در این حادثه که شامگاه شنبه 19آذر رخ داد، یک سرباز وظیفه به نام حسین مرادی که از دانش‌آموختگان این دانشگاه بود و به صورت نیروی امریه در دانشکده شیمی فعالیت می‌کرد، جان خود را از دست داد. با اعلام هیات‌رئیسه دانشگاه، روز یکشنبه 20 آذر، عزای عمومی اعلام شد. ساعت 19 و38 دقیقه شنبه‌شب بود که خودروهای آتش‌نشانی اصفهان، خمینی‌شهر و شاهین‌شهر، یکی پس از دیگری خیابان‌ها را به‌سرعت پشت‌سر گذاشتند. صدای آژیر بلند خودروها نشان می‌داد، حادثه‌ای جدی رخ داده است اما کسی علت آن را نمی‌دانست. دقایقی بعد، اولین خبرها از علت اعزام 12تیم آتش‌نشانی به محل حادثه مخابره شد. محل وقوع حادثه، آزمایشگاه شیمی معدنی دانشکده شیمی در طبقه سوم این دانشکده بود که آتش گرفته و هر آن ممکن بود تبدیل به حادثه‌ای فاجعه‌بار شود. شعله‌های نارنجی و قرمزرنگ آتش، فضای اطراف را روشن کرده و باعث کنجکاوی هرچه بیشتر مردم شده بود. آتش‌نشانان تلاش می‌کردند آن را خاموش کنند تا به قسمت‌های دیگر سرایت نکند. دقایقی بعد، امدادگران هلال‌احمر و تکنیسین‌های اورژانس هم از راه رسیدند. پس از خاموش کردن آتش، مشخص شد این حادثه یک قربانی به نام حسین مرادی هم داشته است که اهل ملایر همدان بود و به صورت امریه در دانشگاه حضور داشت.
با فروکش‌کردن آتش، بررسی‌ها برای یافتن علت آتش‌سوزی آغاز شد. ساعاتی بعد، علی‌اصغر انصافی، رئیس دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان در توضیح علت این حادثه گفت: «آزمایشگاه‌های تحقیقاتی تا ساعت22 در اختیار محققان است. بررسی مقدماتی نشان می‌دهد متاسفانه سهل‌انگاری متوفی سبب بروز این حادثه شده است. در نتیجه یک واکنش شیمیایی ابتدا آتش‌سوزی رخ داده و سپس آتش، سبب انفجار بعدی و در نتیجه تخریب دیوار و سقف این آزمایشگاه شده اما آتش به بخش‌های دیگر سرایت نکرده است. »

پلیس در تعقیب خواستگار قلابی 
سارق سابقه‌دار بعد از آزادی از زندان در پوشش خواستگار و با شکار زنان به زور طلاهای‌شان را سرقت می‌کند. 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، زن میانسالی نیمه دوم آذر امسال با حضور در شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه34 تهران از مردی به اتهام سرقت مقرون به‌آزار شکایت کرد. بادستور قضایی پرونده به پلیس آگاهی تهران ارسال شد و شاکی در تحقیقات گفت: «سال‌ها قبل از شوهرم جدا شدم و با دخترم زندگی می‌کردم. اوایل خانواده‌ام هزینه زندگی‌مان را تامین می‌کردند تا این‌که به طور پاره‌وقت در یک شرکت مشغول به کار شدم. دخترم به سن ازدواج رسیده بود و می‌ترسیدم بعد از ازدواج او تنها شوم. عضو یک سایت همسریابی شدم و بعد از چند هفته با مردی 41 ساله آشنا شدم که 9 سال از من کوچک‌تر بود. او مدعی بود مهندس مترو و پولدار است. تلفنی با وی حرف زدم و چند بار همدیگر را ملاقات کردیم. او با خودروهای گرانقیمت سر قرار می‌آمد، خودش را پولدار و با نفوذ معرفی می‌کرد. در مقابل خانه‌های گرانقیمت شمال تهران تردد داشت و طوری وانمود می‌کرد که مالک آن خانه‌هاست اما در آخرین قرار با چاقو به من حمله کرد، کتکم زد و انگشتر 150 میلیون تومانی‌ام را سرقت کرد. به‌سختی در ماشین را باز کرده و خودم را بیرون پرت کردم. دست و پایم شکست و با کمک چند رهگذر خودم را به درمانگاه رساندم.»
پس از این شکایت، تحقیقات پلیسی آغاز شد و ماموران با شکایت‌های مشابه دیگری مواجه شدند که زنان بعد از ربوده شدن، طلاهای‌شان که 100 تا 300 میلیون تومان ارزش داشته به سرقت رفته بود. 
همزمان با جمع‌بندی این اطلاعات، ماموران به چهره‌نگاری از خواستگار سارق پرداختند تا این‌که دیروز متوجه شدند تصویر متهم فراری به متهمی سابقه‌دار که در زمینه سرقت لوازم خودرو و زورگیری فعالیت داشته و تصویر وی در بانک مجرمان پلیس آگاهی ثبت بوده، شباهت دارد. با مشخص شدن هویت متهم، جست‌و‌جو‌ها برای یافتن او آغاز شد.