ایران، کشتی و غرور ملی

ایران، کشتی و غرور ملی

هادی عامل کارشناس کشتی

 در مسابقات جهانی نروژ، تیم کشتی آزاد ما جوان بود، با میانگین سنی 22سال. یکی از دلایلی که موفقیت‌های تیم چسبید این بود که بچه‌ها در عین جوانی، کار بزرگی کردند و روی سکو رفتند. مثلا سرلک، کشتی‌گیر اهل الیگودرز نایب قهرمان جهان شد. امیرمحمد یزدانی نقره گرفت. همچنین نخودی هم مدال نقره به دست آورد. آنها 20 ساله هستند. این کارشان را ارزشمندتر کرد. وقتی جوان‌ها برای ما مدال می‌گیرند، به خودی خود ارزش آن مدال بیشتر می‌شود. ما شادمان‌تر می‌شویم. درست است سه جوان ما طلا نگرفتند و نقره‌ای شدند ولی این چیزی از ارزش‌شان کم نمی‌کرد. گلیج هم که صاحب برنز شد تا لحظات آخر دو بر یک از اسنایدر، قهرمان المپیک پیش بود و در لحظات آخر بازی را سه بر دو واگذار کرد. سه طلایی هم که در آزاد گرفتیم واقعا چسبید. به نظرم اوج کار پیروزی یزدانی مقابل دیوید تیلور آمریکایی بود. سه بار به او باخته بود. یک جورهایی می‌شود گفت برای ایرانی‌ها این برد حسرت شده بود. این هم از سر تعصب بود نه آمریکایی بودن تیلور. کشتی حسن و او شده بود مثل کورتانیدزه و علی حیدری. اگر یادتان باشد در نهایت و در کشتی چهارم حیدری موفق شد آن کشتی‌گیر چغر را در المپیک آتن شکست دهد و شادی را به مردم هدیه کند.
خوبی کشتی یزدانی این بود که با اقتدار تیلور را برد. هجومی کار کرد و دل مردم واقعا شاد شد. مدال امیرحسین زارع هم در 125کیلو واقعا ارزشمند بود. او طاها آکگل، قهرمان المپیک را شکست داد. بعد در فینال موفق شد پتریاشویلی بزرگ را ببرد. این دومین مدال طلای تاریخ سنگین وزن کشتی آزاد بود. بعد از 32 سال زارع توانست به آن برسد و واقعا ارزشمند بود.
کامران قاسمپور هم کاری کرد کارستان. در نیمه‌نهایی کاکس آمریکایی را برد که دو دوره قهرمان جهان شده بود. در مجموع ما هفت مدال طلا به‌دست آوردیم و سوم شدیم. اختلاف‌مان با روسیه و آمریکا خیلی کم بود. چون یکی دو تا از بچه‌ها اوت شدند، سوم شدیم ولی چیزی از ارزش‌های تیم کم نشد. یک رکورد تاریخی هم رقم خورد. ما در یک صبح تا شب نباختیم. اصلا در هیچ زمان از تاریخ کشتی سابقه نداشته. از مقدماتی تا نیمه‌نهایی و بعد فینال را بردیم و بچه‌ها دست به کار بزرگی زدند.
در فرنگی هم با دستان تنومند پشتام و گرایی دو برنز گرفتیم. ساروی در وزن 97کیلو یک طلای ناب گرفت و همین‌طور علی‌اکبر یوسفی در 130کیلوگرم، دست به یک شاهکار زد. در تاریخ کشتی فرنگی نداشتیم کسی را که در سنگین وزن به فینال برسد. آخرین بار سال 2011 و در استانبول، بشیر باباجان‌زاده موفق شد مدال برنز بگیرد. یوسفی موفق شد در فینال با اقتدار، حریف روس را ببرد.
شب گذشته هم که شاهد دلاوری‌های میثم دلخوانی و محمدرضا گرایی دوپهلوان شیرازی کشورمان بودیم تا کام ملت ایران با این دو طلا در آخرین روز مسابقات بیش از پیش شیرین شود.
به طور کلی بردهای کشتی، غرور جامعه را بالا برد. تا چند هفته این شادی و غرور به طور فزاینده‌ای در جامعه موج می‌زند و می‌تواند اثرگذار باشد. امیدوارم دولتمردان ما به مقوله ورزش از این نظر هم نگاه خاصی داشته باشند. دوستان محترم در قوه‌های مختلف قطعا می‌دانند ورزش، عشق جوانان است و پیروزی‌های ملی ما می‌تواند به همه امید بدهد.