گفتوگو با حسین مهری، بازیگر نقش عباس زریباف در فیلم «ماجرای نیمروز؛ رد خون»
عباس زریباف دیگر تمام شد
«ماجرای نیمروز؛ رد خون» به كارگردانی محمدحسین مهدویان دنبالهای است از قصهای كه چند سال پیش روایتش را آغاز كرده بود و حالا با همان شكل و شمایل بیشتر راجع به شخصیتهایش، روزهای تلخ دهه 60، عملیات مرصاد و مقابله نیروهای ایران با اعضای گروهك تروریستی منافقین توضیح میدهد. برای همین است كه مهدویان از آن روزها كه منافقین به روی هموطنانشان اسلحه كشیدند، به جای تعریف داستان دلاوری شهید صیاد شیرازی و همرزمانش در بازپسگیری وطن، داستان را از منظر دیگری روایت میكند كه برای همه مخاطبان قابل دركتر باشد. ماجرای نیمروز؛ رد خون البته یك درام تاریخی نیست. آدمها در آن خاكستری نیستند و مرز بین آدمهای سفید از سیاه كاملا مشخص و تكلیف مخاطب هم با آنها روشن است. در این میان، عباس زریباف (با بازی حسین مهری) یكی از شخصیتهای واقعی در ماجرای نیمروز است كه به عنوان نیرویی نفوذی به دستگاه سپاه وارد و در نهایت هم شناسایی میشود. البته حسین مهری به عنوان بازیگر این نقش پیش از این هم در آثار تاریخی بازی داشته و در این سالها با هنرمندان بسیاری تجربه كار داشته است، اما نقش عباس زریباف، بیشك از مهمترین نقشهای كارنامه كاریاش است. به بهانه اكران فیلم ماجرای نیمروز؛ رد خون با این بازیگر به گفتوگو نشستهایم كه در ادامه میخوانید.
علاقه چندانی به تاریخ معاصر ندارم. جدای از كلیت فیلم ماجرای نیمروز، خود نقش عباس زریباف در این فیلم بود كه برایم جای كار داشت و آن را بازی كردم.
پس اگر مهدویان بخواهد سری سوم این فیلم را بسازد، دوست دارید در آنجا هم بازی كنید؟
بعید است كه مهدویان ماجرای نیمروز3 را بسازد، ضمن اینكه عباس زریباف در سری دوم كشته شد و طبعا دیگر جای كاری برای من باقی نمیماند.
نقش عباس زریباف چطور به شما رسید و چه مراحلی طی شد كه جلوی دوربین مهدویان رفتید؟
محمدحسین مهدویان برای من انسان جذاب و محبوبی است و او را دوست دارم. مهدویان انسان درستی است و در این زمانه كه اكثرا سعی میكنند برای رضایت مافوقشان یا قدرتی بالاتر كار كنند، خودش را تمام و كمال از این مناسبات كنار كشیده. او اگر فیلمی سیاسی میسازد، نگاه خودش را دارد و مغرضانه كاری را انجام نمیدهد. نقشی هم كه در این فیلم به من پیشنهاد شد، برای من جای كار داشت. نقشی سخت و بهشدت جذاب كه نمیتوانستم به راحتی از آن بگذرم. خاطرم هست چند ماه قبل از اینكه ماجرای نیمروز 1 ساخته شود، آقای مهدویان درباره این نقش با من صحبت كردند و من هم با كمال میل آن را پذیرفتم. ظاهرا پیش از آن، او بازی من را در فیلم «زرد» به نویسندگی و كارگردانی مصطفی تقیزاده را دیده بود و از همانجا من را به یاد داشت.
در این فیلم، بازیگران انگار در دو قطب مثبت و منفی قرار دارند. هادی حجازیفر كه نقش كمال را بازی میكند، مثبت و شما در نقش عباس زریباف، منفی. خب، عباس زریباف به عنوان یكی از شخصیتهای واقعی گروهك تروریستی منافقین و از بزرگترین جاسوسان در وزارت اطلاعات كه در عملیات مرصاد كشته میشود، شخصیت منفوری در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود. قطعا بازی در این نقش ریسك زیادی را میطلبید، چون خیلی از بازیگران ترجیح میدهند تصویر منفی ای از خودشان در ذهن مردم ساخته نشود!
خدا را شكر كه مردم دیگر به این آگاهی رسیدند كه نقشهای منفی یك بازیگر را به او الصاق نمیكنند. مردم دیگر به اجرا و توانایی یك بازیگر در ایفای یك نقش توجه میكنند و نظراتی كه من بعد از بازی در این فیلم گرفتم بسیار مثبت بود. بازی كردن شخصیتی مثل عباس زریباف بسیار مشكل بود. من برای رسیدن به این نقش علاوه بر صحبت با نویسنده و كارگردان تحقیقات زیادی انجام دادم.
كاملتر توضیح میدهید چه تحقیقات و بررسیهایی برای رسیدن به این نقش انجام دادید؟
ما نزدیك به 40 گیگ مستند از عملكرد و حال و هوای این گروه دیدیم، مستنداتی كه كمتر در دسترس عموم مردم است. چون نقشی كه من بازی كردم بسیار معطوف به مستندات است و از جایی به بعد باید عناصر دراماتیكی هم به آن اضافه میكردم كه همین كار را مشكل میكرد. عباس زریباف منفیترین شخصیت این فیلم بود و این موضوع خودم را هم نگران میكرد كه بخواهم در كنار هادی حجازی فر و جواد عزتی، نقش منفی بازی كنم. بالاخره آنها شخصیتهای قهرمانی داشتند، از همان شخصیتهایی كه مردم دوستشان دارند، اما شخصیت عباس خیلی منفی بود. به همین خاطر با استرس سراغ این نقش رفتم و دائم به این فكر میكردم كه از چه راهی میتوانم سیاهی آن را كمرنگتر كنم. نمیخواستم بیننده حس كند این شخصیت مطلقا سیاه است كه در برابر شخصیت های سفید یا خاكستری قرار گرفته است.
پس به نوعی از رذالت و بیرحمی نقشتان ترس داشتید؟
اصلا بحث ترس و واهمه نیست، چون من تا به امروز نقشهای متنوع زیادی بازی كردهام. البته طبیعتا دلم میخواست نقش قهرمانی مانند مثل هادی حجازیفر داشته باشم. حتی یادم هست كه به شوخی به هادی میگفتم كه شانس تو شخصیتی مثل احمد متوسلیان در فیلم ایستاده در غبار است و شانس من عباس زریباف؛ یك نامرد جاسوس كه در ماجرای نیمروز 2 دیگر نقاب از صورتش میافتد و خودش میشود.
خودتان بین سری اول و دوم ماجرای نیمروز كدامیك را بیشتر میپسندید؟
اتفاقات و كنشهای نقش عباس زریباف در ماجرای نیمروز 2 را بیشتر میپسندم. زریباف در سری دوم، عملیاتیتر وارد میدان میشد. در ماجرای نیمروز 1 عباس زریباف را میبینیم كه نقشی را برای اطلاعات سپاه بازی میكند و خود واقعیاش نیست، اما در ماجرای
نیمروز 2 ما با خود واقعی زریباف طرف هستیم و این برای من به عنوان یك بازیگر جذابتر بود.
پیش از این فیلم چقدر با شخصیت عباس زریباف آشنایی داشتید؟
اصلا عباس زریباف را نمیشناختم و بعد از پیشنهاد بازی در این فیلم بود كه راجع به او خواندم و مستندانی دیدم كه كمكم كرد تا بتوانم این نقش را بازی كنم. همانطور كه گفتم مستندهایی دیدم و یكسری كدها را گرفتم؛ ضمن اینكه با چند نفر از بریدههای منافقین كه در عملیات مرصاد شركت داشتند هم صحبت كردیم كه اطلاعاتی به ما دادند كه خیلی به ما كمك كرد.
به هر حال ماجرای نیمروز؛ رد خون فیلم تلخ و سیاهی است و بیانگر یكی از معدود دفعاتی كه در كشور ما جنگ داخلی اتفاق میافتد و ایرانی در برابر ایرانی قرار میگیرد. دانستههای شما قبل از این فیلم از منافقین تا چه اندازه بود؟
دانستههای من از منافقین تا قبل از بازی در این فیلم تلفیقی از واقعیت و غیرواقعیت بود و بعد هر چه جلوتر رفتم بیشتر دستم آمد كه درست و غلط چیست. این فیلم آتش زدن بیمارستانها، كشتار مردم و سوزاندن جنازههای آنها را كه اوج خشونت اعضای سازمان مجاهدین خلق است، نشان میدهد. به هر حال افرادی هستند كه میگویند هدف وسیله را توجیه میكند و ما دست به هر كاری میزنیم تا به موفقیت برسیم. این حرف نشاندهنده آن است كه جهانبینی آدمها فرق میكند. شاید ما حتی نتوانیم به یك مورچه آزار برسانیم، اما در مقابل كسانی باشند كه گرفتن جان آدمها برایشان اهمیتی ندارد.
گریم و صدای نسبتا خشنی هم كه در این فیلم داشتید به باورپذیری نقشتان كمك زیادی كرده!
گریم كه هنردست آقای شهرام خلج بود كه آن را از روی تصاویر عباس زریباف ساختند و در مورد صدا هم باید بگویم كه اگر دقت كنید صدای این شخصیت خشن نیست، یكجور گرفتگی دارد. اصل ماجرا از این قرار است كه عملیات مرصاد قرار بود یكسال پیش از آن تاریخ رخ دهد، اما به دلیل یكسری اتفاقاتی كه برای منافقین پیش آمد و قطعنامهای كه عراق داشت با ایران امضا میكرد، این حمله جلو افتاد. چون بعد از امضای قطعنامه آنها دیگر نمیتوانستند به ایران حمله كنند. بنابراین آنها چند روز بیشتر برای انجام این عملیات فرصت نداشتند و میتوان تصور كرد طی این چند روز بسیار به خودشان فشار آوردند. به همین خاطر من از روز اول خودم به آقای مهدویان پیشنهاد دادم كه صدای این شخصیت بنا بر همان استرسها و داد و بیدادها گرفته و خشدار شود.
در این مدت واكنش یا اظهارنظری از سوی منافقین داشتید؟
نه، به هیچ وجه. هیچ تماس مشكوك یا تهدیدی به من نشده است .
-
عباس زریباف دیگر تمام شد
-
گامی تازه در رعایت حقوق اساسی
-
پیشنهاد ویژه برای تهرانگردی در هفته تهران
-
ایرانی فکر کنیم، ایرانی زندگی کنیم
-
یک کوه مشکل!
-
تدارك ویژه رسانهای برای اربعین
-
ملت عشق
-
کسی که دنبال کمال است شهرت نمیخواهد
-
«ایران» یكپارچه حمله
-
وزنكشی ماشینبرقیها
-
رویایی که کابوس شد
-
دخترها بابایی اند...
-
گامی تازه در رعایت حقوق اساسی
-
عبور از بنبست جرم سیاسی