نقدی بر اظهارات مطرح شده در شبکه افق که واکنشهای فراوانی در پی داشت
مثل سردار فکر کنیم
در این چند روز ویدئوهایی از چند برنامه شبکه افق در شبکههای اجتماعی منتشر شده که با واکنشهای منفی روبهرو شده است.
قضیه چه بوده؟
یکی از مجریان تلویزیون در برنامهای که در روز تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی از شبکه افق پخش شد، گفت:«...من تأکید دارم ما جنگطلب نیستیم، اما گفتمانی که به آن باور داریم اقتضائاتی دارد و گاهی می طلبد ما حماسی و جهادی زندگی کنیم؛ گاهی البته شاید بیش از گاهی و من به شدت اعتقاد دارم باید یک خرده دوز این جدیت را در زندگیمان و فاصله گرفتن از بعضی مادیاتهایی که تا به حال خیلی درگیرش شدهایم به دلایل مختلف، در این 40 سال متأسفانه برخی ترویجش کردند و خواستند یک زندگی نه سیخ بسوزد و نه کباب را برای ما درست کنند که یک حد میانه معتدل به نظر عاقلانه برای ما تفسیر و تبیینش کردند...اما به برکت خونی که ریخته شد ما یک تکان جدی خوردیم که یا باید آن حرفها را ببوسیم و کنار بگذاریم، ببخشید شاید توی دوربین من نباید این حرف را بزنم ولی اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند از ایران برود. برود همان جاهایی که همان رفاه و همان مدل زندگی را دارد و اگر اعتقاد داریم به نظرم باید جدی به میدان بیاییم. به نظرم امروز نشان دادیم همه ما ایرانیان به یک مدل زندگی سلحشورانه احتیاج داریم و آن مدل را نیاز داریم...»
علاوه بر او محمدصادق کوشکی و نادر طالبزاده هم در برنامههایی از همین شبکه سخنانی گفتند که نه در خور شرایط، نه در راستای ایجاد وحدت و نه متناسب با رویکرد رسانه ملی بود.
واکنشها
ویدئوهای اظهارنظر زینب ابوطالبی، دو روزی است در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و واکنشهای زیادی به همراه داشته، واکنشهایی که غالبا انتقادی است. علاوه بر این مورد، صحبتهای نادر طالبزاده و قیاس او میان دو حادثه دلخراش داغی بر داغ گذاشت و تعجب بسیاری را از این مجری -کارشناس که سالهاست کار رسانه میکند و انتظار میرود با قواعد آن آشنا باشد، برانگیخت. همچنین کلام پرکنایه محمدصادق کوشکی در یکی دیگر از برنامههای شبکه افق هم از جمله مواردی است که جایی در قاب سیما نداشت و در این مدت با واکنشهای منفی زیادی مواجه شده است تا جایی که برخی مجریان صداوسیما هم نسبت به این لحن انتقاد کردند.
این سه اظهارنظر جنجالی و پخش آن در تلویزیون واکنشهای متدینین و فعالان رسانهای جبهه انقلاب را در پی داشت. چهرههای مختلفی که معمولا مواضع انقلابی و اعتقادی دارند، با انتشار مطالبی در فضای مجازی نسبت به این اظهارات واکنش نشان دادند و مطالب مطرح شده را دور از مشی انقلابی و دینی توصیف کردند. وجه مشترک این نقدها مساله عدم انطباق مطالب گفته شده با مفاهیم انقلابی و دینی و سیره امام و رهبری و شهدا و بهویژه حاجقاسم سلیمانی بوده است. اغلب منتقدان با بازنشر سخنان شهید سردار سلیمانی درباره نوع برخورد و تعامل با کسانی که مثل ما فکر نمیکنند و به عبارتی انقلابی تعریف نمیشوند، خواستار عذرخواهی این افراد شدند.
موضع رسانه ملی، موضع سردار سلیمانی
ابوطالبی در بخشی از صحبتهایش اشاره میکند: «شاید توی دوربین من نباید این حرف را بزنم ولی...» و با اشراف به اینکه هر نظر شخصی جایی برای بیان در رسانهای با ابعاد مخاطبان صداوسیما ندارد، این سخنان را میگوید. نظر شخصی جایش صفحه شخصی مجازی و... است، اما گفتن آن روی آنتن تلویزیون در روزهایی که به واسطه شرکت در مراسم تشییع سردار، وحدت کمنظیری میان اقشار مختلف مردم ایجاد شده بود، تفرقهآفرین و قطعا مسوولیت آن بر گرده گوینده است.
در حالی با این دست اظهارنظرها پس از شهادت سردار مواجه میشویم که این ابدا موضع شهید سلیمانی در مواجهه با مردم از دستهها و رستههای مختلف نبود و اساسا این سخنها مبنای اسلامی، همدلانه و وحدتآفرین ندارد. چگونه و بر مبنای چه مذهب و تفکری میتوان به این سادگی حکم به اخراج دیگران داد؛ آن هم در روزهایی که به خاطر داغهای متعدد باید بیش از پیش مراقب دل مردم بود و بیبرهان و تعقل کلامی به زبان نیاورد. اگر سنگ شهیدسلیمانی را به سینه میزنیم و نگاهش را مبنای نظر خود قرار میدهیم، او 29 مرداد سال 96 در مراسمی که به مناسبت روز مسجد در حضور ائمه جماعت، رئیس رسانه ملی و... برگزار شد، سخنرانی داشت که محتوای آن کاملا با اینگونه دیدگاهها مغایرت دارد. احتمالا ویدئوی این مراسم را که پس از شهادت ایشان در فضای مجازی زیاد دست به دست میشود، دیدهاید. این شهید در بخشی از سخرانی خود میگوید: «نباید گفت من و آدمهای خودم. من و رفقای خودم. من و مریدهای خودم. مداح هستم با مریدهای خودم...این بیحجاب است، این باحجاب است. این چپ است، آن راست است، این اصلاح طلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟ که را دارید حفظ میکنید؟ اینها مردم ما هستند. اینها بچهها ما هستند. شما در خانه خودتان همه بچههایتان مثل هم هستند؟ همه متدینند؟ همه نماز شبخوان هستند؟ همه مثل هم نماز میخوانند؟ ابدا. هر که ادعا کند الکیه. متفاوتند...پدر چه کار میکند؟ پدر اداره میکند. پدر جذب میکند. یکی را با محبت. یکی را با تشر و... . به نوعی او را درون خانواده جذب میکند. حرمت خانواده را حفظ میکند. جامعه ما خانواده ماست...»
شهیدسردار سلیمانی در سخنانی دیگر هم به موضوع همبستگی میان مردم و اتحاد بیشتر بین ملت اشاره کرده و در بخشی از آن با تاکید بر اینکه جامعه ما خانواده ماست، گفته بود: «همان دختر کمحجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست...فقط رابطه حزباللهی با حزباللهی معنا ندارد. رابطه حزباللهی با کسی که دینش ضعیفتر است موضوعیت دارد. جامعه ما خانواده ماست. اینها همه مردم ما هستند. اینها بچههای ما هستند.» موضع رسانه ملی، همان موضع سردارشهید است؛ دیدگاهی که جامعه و اعضای متفاوت آن را همچون یک خانواده میداند.
قضیه چه بوده؟
یکی از مجریان تلویزیون در برنامهای که در روز تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی از شبکه افق پخش شد، گفت:«...من تأکید دارم ما جنگطلب نیستیم، اما گفتمانی که به آن باور داریم اقتضائاتی دارد و گاهی می طلبد ما حماسی و جهادی زندگی کنیم؛ گاهی البته شاید بیش از گاهی و من به شدت اعتقاد دارم باید یک خرده دوز این جدیت را در زندگیمان و فاصله گرفتن از بعضی مادیاتهایی که تا به حال خیلی درگیرش شدهایم به دلایل مختلف، در این 40 سال متأسفانه برخی ترویجش کردند و خواستند یک زندگی نه سیخ بسوزد و نه کباب را برای ما درست کنند که یک حد میانه معتدل به نظر عاقلانه برای ما تفسیر و تبیینش کردند...اما به برکت خونی که ریخته شد ما یک تکان جدی خوردیم که یا باید آن حرفها را ببوسیم و کنار بگذاریم، ببخشید شاید توی دوربین من نباید این حرف را بزنم ولی اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند از ایران برود. برود همان جاهایی که همان رفاه و همان مدل زندگی را دارد و اگر اعتقاد داریم به نظرم باید جدی به میدان بیاییم. به نظرم امروز نشان دادیم همه ما ایرانیان به یک مدل زندگی سلحشورانه احتیاج داریم و آن مدل را نیاز داریم...»
علاوه بر او محمدصادق کوشکی و نادر طالبزاده هم در برنامههایی از همین شبکه سخنانی گفتند که نه در خور شرایط، نه در راستای ایجاد وحدت و نه متناسب با رویکرد رسانه ملی بود.
واکنشها
ویدئوهای اظهارنظر زینب ابوطالبی، دو روزی است در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و واکنشهای زیادی به همراه داشته، واکنشهایی که غالبا انتقادی است. علاوه بر این مورد، صحبتهای نادر طالبزاده و قیاس او میان دو حادثه دلخراش داغی بر داغ گذاشت و تعجب بسیاری را از این مجری -کارشناس که سالهاست کار رسانه میکند و انتظار میرود با قواعد آن آشنا باشد، برانگیخت. همچنین کلام پرکنایه محمدصادق کوشکی در یکی دیگر از برنامههای شبکه افق هم از جمله مواردی است که جایی در قاب سیما نداشت و در این مدت با واکنشهای منفی زیادی مواجه شده است تا جایی که برخی مجریان صداوسیما هم نسبت به این لحن انتقاد کردند.
این سه اظهارنظر جنجالی و پخش آن در تلویزیون واکنشهای متدینین و فعالان رسانهای جبهه انقلاب را در پی داشت. چهرههای مختلفی که معمولا مواضع انقلابی و اعتقادی دارند، با انتشار مطالبی در فضای مجازی نسبت به این اظهارات واکنش نشان دادند و مطالب مطرح شده را دور از مشی انقلابی و دینی توصیف کردند. وجه مشترک این نقدها مساله عدم انطباق مطالب گفته شده با مفاهیم انقلابی و دینی و سیره امام و رهبری و شهدا و بهویژه حاجقاسم سلیمانی بوده است. اغلب منتقدان با بازنشر سخنان شهید سردار سلیمانی درباره نوع برخورد و تعامل با کسانی که مثل ما فکر نمیکنند و به عبارتی انقلابی تعریف نمیشوند، خواستار عذرخواهی این افراد شدند.
موضع رسانه ملی، موضع سردار سلیمانی
ابوطالبی در بخشی از صحبتهایش اشاره میکند: «شاید توی دوربین من نباید این حرف را بزنم ولی...» و با اشراف به اینکه هر نظر شخصی جایی برای بیان در رسانهای با ابعاد مخاطبان صداوسیما ندارد، این سخنان را میگوید. نظر شخصی جایش صفحه شخصی مجازی و... است، اما گفتن آن روی آنتن تلویزیون در روزهایی که به واسطه شرکت در مراسم تشییع سردار، وحدت کمنظیری میان اقشار مختلف مردم ایجاد شده بود، تفرقهآفرین و قطعا مسوولیت آن بر گرده گوینده است.
در حالی با این دست اظهارنظرها پس از شهادت سردار مواجه میشویم که این ابدا موضع شهید سلیمانی در مواجهه با مردم از دستهها و رستههای مختلف نبود و اساسا این سخنها مبنای اسلامی، همدلانه و وحدتآفرین ندارد. چگونه و بر مبنای چه مذهب و تفکری میتوان به این سادگی حکم به اخراج دیگران داد؛ آن هم در روزهایی که به خاطر داغهای متعدد باید بیش از پیش مراقب دل مردم بود و بیبرهان و تعقل کلامی به زبان نیاورد. اگر سنگ شهیدسلیمانی را به سینه میزنیم و نگاهش را مبنای نظر خود قرار میدهیم، او 29 مرداد سال 96 در مراسمی که به مناسبت روز مسجد در حضور ائمه جماعت، رئیس رسانه ملی و... برگزار شد، سخنرانی داشت که محتوای آن کاملا با اینگونه دیدگاهها مغایرت دارد. احتمالا ویدئوی این مراسم را که پس از شهادت ایشان در فضای مجازی زیاد دست به دست میشود، دیدهاید. این شهید در بخشی از سخرانی خود میگوید: «نباید گفت من و آدمهای خودم. من و رفقای خودم. من و مریدهای خودم. مداح هستم با مریدهای خودم...این بیحجاب است، این باحجاب است. این چپ است، آن راست است، این اصلاح طلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟ که را دارید حفظ میکنید؟ اینها مردم ما هستند. اینها بچهها ما هستند. شما در خانه خودتان همه بچههایتان مثل هم هستند؟ همه متدینند؟ همه نماز شبخوان هستند؟ همه مثل هم نماز میخوانند؟ ابدا. هر که ادعا کند الکیه. متفاوتند...پدر چه کار میکند؟ پدر اداره میکند. پدر جذب میکند. یکی را با محبت. یکی را با تشر و... . به نوعی او را درون خانواده جذب میکند. حرمت خانواده را حفظ میکند. جامعه ما خانواده ماست...»
شهیدسردار سلیمانی در سخنانی دیگر هم به موضوع همبستگی میان مردم و اتحاد بیشتر بین ملت اشاره کرده و در بخشی از آن با تاکید بر اینکه جامعه ما خانواده ماست، گفته بود: «همان دختر کمحجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست...فقط رابطه حزباللهی با حزباللهی معنا ندارد. رابطه حزباللهی با کسی که دینش ضعیفتر است موضوعیت دارد. جامعه ما خانواده ماست. اینها همه مردم ما هستند. اینها بچههای ما هستند.» موضع رسانه ملی، همان موضع سردارشهید است؛ دیدگاهی که جامعه و اعضای متفاوت آن را همچون یک خانواده میداند.