10 سوال از آقای وزیر برای کیک 10 سالگی وزارت ورزش
آیا حال ورزش ایران خوب است؟
وزارت ورزش و جوانان همین دو روز پیش با بیانیهای که امضای وزیر پای آن بود، تولد 10 سالگیاش را جشن گرفت. بیانیه البته از آن دست متنهای کلیشهای و فرمالیته بود که کلا نگارش آن در خیلیها از نهادها و ارگانهای ما باب شده است. یعنی آنچه کردهایم و نکردهایم را کنار میگذاریم و از آرمان شهری مینویسیم که فقط در آمال و آروزهایمان غوطهور است و وجود حقیقی ندارد. مثل این پاراگراف از بیانیه مسعود سلطانیفر : «از آغاز فعالیت دولت تدبیر و امید، تمامی عزم و توان خود را به کار بستهایم تا وزارت ورزش و جوانان که به واسطه فعالیت در دو حوزه جوانان و ورزش با تمامی آحاد مردم عزیز سرزمینمان در ارتباط است بتواند گامی موثر برای جامعه هدف خود بردارد و در راه توسعه، پیشرفت، اقتدار و سربلندی ایران اسلامی نقشآفرینی کند.» یا آنجا که میگوید: « این وزارتخانه که توسعه ورزش در حوزههای همگانی، قهرمانی، حرفهای و بانوان، تحکیم معنویت، ارزشهای اخلاقی و منش پهلوانی، ارتقای هویت دینی، انقلابی و ملی، تقویت مسؤولیتپذیری، بهبود و اصلاح سبک زندگی جوانان منطبق بر ارزشهای اسلامی ایرانی را از اهداف متعالی خود میداند و برای تحقق آنها تلاش میکند.» دست آخر هم تشکر شده از مجموعه خدوم این وزارتخانه و آرزوی توفیق برای تک تک آنها.
حالا که 10 سال از عمر وزارتخانه ورزش و جوانان میگذرد، وزیر ورزش و جوانان را به این 10 سال ساده مهمان میکنیم:
وزارت ورزش و جوانان چه کارایی بیشتری در قیاس با سازمان تربیتبدنی داشته؟
در 10 سالگی وزارت آیا به آنچه که میخواستیم در ورزش رسیدهایم؟
آیا نظارت مورد نظر مجلس، روی وزیر و مدیران رده بالای ورزشی تحقق یاقته؟
آیا توانستیم ورزش را به خوبی مدیریت کنیم؟
در این 10 سال چه کارهایی را باید انجام میدادیم و ندادیم؟
اصولا نقاط قوت وزارت ورزش چه بوده؟
در این 10 سال چقدر عمل کردیم و چقدر شعار دادیم؟
آیا بعد از 10 سال هنوز وقت آن نرسیده که از برخی مدیران بیکفایت بازخواست شود؟
اصلا ورزش به کنار. در حوزه جوانان چه کارهای مثبتی صورت گرفته است؟
آیا بعد از یک دهه حال ورزش ایران خوب است؟
آقای وزیر! حقیقت این است نه تنها در این 10 سال نتوانستیم به درستی ورزش را مدیریت کنیم که چالشهای جدیدی هم برای ورزش تراشیدهایم.
ورزش ایران ظرفیتهای بسیار خوبی دارد و کمترین انتظار از مجموعه مدیریتی ورزش کشور این است که از این ظرفیتها به نحواحسن استفاده شود. در واقع عمل کمتر دیده شده و آنچه دیدهایم فقط شعار بوده است.
از توسعه زیرساختها گرفته تا افزایش بودجه و البته گسترس کرسیهای بینالمللی همهاش شعار بود. هنر استفاده از ظرفیتهای مدیریتی را هم در این 10 سال نداشتیم و به همین خاطر در خیلی جاها ایستا بودیم و نتوانستم رو به جلو حرکت کنیم. فقط کافیست شرایط ورزش خودمان را با خیلی از کشورهای دیگر در این 10 سال مقایسه کنیم.
نه هدفگذاری خوبی داشتیم و نه برنامهریزی خوب. سوءمدیریت هم که بیداد کرده. اینها را نوشتیم و خواندید. حالا میرسیم به تبریک تولد. گرچه حال ورزش ایران بعد از 10 سال زیاد خوب نیست، اما خب چه میشود گفت؛ تولد 10 سالگی وزارت ورزش و جوانان مبارک!