شاید به خواب شیرین «فرهاد» رفته باشد

گفت‌وگو با نسترن ترکمن، تهیه ‌کننده فیلم مستند « کولبر»

شاید به خواب شیرین «فرهاد» رفته باشد

 اسم‌های قشنگی است؛ منطقه هورامان، ارتفاعات ژالانه، آزاد، فرهاد... اسم‌های قشنگی است، اما اتفاقاتی که برای این نام‌های زیبا می‌افتد، تلخ است، بسیار تلخ. همین دو شب قبل بود که پیکر فرهاد 14 ساله در ارتفاعات ژالانه پیدا شد، بعد از چهار روز.یخ زده و بی‌جان.چند روز قبل با برادرش آزاد، در ارتفاعات ژالانه میان بوران راه گم کردند و وقتی بقیه کولبران متوجه گم شدن آنها شدند به میان برف و بوران و یخ زدند.آزاد را پیدا کردند، یخ‌زده و بی‌روح؛ اما پیدا کردن فرهاد چهار روز طول کشید.انگار از همان روزی که فرهاد تبدیل به یک مرد شد، سرنوشت راه را کج کرد تا او به مقصود و مقصد نرسد یا زیر آوار بیستون ماند یا زیر یخ‌های ژالانه‌. وقتی مردم بومی و امدادرسان‌های هلال‌احمر، فرهاد بی‌جان را یافتند و خبرش رسید به دیگران، حالا هر کجای ایران که می‌خواست باشند،‌ غبار غم پاشیده شد بر مردمانی که خود را برای شب یلدا مهیا می‌کردند.اما این یلدا، سیاه‌تر از آنی است که حتی در افسانه‌ها آمده است.
پیکر فرهاد دیروز تشییع شد، روی تابوتش گل گذاشته بودند و قرص‌های نان.او برای قرصی نان جان خود را داد.کولبرهای کردستان و کرمانشاه برای نان، جان می‌‌دهند. همه قصه آنها را می‌دانند و این سکوت و سکون و بی‌تفاوتی آنهایی که می‌توانند کاری کنند اما نمی‌کنند، مثل مرگ فرهاد تلخ و گزنده است.
از قاطرچی تا کولبر
از روزی که خبر آزاد و فرهاد به مردم شهرها رسید  بخش‌هایی از مستند قاطرچی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و خیلی‌ها دیدند، قصه مکرر کولبرها را.برای نان از کوه‌ها و صخره‌ها بالا می‌روند و از آن طرف مرز جنس می‌آورند برای صاحبان زر تا آنها بفروشند و پول‌های کلان به جیب بزنند.دستمزدی که به کولبرها داده می‌شود، آن‌قدر نیست که حتی زندگی یک روز آنها را تامین کند.قاطرچی اما تنها مستندی نیست که درباره کولبرها ساخته شده ، در صدا و سیمای مرکز کرمانشاه مستندی ساخته شده به‌نام «کولبر» به تهیه کنندگی نسترن ترکمن؛ زمانی که رهبر معظم انقلاب گفتند حساب کولبرها باید از قاچاقچی‌ها جدا شود.باید به زندگی این گروه رسیدگی شود یعنی سه سال پیش.مستند کولبر اما هنوز از تلویزیون پخش نشده و ترکمن می‌گوید: احتمالا به‌زودی از شبکه شما و افق  روی آنتن برود.شاید الان در این روزهایی که کولبرها به توجه بیشتری نیاز دارند و باید زندگی و کارشان سروسامانی بگیرد، مستند کولبر بتواند نگاه‌‌های مسوولان را به سمت این گروه از مرزنشینان جلب کند.
کولبری قانونی، کولبری غیرقانونی
ترکمن درباره مستند کولبر می‌گوید: قهرمان داستان پسری هفده هجده ساله‌ است که کولبری می‌‌کند تا بتواند کمک خرجی باشد برای زندگی خانوادگی.دوربین این مستند که محمد رضا حاجی غلامی آن را کارگردانی کرده با این نوجوان مسیر کولبری را به تصویر می‌کشد.
ترکمن که خودش کرد است و با منطقه مرز نشین غرب کشور آشناست، درباره کولبری می‌گوید: مردم مرزنشین کارت مرزداری دارند.آنها به واسطه این کارت می‌توانند از مرز عبور و از آن طرف مثلا از کشور عراق جنس وارد ایران کنند.آنها که سرمایه‌دارند و به صورت کلی از آن طرف مرز جنس می‌خرند از کارت این مرزدارها برای ورود اجناس خود استفاده می‌کنند.
مرزداری و نیروهای انتظامی در بازارچه‌‌های مرزی برای ورود و خروج کولبرها راه باز کرده‌اند.کولبری که از این مسیر رفت و آمد می‌کند از مسیر مشخص و امنی رفت و آمد دارد. برای این کولبرها 200 هزار تومان دستمزد مشخص شده، اما واقعیت این است آنچه نهایتا به دست کولبر می‌رسد، 60 یا 70 هزار تومان است که اصلا به صرفه نیست و زندگی کولبر را تامین نمی‌کند.در این مسیر همیشه کار نیست و معلوم نیست چند روز باید بگذرد تا این مبلغ نصیب کولبر شود.برای همین مردم محلی به کولبری به راه‌هایی می‌روند که قانونی نیست و هیچ امنیتی ندارد و هیچ‌کس امنیت جانی آنها را تامین نمی‌کند.این کولبرها از مسیر مالرو می‌روند، از صخره‌ها و گردنه‌های سخت عبور می‌کنند برای به دست آوردن پول برای امرار معاش.
دستمزد آنها آن‌قدر کم است که گاهی چند عضو خانواده باید کولبری کنند تا خرج زندگی خودشان را تامین کنند.سود اصلی و فراوان را آن آدمی به جیب می‌زند که کالاها را خریداری کرده و از طریق کولبران به کشور وارد می‌کند.این مردم جانشان را می‌گذارند وسط تا قرصی نان پیدا کنند.در همه دنیا، این عبور و مرور غیرقانونی امنیت ندارد و مرزدارها مجازند با آنها برخورد کنند.
مرزنشین‌ها، مردمی محرومند که برای امرار معاش دچار مشکل هستند.دولتمردان باید برای آنها ساز و کاری تعریف کنند تا هم آنها به کارشان برسند و دستمزد دریافت کنند و هم امنیت داشته باشند، اما زیرساخت‌‌ها درست نیست و گاهی اتفاقاتی مانند فرهاد و آزاد رخ می‌دهد که روح جامعه را می‌خراشد.مردم مرزنشین غرب با محرومیت‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و اگر برای آنها برنامه‌ریزی نشود، تلفات زیادی خواهند داد و وضعیت امرار و معاش‌شان هم بهتر نخواهد شد.
تهیه‌کننده مستند کولبر می‌گوید،سال‌هاست در شهرهای غرب ایران زندگی و برنامه‌سازی و پژوهش می‌کند و منطقه و ظرفیت‌های آن را به‌خوبی می‌شناسد.
وقتی به او می‌گویم استان‌‌ کردستان ظرفیت خوبی برای گردشگری و صنایع دستی دارد که می‌تواند مردم این منطقه را از کولبری نجات دهد ، می‌گوید: طبیعتی که در کردستان داریم، بی‌نظیر است. گونه‌های گیاهی و جانوری‌اش بی‌همتاست.منطقه کوهستانی بسیار زیبا که می‌تواند مقصد گردشگری داخلی و خارجی باشد، اما زیرساخت‌ها فراهم نیست.
اگر گردشگران به این مناطق بیایند کردستان هم می‌تواند جایی مثل شمال کشور باشد با آب و هوای بی‌نظیر و صنایع دستی متنوع.اما در این زمینه‌ها زیرساخت‌ها فراهم نشده.اقامتگاه‌های گردشگری ساخته نشده و مردم هنوز به شکل سنتی فکر می‌کنند این منطقه امنیت ندارد.
اگر ساز و کار گردشگری تامین شده و تبلیغات درست و منسجم صورت گیرد، کردستان و کرمانشاه می‌تواند به قطب گردشگری تبدیل و برای مردمانش کارآفرینی شود اما واقعیت چیز دیگری است، مردم مرزنشین غرب به‌شدت فقیر و محرومند و انگار هیچ کس به فکر معیشت آنها نیست و در این فراموشی آنها برای تامین نان باید جان بدهند.