گفتوگو با مرد همسرکش
بهجای آمریکا، روانه زندان شدم
مردی که در جریان دعوای خانوادگی، همسرش را به قتل رسانده بود، در گفتوگو با خبرنگار جامجم به تشریح قتل همسرش قبل از سفر به آمریکا پرداخت.
به گزارش خبرنگار جامجم، بهرام 63ساله متهم است که همسر 58ساله خود را در جریان درگیری خانوادگی چهارشنبه هفته گذشته با هفت ضربه چاقو در خانهاش در محله جنتآباد به قتل رساند و بعد از چند روز در قم بازداشت شد. مرد همسرکش پیش از ظهر دیروز -سهشنبه - به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در تحقیقات گفت: آن روز پس از اختلاف و مشاجره خانوادگی عصبانی شدم و یکدفعه او را با ضربههای چاقو کشتم و بعد هم فرار کردم. عذابوجدان دارم و خیلی پشیمانم. دو پسر جوان مقتول هم پس از اطلاع از قتل مادرشان از آمریکا به ایران بازگشتهاند.
یکی از آنها در تحقیقات گفت: من در رشته مهندسی نفت و برادرم در رشته مهندسی رایانه در آمریکا ادامه تحصیل میدهیم. مادرم موافق رفتن ما و پدرمان مخالف آن بود. همین باعث اختلاف و دعوایشان شده بود. در تماس تلفنی داییام متوجه شدیم مادرمان فوت کرده و پدرمان قاتل است و هنوز در شوک هستیم. گمان میکنیم چون پدرم دچار ناراحتی روحی و عصبی بود نتوانسته اعصابش را کنترل کند و او را کشته است. میخواهیم او تحت درمان قرار بگیرد.
قاضی میثم حسینپور، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران دستور انتقال متهم به پزشکی قانونی برای بررسی سلامت روانیاش را صادر کرد.
حاضرم هر مجازاتی را قبول کنم
بهرام 63 ساله متهم به قتل همسری است که 35 سال از زندگی مشترک را با هزاران فرازونشیب با او گذرانده بود. هنوز باور این جنایت برای خودش هم سخت است. در حاشیه جلسه بازپرسی از متهم به قتل در دادسرای جنایی تهران فرصتی دست داد تا با او گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید.
قبل از دستگیری چهکاره بودی؟
سالها در زمینه آهنگری فعالیت داشتم. علاوهبرآن زیباسازی فضای سبز و طراحی و نقاشی هم انجام میدادم. چند ماهی بود سفارش کار نداشتم و بیکار شده بودم.
دلیل اختلاف با همسرت چه بود؟
از هفت سال قبل اختلاف و درگیریمان شروع شد. من مخالف بودم دو پسرمان برای ادامهتحصیل به آمریکا سفر کنند اما همسرم موافق رفتن آنها بود. چند بار به دیدن آنها رفتیم اما همچنان دلتنگشان بودم و تحمل دوری دو پسرم را نداشتم. همسرم را مقصر
رفتن آنها میدانستم.
به همین دلیل او را کشتی؟
قتل یکدفعه رخ داد. آن روز ظهر همسرم ناهار قیمه پخته بود و مشغول ناهارخوردن بودیم که بر سر موضوعات قبلی، بیکاریام و رفتن بچهها به آمریکا دعوایمان شد. اعصابم بههمریخت و کنترلم را ازدستدادم. از سینک ظرفشویی چاقویی را برداشتم و انگار دیوانه شده بودم. سمت همسرم رفتم و ضربههایی به او زدم که غرق در خون در آشپزخانه افتاد و فوت شد. وقتی به خودم آمدم فهمیدم هفت ضربه به او زدهام. از ترس همسایهها جسد را بیرون نبردم.
بعد چه شد؟
10 دقیقه کنار جسد بودم. بعد وسایل خانه را بههمریختم و به دنبال گذرنامهام بودم که آن را یافتم و با برداشتن کارت بانکی و لباسهایم بیرون آمدم و سوار اتومبیل پژوی خودم شدم و گریختم. اگر این دعوای مرگبار رخ نمیداد بلیت و ویزا گرفته بودیم و قرار بود 22 نوامبر به آمریکا سفر کنیم.
بعداز فرار کجا رفتی؟
چند ساعتی در تهران سرگردان بودم. بعد رفتم سمت کرمان و از آنجا اصفهان و بعد راهی قم شدم. به سرم زد به آمریکا بروم که عذابوجدان مانعم شد. من زنی را که دوست داشتم و 35 سال با او زندگی کرده بودم با دستان خودم بیرحمانه کشتم. قصد داشتم به تهران بیایم و خودم را معرفی کنم که ماموران دستگیرم کردند.
حرف آخر.
از قتل همسرم خیلی پشیمان هستم و عذابوجدان دارم. من بچههایم را داغدار کردم و هر مجازاتی آنها برایم بخواهند حاضرم تحمل کنم حتی اگر این مجازات حکم مرگم باشد.
یکی از آنها در تحقیقات گفت: من در رشته مهندسی نفت و برادرم در رشته مهندسی رایانه در آمریکا ادامه تحصیل میدهیم. مادرم موافق رفتن ما و پدرمان مخالف آن بود. همین باعث اختلاف و دعوایشان شده بود. در تماس تلفنی داییام متوجه شدیم مادرمان فوت کرده و پدرمان قاتل است و هنوز در شوک هستیم. گمان میکنیم چون پدرم دچار ناراحتی روحی و عصبی بود نتوانسته اعصابش را کنترل کند و او را کشته است. میخواهیم او تحت درمان قرار بگیرد.
قاضی میثم حسینپور، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران دستور انتقال متهم به پزشکی قانونی برای بررسی سلامت روانیاش را صادر کرد.
حاضرم هر مجازاتی را قبول کنم
بهرام 63 ساله متهم به قتل همسری است که 35 سال از زندگی مشترک را با هزاران فرازونشیب با او گذرانده بود. هنوز باور این جنایت برای خودش هم سخت است. در حاشیه جلسه بازپرسی از متهم به قتل در دادسرای جنایی تهران فرصتی دست داد تا با او گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید.
قبل از دستگیری چهکاره بودی؟
سالها در زمینه آهنگری فعالیت داشتم. علاوهبرآن زیباسازی فضای سبز و طراحی و نقاشی هم انجام میدادم. چند ماهی بود سفارش کار نداشتم و بیکار شده بودم.
دلیل اختلاف با همسرت چه بود؟
از هفت سال قبل اختلاف و درگیریمان شروع شد. من مخالف بودم دو پسرمان برای ادامهتحصیل به آمریکا سفر کنند اما همسرم موافق رفتن آنها بود. چند بار به دیدن آنها رفتیم اما همچنان دلتنگشان بودم و تحمل دوری دو پسرم را نداشتم. همسرم را مقصر
رفتن آنها میدانستم.
به همین دلیل او را کشتی؟
قتل یکدفعه رخ داد. آن روز ظهر همسرم ناهار قیمه پخته بود و مشغول ناهارخوردن بودیم که بر سر موضوعات قبلی، بیکاریام و رفتن بچهها به آمریکا دعوایمان شد. اعصابم بههمریخت و کنترلم را ازدستدادم. از سینک ظرفشویی چاقویی را برداشتم و انگار دیوانه شده بودم. سمت همسرم رفتم و ضربههایی به او زدم که غرق در خون در آشپزخانه افتاد و فوت شد. وقتی به خودم آمدم فهمیدم هفت ضربه به او زدهام. از ترس همسایهها جسد را بیرون نبردم.
بعد چه شد؟
10 دقیقه کنار جسد بودم. بعد وسایل خانه را بههمریختم و به دنبال گذرنامهام بودم که آن را یافتم و با برداشتن کارت بانکی و لباسهایم بیرون آمدم و سوار اتومبیل پژوی خودم شدم و گریختم. اگر این دعوای مرگبار رخ نمیداد بلیت و ویزا گرفته بودیم و قرار بود 22 نوامبر به آمریکا سفر کنیم.
بعداز فرار کجا رفتی؟
چند ساعتی در تهران سرگردان بودم. بعد رفتم سمت کرمان و از آنجا اصفهان و بعد راهی قم شدم. به سرم زد به آمریکا بروم که عذابوجدان مانعم شد. من زنی را که دوست داشتم و 35 سال با او زندگی کرده بودم با دستان خودم بیرحمانه کشتم. قصد داشتم به تهران بیایم و خودم را معرفی کنم که ماموران دستگیرم کردند.
حرف آخر.
از قتل همسرم خیلی پشیمان هستم و عذابوجدان دارم. من بچههایم را داغدار کردم و هر مجازاتی آنها برایم بخواهند حاضرم تحمل کنم حتی اگر این مجازات حکم مرگم باشد.