فروکاست مفهوم منجی

فروکاست مفهوم منجی

امیر مسروری روزنامه‌نگار و کارشناس مسائل دینی


موضوع منجی که بخش اول فیلم «تل ماسه» به آن پرداخت، نه برای اولین بار است که بر پرده سینما می‌آید و نه قرار است آخرین بار باشد. مساله منجی را حتی اگر از زاویه ادیان به آن پرداخته نشود، باید فطری‌ترین و انسانی‌ترین حس و نیاز بشریت دانست. مواجهه ظلم و ظالم تنها با منجی است که مفهوم پیدا می‌کند و بر خواست منجی است که مظلومین را از یوغ ظالمین نجات می‌دهد. مفاهیم نجات را باید یکی از جذاب‌ترین مفاهیم برای ترسیم در قاب هنر دانست. مفهومی که ذات آن به سبب پیچیدگی و قدرت روایتگری می‌تواند مخاطب را مجذوب هنر کند. اینجاست که آخرالزمان نتیجه تعریف نویسنده‌ای می‌شود که قرار است مخاطب را برای ساعتی پای پرده بنشاند یا در کنار قاب جادویی تلویزیون، سریال عظیمی را به نمایش درآورد.با این تفسیر، فیلم تل‌ماسه سراغ موضوعی رفت که به سبب ایهام و فعال‌بودن گزاره‌های مختلف، قدرت روایتگری بالایی دارد. تا اینجا یا بهتر است گفت در بخش اول فیلم، کارگردان و نویسنده روایتگری خود را تنها به ضرورت وجود منجی تقلیل دادند. باور دیرینی که حالا تمدن‌های دیگر را درگیر کرده و منجی خود  را  نه از درون خود بلکه از تمدن دیگر می‌خواهند. تلاش کارگردان منحصر شده است به این‌که باید منجی را پذیرفت! این‌که روایت داستان در بیش از دو ساعت کشش چنین توصیفی را دارد یا خیر باید از مخاطبان پرسید. هرچند فیلم با استقبال جهانی در گیشه و پلتفرم‌ها مواجه شده اما تل‌ماسه چیز جدیدی در قبال مفهوم متن و فرامتن منجی نداشت. حرفی که شاید در دو سه دقیقه می‌توانست روایت کند، در دو ساعت روایت شد. روایت این‌که جامعه‌ای به منجی باور دارند! تمام ضعف تل‌ماسه به فروکاست مفهوم منجی برنمی‌گردد. فیلم تلاش دارد منجی و باور به آن را در سرزمینی خاص با اندیشه‌های خاص محصور کند در حالی که بشر از منجی جدا شده و تمدن‌ها و پیشرفت و تکنولوژی ارتباطی با منجی ندارد؛ منجی‌ای که البته خود نیز اطلاعی نسبت به این‌که قرار است سرنوشت بشر به دستش رقم بخورد ندارد و تنها چند خواب او الهام‌بخش نجات یک قوم است. البته منجی تل‌ماسه با منجی‌های ادیان شباهت بسیاری دارد. منجی‌ای که قرار است در سرزمینی ظهور کند که «نعمت» در آن به وفور وجود دارد و بر سر این نعمت دعواست. با این حال باید تل‌ماسه را با کیفیت، پرالتهاب اما کشدار دانست. این را نیز باید گفت منجی تل‌ماسه یک فرد عادی است که به او عنایت شده و تفاوتی با هیچ فرد دیگری ندارد. البته تنها با بخش اول نمی‌توان تل‌ماسه را قضاوت کرد با این حال فیلم خود را در یک مفهوم و نه در یک داستان محصور کرده و همین مساله از جذابیت فیلم کاسته و شخصیت‌محور شده است. باید دید ادامه تل‌ماسه قرار است چطور و چگونه رقم بخورد و منجی چگونه در برابر تسلیحات و باورهای امپراتوری خود قیام کند؛ امپراتوری‌ای که برای حفظ آن سوگند خورده بود.