روایت 6 نفر از اهالی روستایی که گفته میشود برخی ساکنانش مبتلا به ایدز شدهاند
مورد مرموز «چنارمحمودی»
داستان همه اهالی روستای چنارمحمودی، یك چیز است. همهشان از طرحی میگویند كه مربوط به شبكه بهداشت روستا بود و در آن از همه اهالی روستا، آزمایش چربی خون و تست قند خون گرفتند. طرحی كه بسیاری از اهالی روستا در آن شركت كردهاند. بعد از مدتی اما نشانههایی در برخی از اهالی ظاهر شد. بعد از آزمایش كسانی كه در این طرح شركت كرده بودند، متوجه شدند مبتلا به ویروس اچآیوی هستند. آمار كسانی كه به این ویروس مبتلا شدهاند، متفاوت است. مسوولان از ابتلای 22 نفر میگویند و اهالی اما از ابتلای 200 تا 300 نفر خبر میدهند. این داستان عجیبوغریب روستایی است كه یكشبه، ویروس ترس و نگرانی به جانش افتاده است.
شبكه بهداشت حرفهای بدی به ما زد
اهل روستای چنارمحمودی
20 تیر بود كه بهورز روستا سراغم آمد و گفت چون دیابت و چربی خون داری بیا تا از تو یك آزمایش بگیرم، من هم قبول كردم چون میخواستم دارو بگیرم. دو روز بعد از این آزمایش تب و لرز شدیدی كردم و سرم بهشدت درد گرفت و حالت تهوع داشتم به طوری كه خانه نشین شدم؛ این شرایط تا یك ماه ادامه داشت. درمنطقه ما شایعه شده بود كه بیماری ایدز وجود دارد برای همین به خودم مشكوك شدم و در شبكه بهداشت لردگان آزمایش دادم. وقتی برای گرفتن جواب آزمایش رفتم، آزمایشگاه نتیجه را به من نگفت و به شبكه بهداشت زنگ زد. بعد هم از شبكه بهداشت با من تماس گرفتند و پرسیدند كه میدانی اچآیوی داری؟
من كه حیرت كرده بودم گفتم نه، من كه نه معتادم نه كار خلاف میكنم، سرم به كار چوپانی خودم است پس چطور ممكن است مبتلا شده باشم؟ وقتی بیشتر پیگیر موضوع شدم به من گفتند كه یا تزریق كردهای یا رفتار جنسی پرخطر داشتهای، ولی من به آنها گفتم كه سن من از این حرفها گذشته و اصلا اهل این حرفها نیستم. وقتی دیدم كسی به حرفم گوش نمیدهد موضوع را با اهالی روستا در میان گذاشتم تا آنها هم اگر حال مشابه من را دارند آزمایش بدهند و از حال و روزشان باخبر شوند. همین شد كه مردم چنارمحمودی كمكم فهمیدند به اچآیوی مبتلا شدهاند، از پسربچهها و دختربچههای كم سن و سال تا آدمبزرگها. به ما میگویند ما مرتكب رفتار خلاف شدهایم كه بیمار شدهایم، اما من میپرسم یك پسربچه 12 ساله یا دختر باكره كه نه معتاد است و نه انحراف اخلاقی دارد چرا بیمار شدهاند؟ فعلا بهورز روستا را بازداشت كردهاند. اهالی معتقدند او مسبب بیماری مردم است، آخر او سواد درست و حسابی نداشت و با رابطه بهورز شده بود، روزی هم كه از ما خون میگرفت اصلا نمیدیدیم آیا سرنگ را عوض میكند یا نه، چون به اتاقی میرفت كه دید نداشت.
اولین نفر كه متوجه بیماریاش شد
اهل روستای چنارمحمودی
روز 15 تیر من به عنوان اولین نفر در روستا متوجه شدم كه به این ویروس مبتلا هستم. داستان از خرداد و از طرح خانه بهداشت شروع شد. من بالاتر از 50 سال سن دارم و به من گفتند كه چون سنت، بیشتر از این 50 است، باید تست چربی خون بدهی. آن روز یادم است كه به خانه بهداشت مراجعه كردم. بهورز، پشت یك پاویون قرار گرفت. من نشنیدم كه پاكت آمپول را باز كند. بعد بهورز آمد و از من خون گرفت. آمپول، بخار گرفته بود. بهورز آمپول را به رگ بازوی من زد و خون را گرفت. آن زمان اصلا متوجه نشدم. خون را گرفت و بعد حتی، چند سیسی خون دوباره به رگم برگرداند. بهورز گفت كه بیش از اندازه خون گرفتهام. چند روز بعد، به خاطر نفستنگی به پزشك متخصص مراجعه كردم. همان زمان به آنها گفتم در این شرایط، از من خون گرفتهاند. در بیمارستان شهركرد، آزمایش خون گرفتند و همانجا متوجه شدم، احتمال دارد به اچآیوی مبتلا شده باشم. شش ماه قبل، به خاطر عمل قلب باز، چكاب كامل دادم و در آن آزمایش مشكلی نداشتم. بعد از این كه متوجه قضیه شدم، به اهالی روستا و کسانی كه در این طرح شركت كرده بودند، موضوع را اطلاعرسانی كردم. اهالی آزمایش دادند و بسیاری از اهالی هم متوجه شدند كه به این ویروس مبتلای شدهاند. خود من در اصفهان، شهركرد، لردگان و حتی شیراز چندبار آزمایش تخصصی اچآیوی دادم تا بدانم كه موضوع درست است یا خیر. به جز من، همسر و دخترم هم به این ویروس مبتلا شدهاند. جالبتر این كه آنها جواب آزمایشها را تحویل نداده و ما را هم به این ویروس مبتلا كردهاند. ما جلوی خانه بهداشت لردگان تجمع كردیم، فرماندار قول داده تا دوباره از ما تست تخصصی بگیرد و اگر جواب مثبت بود، درمان را انجام دهند.
ما مردم شریفی هستیم
اهل روستای چنارمحمودی
من از كسانی بودم كه در این طرح شركت كردم. در خردادماه از من آزمایش چربی خون گرفتند. بعد از این كه متوجه شدم بسیاری از اهالی روستا كه در این طرح شركت كردهاند، مشكوك به ویروس اچآیوی هستند، من هم آزمایش دادم. برخی از اهالی روستا كه آزمایش داده بودند، اچآیوی مثبت هستند. آزمایش من اما منفی است. دو نفر از بستگانم هم بعد از این كه آزمایش دادند، متوجه شدند اچآیوی مثبت هستند. حال آنها خیلی بد است. نمیتوانند باور كنند كه به این ویروس مبتلا شدهاند. مشكل این است كه این جو در شبكههای مجازی به وجود آمده كه هركسی به این ویروس مبتلا شده، از نظر اخلاقی مشكلی داشته است.اهالی روستای چنارمحمودی شریف هستند و همه آنها از انتشار این
ویروس ناراحتند.
از نوزاد تا سالخورده
اهل روستای چنارمحمودی
من در این طرح شركت نكردم، اما شنیدم یك طرح از طرف خانه بهداشت در حال انجام است كه در آن آزمایش قند خون و چربی میگرفتند. این طرح خردادماه انجام شد. حدود 150 تا 160 نفر در این طرح شركت كردند. بعد از مدتی، برخی از كسانی كه در این طرح شركت كردند، با تب شدید، سرگیجه، تپش قلب و اسهال مواجه شدند. نكته مهم در این ماجرا اما این است كه گروه سنیای كه مشكوك به ابتلای ویروس است، خیلی متنوع است. از نوزاد شش ماهه تا پیرمرد 60 ساله به این ویروس مبتلا شدهاند. اهالی بعد از آن به پزشك مراجعه كردند و آزمایش دادند. بعد از انجام آزمایشهای اولیه بود كه متوجه شدند آن عدهای كه در این طرح شركت كردهاند، احتمالا به ویروس اچآیوی مبتلا شدهاند. برخی از روستاییان به اصفهان، شیراز و شهركرد مراجعه كردهاند تا مطمئن شوند به این ویروس مبتلا شدهاند یا نه. حال كه نتیجههای نهایی مشخص شده، خانه بهداشت پلمب شده است و مسؤول خانه بهداشت هم در بازداشت است.
پنهانكاری یك ماهه
یوسف محمودیان، دهیار پیشین روستای چنارمحمودی
یوسف محمودیان تعریف میكند كه حدود چهار ماه پیش بهورز روستایشان از تعدادی به بهانه آزمایشهای قند و چربی از مردم خون گرفته است. البته به گفته محمودیان، این فرد در طول ماههای خرداد هر روز از تعدادی اهالی خون گرفته و در مجموع بیشتر از یك ماه در روستای چنارمحمودی مشغول انجام این كار بوده است.
دهیار پیشین چنارمحمودی میگوید از افرادی كه تست دادهاند، شنیده است كه داخل سرنگهای آزمایش خون بوده یا بخار جمع شده بود. این كه این حرف چقدر صحت داشته باشد، مشخص نیست، اما هر اتفاقی كه افتاده، نتیجهاش را حدود دو ماه بعد در بدن برخی افراد آزمایشدهنده نشان داده است و عدهای از این افراد دچار تب و لرز و استخواندرد شدند. این اتفاق نیز براساس صحبتهای محمودیان، حدود یك ماه پیش افتاد و اولین جایی هم كه مردم بعد از بروز نشانههای بیماری در بدن خود به آن مراجعه كردند، شبكه بهداشت شهرستان لردگان بوده است و در آنجا هم بعد از آزمایش، به آنها گفته شد كه مبتلا به ایدز هستید. بعد هم مردم را برای آزمایش تكمیلی به شهركرد فرستادند و در بیمارستانی در این شهر نیز ابتلا به ایدز تعدادی از این افراد تایید شد. اتفاقی كه به گفته محمودی تاكنون برای حداقل صد نفر از بیشتر از 200 نفر فرد آزمایشدهنده در چنارمحمودی افتاده است. اگر صحبتهای دهیار پیشین روستا درست باشد، بدون شك اولین مرجعی كه متوجه ابتلای تعداد زیادی از اهالی این روستا به ویروس ایدز شده، شبكه بهداشت شهرستان لردگان بوده است. او البته میگوید وقتی مردم از این نهاد یا بیمارستان شهركرد درخواست نتیجه كتبی آزمایش خود را میكردند، این نتیجه به آنها تحویل داده نمیشد و به همین خاطر عدهای از افراد مبتلاشده برای دریافت نتیجه آزمایش به بیمارستانهایی در شیراز و اصفهان مراجعه كردهاند.
مشخص نیست كه آیا واقعا مسؤولان شبكه بهداشت شهرستان لردگان اولین افرادی بودند كه پی به وقوع این فاجعه در روستای چنارمحمودی بردهاند یا خیر، اما آنچه از روایت اهالی این روستا برمیآید، این است كه این مساله حداقل یك ماه است كه در این شهر مشخص شده و عدهای از مسؤولان این شهر خبر از وقوع این ماجرا داشتند و آن را از مردم و رسانهها پنهان میكردند.
جو سنگین روستا
طاهر محمودی، دهیار روستای چنارمحمودی
جو روستا، جوی بدی است. همه اهالی روستا ناراحتند از این كه این مشكل پیش آمده است. حالا در فضای مجازی، درباره روستای ما شایعاتی وجود دارد، كه صحت ندارد. در هر روستا یا شهری هم ممكن است کسی مبتلا به ویروس اچآیوی باشد، مسالهای كه جزیی از اسرار پزشكی است و پزشك متخصص درباره آن میداند. در حال حاضر دادستانی، فرمانداری و استانداری ورود كردهاند و به ما قول دادهاند گروهی از پزشكان در خانه بهداشت روستا جمع شوند و دوباره از كسانی كه در این طرح شركت كردهاند، تست تخصصی بگیرند. بررسیهای نهایی بعد از انجام این تست تخصصی انجام میشود. ما نمیدانیم به طور دقیق چند نفر به این ویروس مبتلا شدهاند، اما همه كسانی كه در این طرح شركت كردهاند، خود به صورت شخصی، آزمایش دادهاند و آزمایش بعضی هم مثبت بوده است. تنها چیزی كه به عنوان دهدار این روستای 2500 نفره برای من نگرانكننده است، این است كه با وجود این ویروس، امنیت اهالی روستا هدف قرار گرفته است. اهالی روستا، زندگی روزمره خود را داشتهاند، اما حالا به این ویروس مبتلا شدهاند.
اهل روستای چنارمحمودی
20 تیر بود كه بهورز روستا سراغم آمد و گفت چون دیابت و چربی خون داری بیا تا از تو یك آزمایش بگیرم، من هم قبول كردم چون میخواستم دارو بگیرم. دو روز بعد از این آزمایش تب و لرز شدیدی كردم و سرم بهشدت درد گرفت و حالت تهوع داشتم به طوری كه خانه نشین شدم؛ این شرایط تا یك ماه ادامه داشت. درمنطقه ما شایعه شده بود كه بیماری ایدز وجود دارد برای همین به خودم مشكوك شدم و در شبكه بهداشت لردگان آزمایش دادم. وقتی برای گرفتن جواب آزمایش رفتم، آزمایشگاه نتیجه را به من نگفت و به شبكه بهداشت زنگ زد. بعد هم از شبكه بهداشت با من تماس گرفتند و پرسیدند كه میدانی اچآیوی داری؟
من كه حیرت كرده بودم گفتم نه، من كه نه معتادم نه كار خلاف میكنم، سرم به كار چوپانی خودم است پس چطور ممكن است مبتلا شده باشم؟ وقتی بیشتر پیگیر موضوع شدم به من گفتند كه یا تزریق كردهای یا رفتار جنسی پرخطر داشتهای، ولی من به آنها گفتم كه سن من از این حرفها گذشته و اصلا اهل این حرفها نیستم. وقتی دیدم كسی به حرفم گوش نمیدهد موضوع را با اهالی روستا در میان گذاشتم تا آنها هم اگر حال مشابه من را دارند آزمایش بدهند و از حال و روزشان باخبر شوند. همین شد كه مردم چنارمحمودی كمكم فهمیدند به اچآیوی مبتلا شدهاند، از پسربچهها و دختربچههای كم سن و سال تا آدمبزرگها. به ما میگویند ما مرتكب رفتار خلاف شدهایم كه بیمار شدهایم، اما من میپرسم یك پسربچه 12 ساله یا دختر باكره كه نه معتاد است و نه انحراف اخلاقی دارد چرا بیمار شدهاند؟ فعلا بهورز روستا را بازداشت كردهاند. اهالی معتقدند او مسبب بیماری مردم است، آخر او سواد درست و حسابی نداشت و با رابطه بهورز شده بود، روزی هم كه از ما خون میگرفت اصلا نمیدیدیم آیا سرنگ را عوض میكند یا نه، چون به اتاقی میرفت كه دید نداشت.
اولین نفر كه متوجه بیماریاش شد
اهل روستای چنارمحمودی
روز 15 تیر من به عنوان اولین نفر در روستا متوجه شدم كه به این ویروس مبتلا هستم. داستان از خرداد و از طرح خانه بهداشت شروع شد. من بالاتر از 50 سال سن دارم و به من گفتند كه چون سنت، بیشتر از این 50 است، باید تست چربی خون بدهی. آن روز یادم است كه به خانه بهداشت مراجعه كردم. بهورز، پشت یك پاویون قرار گرفت. من نشنیدم كه پاكت آمپول را باز كند. بعد بهورز آمد و از من خون گرفت. آمپول، بخار گرفته بود. بهورز آمپول را به رگ بازوی من زد و خون را گرفت. آن زمان اصلا متوجه نشدم. خون را گرفت و بعد حتی، چند سیسی خون دوباره به رگم برگرداند. بهورز گفت كه بیش از اندازه خون گرفتهام. چند روز بعد، به خاطر نفستنگی به پزشك متخصص مراجعه كردم. همان زمان به آنها گفتم در این شرایط، از من خون گرفتهاند. در بیمارستان شهركرد، آزمایش خون گرفتند و همانجا متوجه شدم، احتمال دارد به اچآیوی مبتلا شده باشم. شش ماه قبل، به خاطر عمل قلب باز، چكاب كامل دادم و در آن آزمایش مشكلی نداشتم. بعد از این كه متوجه قضیه شدم، به اهالی روستا و کسانی كه در این طرح شركت كرده بودند، موضوع را اطلاعرسانی كردم. اهالی آزمایش دادند و بسیاری از اهالی هم متوجه شدند كه به این ویروس مبتلای شدهاند. خود من در اصفهان، شهركرد، لردگان و حتی شیراز چندبار آزمایش تخصصی اچآیوی دادم تا بدانم كه موضوع درست است یا خیر. به جز من، همسر و دخترم هم به این ویروس مبتلا شدهاند. جالبتر این كه آنها جواب آزمایشها را تحویل نداده و ما را هم به این ویروس مبتلا كردهاند. ما جلوی خانه بهداشت لردگان تجمع كردیم، فرماندار قول داده تا دوباره از ما تست تخصصی بگیرد و اگر جواب مثبت بود، درمان را انجام دهند.
ما مردم شریفی هستیم
اهل روستای چنارمحمودی
من از كسانی بودم كه در این طرح شركت كردم. در خردادماه از من آزمایش چربی خون گرفتند. بعد از این كه متوجه شدم بسیاری از اهالی روستا كه در این طرح شركت كردهاند، مشكوك به ویروس اچآیوی هستند، من هم آزمایش دادم. برخی از اهالی روستا كه آزمایش داده بودند، اچآیوی مثبت هستند. آزمایش من اما منفی است. دو نفر از بستگانم هم بعد از این كه آزمایش دادند، متوجه شدند اچآیوی مثبت هستند. حال آنها خیلی بد است. نمیتوانند باور كنند كه به این ویروس مبتلا شدهاند. مشكل این است كه این جو در شبكههای مجازی به وجود آمده كه هركسی به این ویروس مبتلا شده، از نظر اخلاقی مشكلی داشته است.اهالی روستای چنارمحمودی شریف هستند و همه آنها از انتشار این
ویروس ناراحتند.
از نوزاد تا سالخورده
اهل روستای چنارمحمودی
من در این طرح شركت نكردم، اما شنیدم یك طرح از طرف خانه بهداشت در حال انجام است كه در آن آزمایش قند خون و چربی میگرفتند. این طرح خردادماه انجام شد. حدود 150 تا 160 نفر در این طرح شركت كردند. بعد از مدتی، برخی از كسانی كه در این طرح شركت كردند، با تب شدید، سرگیجه، تپش قلب و اسهال مواجه شدند. نكته مهم در این ماجرا اما این است كه گروه سنیای كه مشكوك به ابتلای ویروس است، خیلی متنوع است. از نوزاد شش ماهه تا پیرمرد 60 ساله به این ویروس مبتلا شدهاند. اهالی بعد از آن به پزشك مراجعه كردند و آزمایش دادند. بعد از انجام آزمایشهای اولیه بود كه متوجه شدند آن عدهای كه در این طرح شركت كردهاند، احتمالا به ویروس اچآیوی مبتلا شدهاند. برخی از روستاییان به اصفهان، شیراز و شهركرد مراجعه كردهاند تا مطمئن شوند به این ویروس مبتلا شدهاند یا نه. حال كه نتیجههای نهایی مشخص شده، خانه بهداشت پلمب شده است و مسؤول خانه بهداشت هم در بازداشت است.
پنهانكاری یك ماهه
یوسف محمودیان، دهیار پیشین روستای چنارمحمودی
یوسف محمودیان تعریف میكند كه حدود چهار ماه پیش بهورز روستایشان از تعدادی به بهانه آزمایشهای قند و چربی از مردم خون گرفته است. البته به گفته محمودیان، این فرد در طول ماههای خرداد هر روز از تعدادی اهالی خون گرفته و در مجموع بیشتر از یك ماه در روستای چنارمحمودی مشغول انجام این كار بوده است.
دهیار پیشین چنارمحمودی میگوید از افرادی كه تست دادهاند، شنیده است كه داخل سرنگهای آزمایش خون بوده یا بخار جمع شده بود. این كه این حرف چقدر صحت داشته باشد، مشخص نیست، اما هر اتفاقی كه افتاده، نتیجهاش را حدود دو ماه بعد در بدن برخی افراد آزمایشدهنده نشان داده است و عدهای از این افراد دچار تب و لرز و استخواندرد شدند. این اتفاق نیز براساس صحبتهای محمودیان، حدود یك ماه پیش افتاد و اولین جایی هم كه مردم بعد از بروز نشانههای بیماری در بدن خود به آن مراجعه كردند، شبكه بهداشت شهرستان لردگان بوده است و در آنجا هم بعد از آزمایش، به آنها گفته شد كه مبتلا به ایدز هستید. بعد هم مردم را برای آزمایش تكمیلی به شهركرد فرستادند و در بیمارستانی در این شهر نیز ابتلا به ایدز تعدادی از این افراد تایید شد. اتفاقی كه به گفته محمودی تاكنون برای حداقل صد نفر از بیشتر از 200 نفر فرد آزمایشدهنده در چنارمحمودی افتاده است. اگر صحبتهای دهیار پیشین روستا درست باشد، بدون شك اولین مرجعی كه متوجه ابتلای تعداد زیادی از اهالی این روستا به ویروس ایدز شده، شبكه بهداشت شهرستان لردگان بوده است. او البته میگوید وقتی مردم از این نهاد یا بیمارستان شهركرد درخواست نتیجه كتبی آزمایش خود را میكردند، این نتیجه به آنها تحویل داده نمیشد و به همین خاطر عدهای از افراد مبتلاشده برای دریافت نتیجه آزمایش به بیمارستانهایی در شیراز و اصفهان مراجعه كردهاند.
مشخص نیست كه آیا واقعا مسؤولان شبكه بهداشت شهرستان لردگان اولین افرادی بودند كه پی به وقوع این فاجعه در روستای چنارمحمودی بردهاند یا خیر، اما آنچه از روایت اهالی این روستا برمیآید، این است كه این مساله حداقل یك ماه است كه در این شهر مشخص شده و عدهای از مسؤولان این شهر خبر از وقوع این ماجرا داشتند و آن را از مردم و رسانهها پنهان میكردند.
جو سنگین روستا
طاهر محمودی، دهیار روستای چنارمحمودی
جو روستا، جوی بدی است. همه اهالی روستا ناراحتند از این كه این مشكل پیش آمده است. حالا در فضای مجازی، درباره روستای ما شایعاتی وجود دارد، كه صحت ندارد. در هر روستا یا شهری هم ممكن است کسی مبتلا به ویروس اچآیوی باشد، مسالهای كه جزیی از اسرار پزشكی است و پزشك متخصص درباره آن میداند. در حال حاضر دادستانی، فرمانداری و استانداری ورود كردهاند و به ما قول دادهاند گروهی از پزشكان در خانه بهداشت روستا جمع شوند و دوباره از كسانی كه در این طرح شركت كردهاند، تست تخصصی بگیرند. بررسیهای نهایی بعد از انجام این تست تخصصی انجام میشود. ما نمیدانیم به طور دقیق چند نفر به این ویروس مبتلا شدهاند، اما همه كسانی كه در این طرح شركت كردهاند، خود به صورت شخصی، آزمایش دادهاند و آزمایش بعضی هم مثبت بوده است. تنها چیزی كه به عنوان دهدار این روستای 2500 نفره برای من نگرانكننده است، این است كه با وجود این ویروس، امنیت اهالی روستا هدف قرار گرفته است. اهالی روستا، زندگی روزمره خود را داشتهاند، اما حالا به این ویروس مبتلا شدهاند.
تیتر خبرها
-
داستان یك هوش برتر!
-
سکوتستان
-
کاهش تعهدات برجامی با جدیت ادامه دارد
-
در تلویزیون،روباه شکار کنید!
-
مورد مرموز «چنارمحمودی»
-
محله چینی ها!
-
تلویزیون برای همه ماست
-
با عیار انقلاب وضع موجود را نقد میکنم
-
پاسداری از صنعت
-
دههات نگذشته مربی!
-
تکلیف شهر آفتاب در بهشت
-
تیرهای آمریکا به سنگ خورد
-
داستان نیجریه
-
صنایع دفاعی؛ نمونه کارآمدی از نگاه به داخل
-
ولید المعلم: ایران از سوریه حمایت کرد، اما برادران عرب از پشت به ما خنجر زدند