نبوغ پشت دوربین
استیون اسپیلبرگ به عنوان یک کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده برای عاشقان پرده نقرهای نامی آشنا و قابل ستایش است. کارگردانی که علاوه بر ساخت فیلمهای تجاری موفق و رکوردشکنی چون آروارهها، ایتی و پارک ژوراسیک توانسته در سه نوبت جداگانه پرفروشترین فیلم تمام دوران را در باکسآفیس جهانی کارگردانی کند. فیلمهای اسپیلبرگ بیش از هر کارگردان دیگری درآمد کسب کرده و در مجموع، فیلمهای او 10.5میلیارد پوند فروش داشتهاند. منتقدان تا سالها به او انگ تجاریبودن میزدند و آثارش را فاقد جنبه هنری میدانستند اما اسپیلبرگ با فیلمهایی چون رنگ بنفش، امپراتوری خورشید و فهرست شیندلر نشان داد که در ساخت آثار هنری هم چیرهدست است.
یکی از مهمترین خدمات اسپیلبرگ به دنیای سینما، پیشنهاد رتبهبندی فیلم برای رده بالای 13سال است که نشان میدهد فقط افراد 13 سال یا بالاتر میتوانند حق تماشای فیلم را داشته باشند. فیلمهای خودش الهامبخش اسپیلبرگ شد تا این پیشنهاد را ارائه کند، زیرا فکر میکرد که محتوای برخی فیلمهایش برای مخاطبان جوانتر مناسب نیست. جدا از کارنامه درخشان این کارگردان کهنهکار، زندگی اسپیلبرگ هم داستانهای جالبی برای بازگویی دارد. در اینجا به برخی جنبههای جالب زندگی این کارگردان سرشناس میپردازیم.
بازگشت به دانشگاه پس از 34 سال!
چه کسی باور میکند چنین کارگردان موفقی پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، سه بار به مدرسه فیلم دانشگاه کالیفرنیای جنوبی درخواست داد و هر بار به دلیل نمرات متوسطش رد شد! اسپیلبرگ سپس به دانشگاه ایالتی کالیفرنیا درخواست داد و در آنجا پذیرفته شد. او بعدا با پیشنهاد کار به عنوان کارآموز در تلویزیون جهانی در سال 1968، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا را رها کرد. سال 2002 در 55 سالگی و 34 سال پس از ترک دانشگاه او به دانشگاه بازگشت و پایاننامهاش را تحویل داد و رسما مدرک کارشناسی خود را در رشته تولید فیلم و هنرهای الکترونیک دریافت کرد. اسپیلبرگ اظهار داشت که این کار را برای فرزندانش و برای همه جوانان انجام داده است تا آنها اهمیت دستیابی به اهداف دانشگاهی خود را بدانند.
کشف بیماری در 60 سالگی!
به نظر میرسد که هیچ چیز نمیتواند استیون اسپیلبرگ را متوقف کند، حتی یک ناتوانی یادگیری مانند نارساخوانی. در سالهای تحصیل، اسپیلبرگ اغلب به دلیل ناتوانی در خوبخواندن مورد آزار و اذیت قرار میگرفت، زیرا او از نارساخوانی رنج میبرد و متاسفانه در آن زمان هیچکس نمیدانست. اسپیلبرگ تا 60سالگی پس از کسب میلیاردها دلار، چندین جایزه معتبر و مدرک لیسانس، متوجه بیماری خود نشد. او سال2007 متوجه شد چرا در دوران کودکی همیشه در مدرسه از بچههای دیگر عقب بود یا چرا نمیتوانست به سرعت بقیه بچهها بخواند. استیون اسپیلبرگ نهتنها یک نماد است، بلکه یک الهامبخش است، زیرا هرگز اجازه نداد یک بیماری مانع از تبدیلشدنش به یکی از محبوبترین کارگردانان تمام دوران شود.
هنرپیشه محبوب اسپیلبرگ
آیا میدانید کدام بازیگر بیشترین نقش را در فیلمهای اسپیلبرگ داشته است؟ میتوانید ریچارد دریفوس، تام هنکس یا هریسون فورد را مثال بزنید، اما این اشتباه است. او کسی نیست جز سگ خود اسپیلبرگ! سگ اسپیلبرگ، المر، بیش از هر بازیگر دیگری در تعدادی از فیلمهای او حضور داشته است. این سگ تا زمانی که زنده بود در بیشتر فیلمهای او بازی کرد. از مهمترین فیلمهایی که المر در آنها حضور داشته، میتوان به «برخورد نزدیک از نوع سوم»، «شوگرلند اکسپرس»، «ویز» و «آروارهها» اشاره کرد. نکته جالب در مورد عشق اسپیلبرگ به سگش، جرات او در نمایش مرگ سگها در فیلمهایش است، زیرا گفته شده او تنها کسی است که جرات نمایش کشتن سگ را دارد!
هوادار سرسخت بازیهای ویدئویی
اسپیلبرگ یک گیمر واقعی است. او از دهه 80 میلادی به بازیهای ویدئویی روی آورد و آن را فراتر از یک سرگرمی ساده میدید. عشق استیون اسپیلبرگ به بازیهای ویدئویی کاملا مشهود است. بازیهای ویدئویی اکشن مانند
Call of Duty و Half Life بازیهای مورد علاقه این کارگردان است. اسپیلبرگ حتی ایده یک بازی تیراندازی در جنگ جهانی دوم را مطرح کرد که بعدها با انتشار آن در سونی پلیاستیشن در سال 1999 به موفقیت بزرگی تبدیل شد. او بازیهای ویدئویی را مکانی جالب برای سرگرمی و رهایی از فشارهای کاری میداند. اسپیلبرگ میگوید: «فکر میکنم فیلمسازان از بازیهای ویدئویی چیزهایی یاد میگیرند. فیلمها بیشتر و بیشتر شبیه بازیهای ویدئویی میشود.»
بازگشت به دانشگاه پس از 34 سال!
چه کسی باور میکند چنین کارگردان موفقی پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، سه بار به مدرسه فیلم دانشگاه کالیفرنیای جنوبی درخواست داد و هر بار به دلیل نمرات متوسطش رد شد! اسپیلبرگ سپس به دانشگاه ایالتی کالیفرنیا درخواست داد و در آنجا پذیرفته شد. او بعدا با پیشنهاد کار به عنوان کارآموز در تلویزیون جهانی در سال 1968، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا را رها کرد. سال 2002 در 55 سالگی و 34 سال پس از ترک دانشگاه او به دانشگاه بازگشت و پایاننامهاش را تحویل داد و رسما مدرک کارشناسی خود را در رشته تولید فیلم و هنرهای الکترونیک دریافت کرد. اسپیلبرگ اظهار داشت که این کار را برای فرزندانش و برای همه جوانان انجام داده است تا آنها اهمیت دستیابی به اهداف دانشگاهی خود را بدانند.
کشف بیماری در 60 سالگی!
به نظر میرسد که هیچ چیز نمیتواند استیون اسپیلبرگ را متوقف کند، حتی یک ناتوانی یادگیری مانند نارساخوانی. در سالهای تحصیل، اسپیلبرگ اغلب به دلیل ناتوانی در خوبخواندن مورد آزار و اذیت قرار میگرفت، زیرا او از نارساخوانی رنج میبرد و متاسفانه در آن زمان هیچکس نمیدانست. اسپیلبرگ تا 60سالگی پس از کسب میلیاردها دلار، چندین جایزه معتبر و مدرک لیسانس، متوجه بیماری خود نشد. او سال2007 متوجه شد چرا در دوران کودکی همیشه در مدرسه از بچههای دیگر عقب بود یا چرا نمیتوانست به سرعت بقیه بچهها بخواند. استیون اسپیلبرگ نهتنها یک نماد است، بلکه یک الهامبخش است، زیرا هرگز اجازه نداد یک بیماری مانع از تبدیلشدنش به یکی از محبوبترین کارگردانان تمام دوران شود.
هنرپیشه محبوب اسپیلبرگ
آیا میدانید کدام بازیگر بیشترین نقش را در فیلمهای اسپیلبرگ داشته است؟ میتوانید ریچارد دریفوس، تام هنکس یا هریسون فورد را مثال بزنید، اما این اشتباه است. او کسی نیست جز سگ خود اسپیلبرگ! سگ اسپیلبرگ، المر، بیش از هر بازیگر دیگری در تعدادی از فیلمهای او حضور داشته است. این سگ تا زمانی که زنده بود در بیشتر فیلمهای او بازی کرد. از مهمترین فیلمهایی که المر در آنها حضور داشته، میتوان به «برخورد نزدیک از نوع سوم»، «شوگرلند اکسپرس»، «ویز» و «آروارهها» اشاره کرد. نکته جالب در مورد عشق اسپیلبرگ به سگش، جرات او در نمایش مرگ سگها در فیلمهایش است، زیرا گفته شده او تنها کسی است که جرات نمایش کشتن سگ را دارد!
هوادار سرسخت بازیهای ویدئویی
اسپیلبرگ یک گیمر واقعی است. او از دهه 80 میلادی به بازیهای ویدئویی روی آورد و آن را فراتر از یک سرگرمی ساده میدید. عشق استیون اسپیلبرگ به بازیهای ویدئویی کاملا مشهود است. بازیهای ویدئویی اکشن مانند
Call of Duty و Half Life بازیهای مورد علاقه این کارگردان است. اسپیلبرگ حتی ایده یک بازی تیراندازی در جنگ جهانی دوم را مطرح کرد که بعدها با انتشار آن در سونی پلیاستیشن در سال 1999 به موفقیت بزرگی تبدیل شد. او بازیهای ویدئویی را مکانی جالب برای سرگرمی و رهایی از فشارهای کاری میداند. اسپیلبرگ میگوید: «فکر میکنم فیلمسازان از بازیهای ویدئویی چیزهایی یاد میگیرند. فیلمها بیشتر و بیشتر شبیه بازیهای ویدئویی میشود.»