود كه وعده‌اش پیش از این از سوی رئیس قوه قضا داده شده بود. همه اینها را كه كنار هم بگذارید می‌توان متوجه شد سیاست تازه دستگاه قضا برخورد ساختاری و ریشه‌ای با فساد است؛ بی‌تعارف با هر كسی! همین شیوه است كه به باور بسیاری از جامعه‌شناسان می‌تواند اعتماد عمومی را ترمیم كند و سلامت رفتاری جامعه را افزایش دهد.

بازدارنده، مثل دادگاه علنی
 محمدمهدی فرقانی/ كارشناس رسانه 

مدتی است دادگاه‌های مفاسد اقتصادی به صورت گسترده در رسانه‌ها مخصوصا رسانه‌های دیداری و شنیداری بازتاب می‌یابد. یك تفسیر می‌گوید بازتاب این حجم از فساد اقتصادی برای جامعه مضر است و تبعات منفی دارد، ولی تفسیر دیگری نیز وجود دارد كه رسانه‌ای شدن مفاسد را باعث آگاه شدن مردم و حتی بازآفرینی امید در جامعه می‌داند. بدیهی است اگر رسانه‌ها حجم قابل ملاحظه‌ای از مفاسد را بازتاب می‌دهند مقصر ماجرا نیستند، چون آنها فقط به رسالت اطلاع‌رسانی و شفاف‌سازی خویش عمل می‌كنند؛ پس اگر اخبار دادگاه‌های مبارزه با مفاسد اقتصادی فراوان است به سبب فراوانی این نوع از جرایم در جامعه است نه به علت نوع عملكرد رسانه‌ها. با این حال می‌توان پذیرفت كه انعكاس بیش از حد این وقایع ممكن است به بی‌حسی و بی‌تفاوتی مردم نسبت به مفاسد منجر شود، اما اگر از ترس این پیامد به كل دست از اطلاع‌رسانی برداریم، آن وقت مبارزه با مفاسد برای مردم باورپذیر نمی‌شود؛ بنابراین اعتقاد قوی دارم آنچه در دادگاه‌های مبارزه با مفاسد می‌گذرد باید بازتاب رسانه‌ای داشته باشد؛ چون اولا می‌تواند جنبه بازدارندگی داشته باشد و برخی مجرمان و سوءاستفاده كنندگان از ترس آبرو هم كه شده در رفتارهایشان احتیاط كنند و ثانيا مردم در كمال صداقت و شفافیت در جریان قضایا، جزئیات تخلفات و فرآیند رسیدگی به پرونده‌ها قرار گیرند.
به اعتقاد من در ماه‌های اخیر نحوه پوشش‌ رسانه‌ای نیز مطلوب بوده است به‌ویژه در زمان‌هایی كه كیفرخواست دادستان قرائت می‌شود و افكارعمومی از ماهیت جرايم و جزئیات آن باخبرمی شود. این روند تا روزی كه تاثیر این اطلاع‌رسانی‌ها در شكل‌گیری جرایم و مفاسد ملموس است باید ادامه داشته باشد، به‌خصوص كه مسؤولان قائل به برگزاری علنی این دادگاه‌ها هستند؛ دادگاه‌هایی كه بدون پوشش رسانه‌ای معنی علنی بودن را از دست می‌دهند.

مبارزه با ساختار فسادزا
 مازیار طلایی/ جامعه‌شناس

در هر جامعه‌ای هر چند سالم باید ابزارهای نظارتی همچون رسانه‌های آزاد وجود داشته باشد. یكی از معیارهای مهم تفاوت جوامع هم در همین نكته است. جوامعی با ساختاری شفاف كه سوء استفاده در آن به شكلی صریح رصد می‌شود و جوامع دیگری با ساختاری معیوب كه بر اساس رانت و فساد اداره می‌شود. جامعه‌ای كه ساختار فاسدی دارد هر قدر هم با افراد فاسد مبارزه شود فایده‌ای ندارد و تاثیری در عموم مردم ایجاد نمی‌كند.  باید بستری وجود داشته باشد كه مردم آن را قبول داشته باشند، به نوع مبارزه ساختاری با فساد اعتقاد داشته باشند تا بتواند تاثیراتی در این وضعیت ایجاد كند وگرنه برخورد و مبارزه با افراد فاسد نمی‌تواند به ایجاد و افزایش سرمایه اجتماعی منجر شود.  جامعه باید اراده حاكمیت در مبارزه با فساد را درك كند، وقتی هم میزان سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مهمی در اعتماد مردم به حاكمیت این اراده را درك نکند یعنی مبارزه با فساد تاثیری در سلامت رفتاری مردم آن جامعه نخواهد داشت.  فارغ از تاثیرات اقتصادی در فسادهای علنی شده مالی این غول فساد از نظر اخلاقی هم دارد جامعه را از بین می‌برد، چرا كه بحث اعتماد صرفا رابطه یكسویه اعتماد مردم به حاكمیت نیست، این فسادها اعتماد مردم به یكدیگر را هم نشانه رفته است.  وقتی می‌توان تاثیرات این مبارزه را در میانه مردم دید كه این نوع مبارزه در زندگی شخصی افراد جامعه خودش را نشان بدهد،‌ آن زمان است كه می‌شود تا حدی امیدوار بود كه این شیوه توانسته به سلامت رفتاری جامعه كمك كند.

مبارزه با فساد با استراتژی مناسب
 غفور شیخی / جامعه‌شناس 

فساد خطرناك است چرا كه توام است با قدرت. به همین دلیل است كه خوش‌باورانه است فكر كنیم مبارزه با فساد ساده است. ساده‌انگارانه است فكر كنیم با اعدام یك سلطان توانستیم سر فساد را قطع كنیم. این اتفاقا بدترین نوع مبارزه با فساد است. این مبارزه با توجه به نشانه‌های تاثیرگذاری‌اش در جامعه ایران تاكنون نمایشی، در سطح خرد و هزینه‌بر بوده است. مبارزه با انواع فساد در این سال‌ها با توجه به معیارهایی كه به آن اشاره شد، تاثیری نداشته است. 
برای مبارزه با فساد به صورت منطقی، درازمدت و اصولی باید از همین ساختار آغاز كنیم. شاید برخی معتقد باشند مبارزه با فساد حتی به صورت نمایشی هم می‌تواند تاثیرات مثبتی روی جامعه داشته باشد در صورتی كه نه‌تنها این‌گونه نیست بلكه مشروعیت قبلی را هم میان افكار عمومی از بین می‌برد. به‌واسطه عملكردها در این چند سال، مبارزه با فساد برای افكار عمومی به معنی حذف سیاسی رقبا بوده است نه ریشه‌كن كردن ساختار فسادزا. ما هنوز شیوه و استراتژی درستی برای مبارزه با فساد نداریم، مقام معظم رهبری فرمودند فساد در جامعه مثل یك اژدهای چند سر است و باید با آن مبارزه كرد. 
این یك استراتژی كلی است و حالا باید نهادها آن را عملیاتی‌ كنند. نباید به شكلی عمل شود كه یك سر اژدها را قطع كنیم و به جای آن چند سر رشد كند! ضمن این‌كه برای مبارزه با فساد آن از ظرفیت رسانه‌ها استفاده كنیم. قدرت رسانه‌های قالب است كه القا می‌كند فساد فقط در ایران است در حالی كه در قلب دیگر كشورها نیز فاسد وجود دارد. 
بخشی از مبارزه با فساد هم به‌عهده خود مردم است، این وظیفه به تنهایی از عهده نهادهای حاكمیتی بر‌نمی‌آید. ما هر چقدر بتوانیم موضوع فساد را كالبدشكافی كنیم، می‌توانیم سلامت اجتماعی را تقویت كنیم؛ به این مفهوم كه نشاط جامعه و اعتماد عمومی افزایش پیدا می‌كند و مردم به هویت اجتماعی خودشان افتخار می‌كنند. اینها تاثیرات كلی مبارزه با فساد در توده جامعه است.

ایجاد نشاط اجتماعی با فسادزدایی
 غلامرضا قاسمی‌كبریا/ رفتار شناس

پر واضح و بدیهی است كه مبارزه با فساد در سلامت رفتاری جامعه می‌تواند تاثیر شگفتی داشته باشد. یكی از بحث‌های خدمات رفتاری موضوع اعتماد است. به این مفهوم كه شما وقتی اعتماد ندارید یعنی امنیت ندارید. نبود امنیت هم منجر به نبود آرامش در زندگی افراد جامعه می‌شود. این دومینوی واضح و آشكاری است. تصور كنید در جامعه‌ای زیست می‌كنید كه اعتماد، امنیت و آرامش ندارید. چطور می‌توانید سلامت روان داشته باشید؟ اینها همه منشأ آشفتگی اجتماعی است و موضوع خیلی مهمی در یك جامعه محسوب می‌شود. مبارزه با فساد رخنه كرده در جامعه می‌تواند به افزایش اعتماد جامعه بینجامد و آن دومینو به صورت معكوس ترمیم شود، یعنی وقتی افزایش اعتماد را در جامعه مشاهده كنید این اعتماد منجر به امنیت و آرامش می‌شود و سلامت روان را به مردم جامعه بر می‌گرداند. این كه تصور كنیم افزایش مبارزه با فساد نهادی مثل قوه قضاییه منجر به این می‌شود كه مردم آن جامعه به ازدیاد فساد در جامعه پی می‌برند، برمی‌گردد به نوع مبارزه با فساد. این مبارزه اگر درست و اصولی باشد هر چقدر هم كه زیاد باشد به افزایش امید مردم آن جامعه منجر می‌شود. ولی اگر این مبارزه با فساد دوباره در حد و اندازه وعده و حرف بماند بدون شك به بی‌اعتمادی بیشتر جامعه به حاكمیت و خود زندگی می‌انجامد. 
رفتار حاكمیت در مبارزه با فساد در طول پروسه برخورد با فساد هم می‌تواند تاثیرات مثبتی داشته باشد، به این مفهوم كه به مردم آن جامعه حس امنیت را القا می‌كند، منظور از حس امنیت هم نه به معنی دروغینش است. به این مفهوم است كه اگر این اراده را مردم یك جامعه احساس كنند ناخودآگاه حس امنیت دارند. نكته دیگر در این میان ظهور رسانه‌های نوین در زندگی اجتماعی مردم است. دیگر انحصار رسانه‌ای مثل سابق وجود ندارد، انعكاس مبارزه با فساد حتی به شكل رسانه‌ای شده‌اش در مقیاس و اندازه كوچك تاثیرات بزرگی دارد. این‌كه از رسانه‌ها بخواهیم به واسطه افزایش فساد زیاد از آن حرف نزنند واكنش اشتباهی است كه با روح رسالت خود رسانه‌ها هم سازگاری ندارد، ضمن این‌كه با این واكنش‌ها ما از قابلیت رسانه برای تزریق اعتماد عمومی استفاده نكردیم. ضمن این‌كه وقتی خود رئیس قوه قضاییه به شكل علنی موضوع مبارزه با فساد را مطرح می‌كند خودش منجر به یك مطالبه‌گری از سوی مردم می‌شود. به شكلی كه این بار باید خود رئیس قوه قضاییه پس از مدتی پاسخگوی این مطالبه مردمی باشد. همین مطالبه گری كه از سوی قوه قضاییه ایجاد شده است می‌تواند پیشران این قوه در راهی باشد كه نامش را گذاشته‌اند مبارزه با فساد.

​​​​​​​مبارزه با فساد، حال مردم را خوب می‌كند
 مجید صفاری‌نیا / روان‌شناس  

مفهومی وجود دارد به نام «ادراك فساد» كه شاخص‌های موجود نشان می‌دهد میزان این ادراك فساد در جامعه ایرانی بسیار بالاست. این مقدار بر اساس پیمایشی كه در اوایل سال 97 صورت گرفت بالای 75 درصد است،‌ به این مفهوم كه 75درصد مردم و جامعه آماری كه در این پایش حضور داشتند معتقدند كه در ادارات ایران فساد وجود دارد. این ادراك فساد اداری خودش از متغیرهایی است كه به «سلامت اجتماعی» مرتبط می‌شود، مفهومی كه دنیا حدود دو دهه است روی آن كار می‌كند. هر چه كشورها رفاه و سلامت بیشتر، اشتغال و اقتصاد پویاتری داشته باشند استانداردهای سلامت اجتماعی آن جامعه بالاتر است. به این مفهوم كه ما از یك‌سو اگر مبارزه جدی با فساد به‌ویژه در ادارات داشته باشیم و سطح فساد را پایین‌تر بیاوریم طبیعتا ادراك مردم هم از فساد پایین‌تر می‌آید. هر چه ادراك مردم از فساد اداری پایین‌تر بیاید به همان نسبت استانداردهای سلامت اجتماعی بالاتر می‌رود. همین است كه مبارزه با فساد می‌تواند وضعیت سلامت اجتماعی مردم ایران را بهبود بخشد و ایران را از نظر شاخص‌های جهانی در رتبه بهتری بنشاند.
بیش از 25 شاخص برای سلامت اجتماعی در دنیا وجود دارد كه فساد در اغلب این قالب‌ها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. بنابراین ما از آن كشورهایی هستیم كه در این معیارها وضعیت خوبی نداریم مثل محیط‌زیست كه یكی دیگر از این 25 معیار است. فساد یكی از مولفه‌هایی است كه در اغلب این معیارها دیده می‌شود. همین است كه هر قدر سخت‌تر با موضوع فساد مبارزه كنیم می‌توانیم سطح ادراك فساد مردم جامعه را كاهش دهیم و طبیعتا حال مردم آن جامعه را بهتر كنیم.
باید كه با پایش و نظارت منطبق بر قانون بتوانیم بدون در نظر گرفتن جایگاه بسیاری از افراد با فساد موجود اداری مبارزه كنیم تا احساس مردم در آن جامعه احساس بهتری باشد. همین حال خوب می‌تواند به افزایش اعتماد اجتماعی شما همبستگی اجتماعی بینجامد.
این‌كه فكر كنیم مردم به واسطه افزایش مبارزه با فساد به این نتیجه می‌رسند كه چقدر حجم فساد در جامعه بالاست تصور اشتباهی است، چرا كه این مبارزه منجر به این درك نشده است. جامعه ایرانی جامعه باهوشی است. پیمایشی كه ما صورت دادیم نشان داده است كه آنها نیازی به آغاز گسترده مبارزه با فساد نداشتند تا متوجه رسوخ این فساد در جامعه شده باشند. حتی عنوان شدن مبارزه با فساد در رسانه‌ها می‌تواند تاثیر مثبتی روی حال عمومی مردم جامعه داشته باشد. سیاست تازه قوه قضاییه در مبارزه با فساد از نظر من به‌عنوان یك روان‌شناس اجتماعی قابل قدردانی است. این گام مهمی در سلامت روان مردم جامعه است و شك نكنید تاثیرات خوب این مبارزه را می‌توانید در حال مردم جامعه هم ببینید. هر چقدر ادراك فساد از سوی مردم با افسردگی و كرختی اجتماعی همراه باشد ادراك عدالت می‌تواند به نشاط و امیدواری و افزایش سرمایه اجتماعی منجر شود.