رئیس سازمان تبلیغات اسلامی دیروز به ماهشهر رفت و پای درددلهای مردم منطقه نشست، او قول داده است مطالبات ماهشهریها را از مسؤولان پیگیری کند
درد دل ماهشهر
در جریان غائله بنزین، برخی از شهرهای ایران شاهد اعتراضات مردمی بود؛ اعتراضاتی که در وهله اول آرام و منطقی و مطابق خواستههای مشروع بود، اما گام به گام با عرصهگردانی عناصر مشکوک و اجارهای به آشوب نزدیک شد و حوادث تلخی در کشور بهوجود آورد. ماهشهر یکی از این شهرهاست که داستان عجیبی دارد. این شهر در استان خوزستان، سالهاست شاهد رشد صنایع نفتی و پتروشیمی است اما مردم بومی این شهر نصیب چندانی از این توسعه نبردهاند. شکلگیری چنین فضایی، موج نارضایتی را در این منطقه ایجاد کرده و همین مساله باعث شده تا همواره گروههای ضد انقلاب و اپوزیسیون و تجزیهطلبها در انتظار فرصتی برای سوار شدن روی موج اعتراضات مردم این منطقه باشند. اعتراضات پس از گرانی بنزین یکی از این فرصتها بود و ماهشهر یکی از مناطق کشورمان بود که در اغتشاشات پس از گرانی بنزین، نقطه تمرکز رسانههای غربی و اپوزیسیون بود. اکنون از ماجرای گرانی بنزین و حوادث پس از آن، حدود یک ماه میگذرد و ثبات به مناطق مختلف کشور بازگشته است، اما مردم خوزستان این روزها با موج بارندگیها و آبگرفتگی در برخی مناطق از جمله کوت عبدا... دست به گریبانند که اگرچه بخشی از آن به مباحث اقلیمی بر میگردد، اما بیبرنامگی مسؤولان نیز در این ماجراها بیتاثیر نیست. در کنار هم قرار گرفتن این مسائل، بغضی فروخفته را در گلوی مردم خوزستان و ماهشهر و .... ایجاد کرده و به دنبال گوش شنوایی میگردند تا درد دلهای خود را به گوش مسؤولان برسانند. در چنین شرایطی دیروز محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی به همراه برخی مسؤولان این سازمان در شهرک طالقانی ماهشهر حضور یافت و با مردم این منطقه دیدار کرد. شهرک ماهشهر یکی از مناطقی بود که در جریان اغتشاشات افزایش قیمت بنزین مورد توجه رسانههای معاند و ضد انقلاب بود و این رسانهها مانور زیادی روی حوادث این شهرک انجام دادند. درباره ماموریت قمی در این سفر، بحثهای مختلفی در رسانهها مطرح شد اما او خودش در جمع مردم ماهشهر درباره دلیل حضورش در این منطقه اینگونه گفت: به حکم طلبگی و به حکم سازمان تبلیغات اسلامی، وظیفه من این است که بیایم و حرف مردم را بشنوم. من وظیفه دارم مسائل مردم را از دولت، مسؤولان و نمایندگان مجلس پیگیری کنم. وی ادامه داد: اگر هم مردم نکتهای دارند که لازم است من به جایی مثلا به دفتر رهبری منتقل کنم این کار را هم خواهم کرد و آن چیزی را که میتوانم پیگیری میکنم تا بتوانیم گرهی باز کنیم و مشکلی از مردم حل شود. ما طلبهایم و خادم مردمیم. وظیفه ما این است که صدای مردم باشیم.
این دولت میخواهد با مذاکره دنیا را راضی کند، اما نمیتواند کاری کند که مردم خود راضی نگه دارد؟ آقای روحانی که میگوید با مذاکره دنیا را راضی کرده چرا با مردم خودش حرف نمیزند؟ بهتر نیست به جای راضی کردن چشم آبیها، روحانی با مردم خوش صحبت کند. در این منطقه زیرساختهای مختلف مانند آب، برق و فاضلاب وجود ندارد. ما تحریمها و فشار اقتصادی از بیرون به کشور را درک میکنیم، اما با توجه به توسعه مرکز و برخی استانهای خاص معتقدیم مشکلات ما ربطی به تحریمها ندارد.
پول آزمایش و سونوگرافی را به خدا قسم ندارم بدهم. این را به چه کسی بگویم؟ کجا بروم؟ در حالی که با همین صنایع (پتروشیمی) فقط ده کیلومتر فاصله داریم. چرا باید اینطوری باشد. هزاران نفر دیگر هم مثل من هستند. من لیسانسم را از همین واحد ماهشهر گرفتم. چرا باید اینطوری باشد. الان هم قانونی گذاشتهاند که اگر سن از 28 سال بالاتر برود دیگر شرکتها قبولت نمیکنند.
من نمیتوانم زندگی خودم را تامین کنم چه برسد به کسی که 400 هزار تومان از کمیته امداد میگیرد. از شما خواهش میکنیم به فکر بازاریها باشید. مسؤولان به فکر شهرک طالقانی باشند.
اگر چاههای تصفیه خانه شهرک را نگاه کنید انواع و اقسام پرندگان و جانوران در آن یافت میشود. چرا باید اینطوری باشد؟ آنوقت پول گزافی از ما میگیرند. این فقط برای آب شستوشوست.
چرا به جوانان شهرک طالقانی و ماهشهر، انگ میچسبانند که اغتشاشگرند؟ خیلی از جوانانی که اینجا هستند من را میشناسند. ما اغتشاشگر نیستیم. ما کار میخواهیم. ما حقمان را میخواهیم. این آلایندگیها و این دودی که هست به گلوی ما میرود. بیشتر نفراتی که اینجا هستند بیمارند. چرا طرف باید از تهران بیاید اینجا سر کار. البته سفرهای پهن است و هر کسی میخواهد بیاید کار کند. ولی چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
مدارس اینجا نه کولر دارند، نه بخاری. هیچ چیزی ندارند. فقط اسمشان مدرسه است. کلاسی که باید داخل آن 18 نفر باشد 35 دانش آموز دارد. وقتی بچه ما نمیتواند از مدرسه بهره ببرد، بزرگ بشود چه میشوند.
بچههای من از گرسنگی خوابیدهاند. من بالای سر بچههایم گریه کردهام. صبح بدون صبحانه میروند مدرسه. بیکارم، بعد میبینم از یک جای دیگر استخدامی میگیرند و کار میکنند. اما من که پدرانم و پدران پدرانم، گرما و سرمای این منطقه را کشیدهاند نمیتوانم کار کنم. اگر هم بخواهم حرف زیادی بزنم یا برایم میزنند منافق یا مرا میزنند. گرسنه هستیم، بچههایمان نه در خانه و نه در مدرسه، هیچ امنیتی ندارند. خلاصه بگویم که ما هیچی نداریم. ما گرسنه هستیم، ضعیفیم، نداریم، فقیریم.
روایت مسؤول روابط عمومی سازمان تبلیغات از درد دل مردم
به گفته سید امیر جاوید، مسؤول روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، در این سفر یکروزه، دیدار با جوانان، فعالان فرهنگی و شیوخ طوایف و قبایل مختلف، ساکنان شهرکهای طالقانی و چمران شهرستان ماهشهر، امامان جمعه این شهرکها و صحبت با مردم کوچه و خیابان و بازار از جمله برنامههای رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بود.
جاوید در گفتوگو با جامجم درباره محتوای گفتوگو میان قمی و مردم شهرستان ماهشهر عنوان کرد: عمده حرف مردم شکایت از فقر و بیکاری است. آنها میگویند دیگرانی از اقصی نقاط کشور فرصتهای شغلی شهر را اشغال کردند و مردم مظلوم ماهشهر با اینکه روی گنج نشستهاند اما همنشین رنجاند. درد آنها ناشی از تبعیضی است که دچارش شدند. مردم ماهشهر از بی توجهی و کمکاری مسؤولان استانی و شهری گلایه دارند. آنها با وجود مشکلات موجود همچنان خود را سرباز رهبری و نظام میدانند و از این مساله ناراحتند که در رسانههای خارجی و بعضی از رسانههای داخلی و حتی در لسان برخی مسؤولان، آنها را اغتشاشگر مینامند. این در حالی است که مساله اصلی تبعیض است و مردم ماهشهر از مسؤولانی شکایت دارند که به وظایف خود به درستی عمل نکردند.
جاوید گفت: درد دل اصلی مردم این بود شرایطی که در ماهشهر پدید آمد و به اغتشاش انجامید، ریشه در همان فقر و تبعیضی داشت که از سالهای قبل گریبان مردم این شهر را گرفته بود و در فضای ناامنی مجموعهای از بزهکاران که البته علت اصلی بزه آنان هم به خاطر شرایط نابرابری اقتصادی است، سر برآوردند و سعی کردند از این شرایط سوءاستفاده کنند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر وضعیت ماهشهر آرام است، تصریح کرد: در عین حال مردم بغض دارند و اتفاقی که طی چند سال گذشته باعث ناراحتی آنها شده بهواسطه شرایطی است که در مسیر توسعه و تدابیر مدیران غرب زده برای این شهر اتفاق افتاده و نکته قابل تامل اینکه مردم در گفت و گوی رو در رو با رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بیان می کردند اگر مسؤولان به شهر ما میآمدند و پای درد دلهای مردم مینشستند شاید چنین اتفاقاتی در شهر نمیافتاد، اما تاکنون هیچ مسؤول دولتی با ما همکلام نشده و تنها امامان جمعه این منطقه پای صحبتهای ما نشستند که البته از اختیارات اجرایی هم برای تغییر برخوردار نیستند.
-
۱۱ كاربرد هوش مصنوعی در زندگی روزمره
-
به جای خارجیهای بیكیفیت جوانها را دریابید
-
آغاز خودکفایی در قطعهسازی خودرو
-
شكاف در آلودگی
-
شاید به خواب شیرین «فرهاد» رفته باشد
-
درد دل ماهشهر
-
خیلی ساده، خیلی جدی
-
دردسرهای زندهگی!
-
مسؤولانِ پاسخ«نه»گو
-
بازسازی اعتماد عمومی
-
آفتابه لگن هفت دست ...
-
رسانهها مصرف کالای تولید داخل را ترویج کنند
-
نخستوزیر ژاپن تلفنی با ترامپ گفتوگو کرد