گفتوگو با استاد كیخسروخروش «چهرهماندگار» خوشنویسی
کسی که دنبال کمال است شهرت نمیخواهد
بای بسم ا... «آثار استاد خروش، پاسداری از یك سنت ایرانی است ... عرفان تشیع با حضور خوشنویسی در تاریخ ماندگار شد و در مقابل خوانش عثمانی از دین مقاومتكرد. چه كسی گفته رامبراند و مانند او، از استاد خروش بهتر كار كردهاند. در حالیكه سال ۲۰۰۰ در موزه متروپلیتن، پرترهای دیدم كار رامبراند؛ نهتنها با پرترههای استاد از امامراحل(ره) قابل مقایسه نیست حتی پرترههایی كه استاد از افراد معمولی كشیده خیلی فراترند، ولی ما بیگانهپرستیم... چهرهنگاری ایشان از امامراحل، رهبرمعظمانقلاب و شهیدچمران [شهدای محراب و...] بسیار حیرتآور است. عمر آنقدر نیست كه یكنفر در دو هنر به مقام استادی برسد، مگر نابغهای همچون استاد خروش.» فرازهایی كه خواندید تعارفات دوستانه نیست گزینگفتههاییاست از سخنان متخصصان و صاحبنظرانی كه همین شهریورماه در موزه خوشنویسی گردهم آمدند برای بزرگداشت «چهرهماندگار» خوشنویسی، استاد كیخسروخروش. یكی از روزهای ماه مهر مهمانشان كه بودم یاد كردند از استادشان علیمحمد حیدریان كه: «تعریف میكرد معروف بود در جوانی اگر كار بد و خلاف بكنی «هنر از شما قهر میكند» پس خود را از كاری كه متناسب با این هنر نباشد دور نگه میداشتیم. عرض كنم خدمت شما این كلمه «قهر میكند» خیلی جالب است. معلوم میشود كه هنر مزهاش را به كسانی میچشاند كه خیلی خودداری و جلوگیری كرده باشند ریاضت كشیده باشند كه خلاف انجام ندهند.»
من گنگ خواب دیده و عالم تمام كر/ من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
هنر چه باری از دوش مردم برمیدارد؟
چشمشان را باز میكند و غذای روح است و لذتی معنوی دارد كه با لذتهای دیگر قابل مقایسه نیست جنس دیگری است.
بهترین برنامه تلویزیون از نگاه استاد خروش؟
همین یوسف پیامبر، هم تاریخی بود هم هرچه به آن اضافه كردهاند برازنده مینمود بعضا سریالهای دیگر نیز سرگرمكننده است با بارمثبت و دوستداشتنی.
برخوردتان با آدمهای وقتنشناس و بدقول؟
هیچی! ناراحت میشوم و ناراحتشدنم را یا بازگو میكنم یا توی خودم میریزم.
ولی؟
معمولا از ظاهر من میشود فهمید دلخور شده یا نشدهام.
در مراسم بزرگداشت شما چه گذشت فرازی از صحبتها؟
یادم نیست. همه تعریف كردند.
آخه تعریفی هم هستید.
خواهش میكنم.
به چه كسی یا چه چیزی شباهت میبرید؟
من نمیدانم.
جوان جویای نام كه در حسرت شهرت است؟
كسی اگر كارش را درست انجام بدهد و استعدادش را درست به كار بگیرد، وقتی كارش مقبول دیگران واقع شود خودبه خود به نام هم میرسد
منتها از اول اگر فكرش كسب نام و شهرت باشد؟
خطاست؛ كار اصل است و آن امتیازات فرع.
كی گریه كردید؟
بچگیهام
و از ته دل خندیدن؟
یادم نیست.
ولی در این گفتوگو كه هر لحظه خندهروتر بودید؟
معمولا اگر با یكهمدل مثل شما همصحبت باشم از ته دل میخندم.
اگر یكبار دیگر به دنیا بیایید چه كاری برمیگزینید؟
همین كار.
بهترین ساعت كار هنری؟
روز.
از برترین نقاشان كلاسیك؟
اینها گلهایی هستند كه هركدام رنگ و بوی خودشان را دارند.
از اینهمه شاگردهاتان آنهایی كه به جایی رسیدند؟
آدم از آنها ممنون است و به خودش میبالد.
آنهایی كه وقت معلم را گرفتند و بهجایی نرسیدند؟
برعكس، دلخوری و عدم رضایت میآورد.
استاد! شده در عالم خوشنویسی بیپولی كشیده باشید؟
خب این كار همیشگی ما بوده.
كار كه تمام میشد؟
با یك رقم پایین به فروش میرفت.
پولهایی كه برای كتابت میگرفتید در مقایسه با الان؟
اصلا در زمان حاضر به حساب نمیآید بس كه ارزشش پایین بود.
پس با قناعت سر كردهاید؟
كار خوشنویسی همینطور است.
البته در مقاطعی خوشنویسی رونقی داشته.
ولی در بیشتر عمرِ خوشنویسی، كمتر كسی بوده كه از نظر معیشت در مضیقه نبوده یا وضع مادیاش خوب بوده باشد.
پس چیزی كه خوشنویسی را پیش بُرده؟
دقیقا عشق بوده.
... در آغاز به شمای هنرجو نمیگفتند «فكر نون كن كه خربزه آبه» و...؟
چرا میشنیدیم بعضی میگفتند این كه كار نمیشود نان و آب ندارد... ولی همانطور كه گفتید وقتی آدم به كاری عشق داشته باشد نمیتواند دستبردار باشد.
شما چهسان سرآمد شُدید؟
من خودم نمیتوانم بگویم سرآمد شدهام این را دیگران باید بگویند، اما به قول استادمان آدم عمرش را به عنوان پشتوانه این كار میگذارد.
خط، خیلی كمبازده و دیربازده است:
ما كسی را نمیشناسیم كه در كمتر از بیست و سی سال در عالم خط به جایی رسیده باشد.
یكضربالمثل در اینباره؟
هم عمر نوح میخواهد هم صبر ایوب.
گویند كه: این كار مهارت است با هنر فاصله دارد؟
میگن این چیزا رو... آخه ببینین! الان كه من و شما با هم نشستهایم به كسی كه دستپختش خوب است هنرمند میگویند؛ جایی كه به آشپزی هنرمی گویند، شما بحث میكنید خوشنویسی هنرست یا نه... بله هنر است.
من بحث نمیكنم عدهای میگویند؟
بله! برای همان عده دارم عرض میكنم كه خوشنویسی هنر است.
و شأن این هنر؟
بسیار هنر قدسی و بسیار هنر والایی است خط.
الهام هنگام مشق، ببینید خودتان نیستید تجلی یك نیروی دیگر در كار است؟
این از ویژگیهای این هنر است كه وقتی شخص، حواس و افكارش متمركز میشود خودش را فراموش میكند.
لازمه خوشنویسی؟
تمركز میخواهد و آرامش ذهن.
شور اشراق در خوشنویسی؟
در آن عوالم خودش حضور ندارد انگار كسی دیگر هست و دارد كار انجام میدهد.
آرامش خوشنویسانه (آهستگی و افتادگی، بیهیاهو)؟
این لازمه كار است خوشنویسها غالبا آدمهایی درونگرا هستند با حال و هوای بیرونی سروكار ندارند.
وقتی آدم عصبانی باشد؟
نمیتواند كار كند باید آرامش داشته باشه.
لازمه خوشنویس شدن؟
همین است؛ یعنی... (یكدفعه فراموشم شد).
گاهی مثلا راننده تاكسی با شما دست به یقه شود؟
اهل هنر در جایی قرار نمیگیرند كه با مردم عادی برخورد خشن داشته باشند.
بیستسال پیش جهان را چهجور میدیدید؟
مثل الآن نگاه میكردم فقط پختهتر شده.
دغدغهتان طی سیرتان در عالم هنر؟
این بوده كه این دو هنر (خطونقش) را به كمال برسانم. این كه داریم عمری را تلف میكنیم یا صرف این هنرها میكنیم، بتوانیم این هنرها را پیش ببریم.
اوج این كمالجویی؟
خیلی لذتبخش! خوشحالی وصفناپذیر.
پلاكاردهای بزرگداشتتان كه سراسر پایتخت به چشم میخورد؟
من ندیدم باور میكنید شنیدم فقط.
احساستان نسبت به شهرت؟
كسی كه به كمال فكر میكند و در تلاش است كه این فضیلت را كسب بكند، با این چیزهای معمولی احساس خوشحالی نمیكند.
حتی اندكی از بسیاری؟
یعنی میكند، اما آنطوری كه برای سایرین ایدهآل است برای او نیست.
و ایدهآل شما؟
موفقیت در هنر.
دلتون برای خودتان تنگبشه؛ شده؟
چرا؟ چرا تنگ بشه؟!
یادی از همدلی و همراهی همسرتان؟
ایشون خیلی زن زحمتكشیه و در مورد من هیچكوتاهی نكرده واقعا یار من بوده ازش ممنونم.
به خودتان كه سر میزنید چه میگویید؟
فكر میكنم.
صریرِ قلم؟
صدای خوشایندی دارد.
كاغذسفید مشتاق مشق شما؟
فعلا كه قحط كاغذ است. یعنی كاغذ هست، اما كاغذی كه به درد خوشنویسی بخورد الان سیچهل سال است كه نیست!
خط زندگیتان مثل خطتان زیبا شده؟
میدانید؟! زیباترین و دلچسبترین، موقعی است كه آدم در كارش موفق باشد.
اگر هنرمند در كارش موفق نباشد طوری كه حتی احساس پوچی بكند؟
این خیلی دردناك است.
استاد امیرخانی به بنده گفت چكیده شخصیت ایرانی برابر است با خط نستعلیق؟
... ما میتوانیم ادعا بكنیم هنر صددرصد ایرانی، خط نستعلیق است.
اگر میرعماد یا میرزاغلامرضا در دوران ما بودند آیا به نقاشیخط میپرداختند؟
فكر نمیكنم.
جدی! فرزند زمانهشان نبودند؟
(باخنده) یعنی اگر نقاش هم بودند شاید این كار را میكردند، اما چون خوشنویس هستند نه!
چرا پایههای خوشنویسی روی تقلید است و از رودستنویسی؟
همانطور كه ظاهر آدمها مثل هم نیست خطشان هم مثل هم نیست تا مدتی كه شما زیر دست یكاستاد كار میكنید ممكن است شباهتهایی بین شما و استاد به وجود بیاید...
این طبیعی است، ولی در نهایت؟
شما خودت خواهی شد و یك شاكلهای را از خودت ارائه میدهی.
شده وقت مشق، قلمتان هی بشكند و بشكند؟
نه! چون با قلم، جنگ كه نمیكنیم! مینویسیم.
جوهرتان تمام شود، چه؟
دوات است، چرا تمام شود.
بزرگان خوشنویس از دید شما؟
اینها آدمهای عاشق، بااستعداد، ثابتقدم (دارم شخصیتهاشان را بیان میكنم) پایبند به این كه با هیچ بدی در تماس نباشند و خودشان را پاك حفظ كنند ضمیر سالم و درون پاك از خواستههای اساتید گذشته بوده.
آنان غالبا مذهبی بودند.
بله. وقتی مثلا كتابت قرآن را میخواستند دستبگیرند با وضو این كار را میكردند.
ویژگی رفتاری استادان گذشته؟
آدمهای آرام و باذوق و متدین و پُرانرژی، با حوصله زیاد.
یادی از پنجشرط اساتید برای خوشنویسی.
از چهارتاش صرفنظر میكنیم یكیش «طاقتِمحنت» است.
طاقت محنت؟
یعنی سختیهایی را كه در خوشنویسی وجود دارد بتواند تحمل بكند.
پس اگر آدمی باشد كه زود از «مشق» زده شود؟
به درد خوشنویسی نمیخورد.
از حافظ كه گزینش كردید برای خوشنویسی؟
لذت بردم.
همان مهم است:
بله.
كتیبههای مسجد امام؟
اینها را شاهكارهای هنر خوشنویسی تلقی میكنم و برای هر خوشنویسی دیدن آنها لذتبخش است.
شاهكار چهجوری به وجود میآید؟
به نظر من وقتی كسی كه در عالم هنر فعالیت میكند چیزی به جز موفقیت در هنر نخواهد! این كمال توی این احساس رشد میكند و پرورانده میشود.
و موقعی كه به پول فكر میكند؟
موقعی كه تمام مدت نوشتن، فكرش متوجه زیباییهای كار نیست ... (چی فرمودین؟)
شاهكار...
...به وجود نمیآید.
و شاهكار كی به وجود میآید؟
آنوقت كه [هنرمند] از خود بیخود و مجذوب هنر است.
چطور میشود به جاودانگی دست یافت؟
ببینید! چیزی كه گران به دست میآید باید برایش عمر گذاشت و خواستههای لذتبخش زندگی را فدایش كرد، صادقانه عشق ورزید و... كاری از این دست ماندگار میشود.
«آن» و راز ماندگاری؟
از طرف خداوند این موهبت به چنین كسانی داده میشود آن كمال را اینها تجربه میكنند و به آن دست پیدا میكنند.
كسانی كه طاقت محنت ندارند؟
نهتنها لذت نمیبرند كه رنج هم میبرند.
از ویژگیهای خوشنویسی؟
در تذكره خوشنویسان آمده: از كوزه همان برون تراود كه در اوست؛ درون، فكر و باورهای انسان تماما متجلی میشود در هنر خوشنویسی.
این را میشود تعمیم داد به همه هنرها؟
بله، اما هنر خوشنویسی را هندسه روحانیت نامیدهاند. خط اصولا هندسه است.
یعنی شما خودت را ترسیم میكنی؟
چون شما به درونتان شكل میبخشید و در مقام بیننده قرارش میدهید.
الان از روی خط، شخصیتشناسی میكنند.
این واقعی است به خصوصیاتتان میرسند و میشناسند...
كار خطرناك برای خوشنویس؟
خیلی هست. برشمردهاند. حتی چه غذاهایی بخورید یا نخورید پرخوری نكنید... اِل كنید بِل كنید.
از نعمتهای خدا؟
این كه راضیام. عمرم را در جهت هنر و زیباییهایی كه در هنر هست صرف كردم.
خوشنویس با چه چیزهایی سر و كار دارد؟
با ابزار خوشنویسی، با جمع كردن خطوط اساتید گذشته.
از عادتهای خوشنویسان گذشته؟
علاوه بر خوشنویسی یا ساز میزدند یا شعر میگفتند.
هویت فرهنگی، هویت ایرانی و خط؟
هنر خط، زادهشده از این مرز و بوم است اصالتش ایرانی است احتیاجی به الگوبرداری از هنر فرنگی ندارد. اینها با میراث هنری كه گذشتگان گذاشتهاند سیر میكنند.
شمای نقاش از كدام رنگها بیشتر خوشتان میآید؟
همه رنگها خوبند.
با كدام مانوستر و رفیقترید؟
همهشان خوبند.
اصطلاح جیغ بنفش را شنیدهاید؟
بله. (شعر هوشنگ ایرانی)
شده بنفش سرتان جیغ بكشد؟
نع!
یكمدتی از یكرنگی قهرنكردهاید؟
نع
رنگها از شما قهر نكرده اند؟
نع
همیشهآشتی و صفا؟
بله.
استاد جلیل رسولی ماه رمضان بود به بنده گفت اگر میشد با رنگ فیروزهای میرفتم تعطیلات عیدفطر:
این رنگها جاذبه دارد یعنی احساس خوشی به آدم دست میدهد باعث شادی و لذت میشود.
از سدهایی كه شكستید و از سر راه برداشتید؟
افسردگی به قدری بازدارنده است كه... با هنر به جنگ افسردگی رفتم.
وقتی رابطه با هنر قطع میشود؟
افسردگی میآید.
انگیزه ادامه با وجود افسردگی؟
عشق.
در زندگیتان چی كم است؟
تا آنجا كه وسعمان رسیده به اندازه ظرفیتی كه داشتیم پیشرفت كردیم و...
نیتتان؟
این بوده كه آدم به هر مرحلهای میرسد بالاتر... بالاتر... بالاتر همینطور چشماندازها میرود بالا.
و این افقهای بلند تازه؟
انگیزه میشود برای كار انجام دادن.
استاد! حالا از شما چیبپرسم؟
اگر بگویی برای چی تلاش میكنی، میگویم برای بهترشدن و مقبول عام شدن.
زندگی و تعریفش؟
یك مسیری است كه همه داریم میرویم انسان باید معتقد به یك چیزی باشد و ما هنرمندها به هنر معتقدیم.
به دستاوردتان كه مینگرید؟
لذتبخش است.
(با آن پرهیز و ریاضت) جوانی هم كردهاید؟
حقیقتش جوانی به آن معنا نكردهام.
از خدا چه پاداشی به خاطر تلاش هنریتان چشم دارید؟
خدا همینقدر كه چشم ما را به هنر باز كرد و این موهبت را نصیب ما كرد... همین بزرگترین معامله و سود را برای آدم دارد.
توشه آخرت استاد كیخسرو خروش؟
هر كسی كه عاشقانه راه را طی بكند به نظر من بهشتی است و این عشق انسان را به طرف بهشت سوق میدهد، حالا چه مسیر هنر باشد چه عرفان و...
-
عباس زریباف دیگر تمام شد
-
گامی تازه در رعایت حقوق اساسی
-
پیشنهاد ویژه برای تهرانگردی در هفته تهران
-
ایرانی فکر کنیم، ایرانی زندگی کنیم
-
یک کوه مشکل!
-
تدارك ویژه رسانهای برای اربعین
-
ملت عشق
-
کسی که دنبال کمال است شهرت نمیخواهد
-
«ایران» یكپارچه حمله
-
وزنكشی ماشینبرقیها
-
رویایی که کابوس شد
-
دخترها بابایی اند...
-
گامی تازه در رعایت حقوق اساسی
-
عبور از بنبست جرم سیاسی