پول را بردار و فرار کن

پول را بردار و فرار کن

فیلم‌هایی با تم سرقت همیشه از جمله فیلم‌های محبوب تماشاگران سینما بوده است. در گذشته این فیلم‌ها محدود به گانگسترها و بانک‌زن‌های کابویی بود اما امروزه تنوع بسیاری یافته است.

 فیلم‌های سرقت مدرن، گانگسترهای حریص قدیمی را که سیگار می‌کشند و اسلحه به دست دارند از دور خارج کرده و شخصیت‌های پیچیده و حساب‌شده‌ای را جایگزین آنها کرده‌ است که اخلاق آنها از انگیزه‌های آنها مبهم‌تر است. بسیاری از این فیلم‌ها به عنوان انتقادی استعاری از وضعیت کنونی سیستم سرمایه‌داری و اوضاع طبقه کارگر آمریکا عمل می‌کند اما همه چیز، فلسفه نیست، بلکه یک فیلم سرقت‌ خوب، پرتنش، دراماتیک، غیرقابل پیش‌بینی و هوشمندانه است. یک تیراندازی بزرگ در فیلم می‌تواند به اندازه یک سرقت غیر‌مسلح، موثر باشد؛ به شرطی که هنرمندان و نه جنایتکاران، به‌خوبی از پس اجرای آن بربیایند.  در همه این سال‌ها بخش قابل‌توجهی از تعداد فیلم‌های تولیدی سالانه را این فیلم‌ها تشکیل می‌دهند و نکته جالب‌توجه در این میان این است که بدانیم اغلب این فیلم‌ها هم در باکس آفیس هفتگی جزو‌صدرنشین‌های گیشه‌هستند. 

بچه‌راننده
بچه‌راننده مانند چند خط کوتاه از ملودی یک قطعه موزیکال است. اکشن، انسداد، هیجان و صدا همزمان با ضرب و شتم، در مدت زمان تقریبا دوساعته این مونتاژ حماسی از موسیقی و تعقیب و گریز ماشینی، یکی از منحصر‌به‌فردترین و پرانرژی‌ترین فیلم‌های اکشن تمام دوران را ایجاد می‌کند. در این فیلم با موضوع سرقت، انسل الگورت (بازیگر بخت‌پریشان ما) به عنوان بچه، روی صندلی راننده می‌نشیند. او راننده‌ای ماهر است که استعداد خود را در یک سرقت جنایی که توسط کوین اسپیسی طراحی و اداره می‌شود، به‌کار می‌گیرد. بچه‌راننده مانند همه فیلم‌های قبلی رایت، پر از انرژی است. فقط در بخش‌هایی خاص، از سرعت فیلم کاسته می‌شود تا بچه به خانه برگردد تا از جوزف (سی‌جی جونز)، همسایه ناشنوای پیر خود مراقبت کند و در آنجاست که او با دبورا (لیلی جیمز) آشنا می‌شود.

راهزنان
بروس ویلیس و بیلی باب تورتون در این فیلم ارزشمند اوایل قرن جدید، به‌عنوان یک زوج باهوش و شوخ‌طبع حضور دارند. آنها شهروندان ناامید فوق‌الذکر نیستند که توسط سیستم مجبور به جرم و جنایت شده باشند، بلکه دو مرد هستند که تمایل دارند به شیوه‌ای زندگی کنند که برای ۹۹ درصد از مردم جهان، دست‌نیافتنی است. آنها با سرقت غیر‌مسلحانه از بانک‌ها شروع می‌کنند و به گونه‌ای پیشرفت می‌کنند که به آنها لقب راهزنان می‌دهند. این دو در طول جنایات خود، سادیستی عمل نمی‌کنند و بسیار خونسرد و ملایم هستند. برنامه‌های آنها توسط کیت بلانشت که سعی دارد در روند آنها خلل ایجاد کند، به‌هم می‌خورد. سکانس‌ معرفی او که سبک خاصی دارد، آغاز هیجان غیرقابل پیش‌بینی ناشی از حضور اوست.

سرقت
سرقت علی‌رغم اکران همزمان با ۱۱ یار اوشن، کاملا با آن متفاوت است. دنیای این فیلم، بدبینانه، خاکستری و زجرآور است. جین هکمن سردسته گروهی از سارقان و هنرمندان کلاهبردار و کثیف است. گروه سارقان این فیلم مانند چند فیلم دیگر در این لیست، همه قبل از این‌که اقدام به سرقت کنند، به هم قول می‌دهند که این مورد، آخرین کارشان باشد. گروه هکمن در به دست آوردن و ربودن یک محموله طلا، مانند یک خانواده رفتار و عمل می‌کنند، به گونه‌ای که دومینیک تورتو در مقابل آنها کم می‌آورد. سرقت یک فیلم جنایی است که با وجود نابغه‌های کمدی مانند جین هکمن، دنی دویتو (بازیگر سریال فیلادلفیا همیشه آفتابی است) و سم راکول (بازیگر فیلم هفت‌روانی) فاقد طنز است که البته این کمبود طنز و کمدی با داستانی هیجان‌انگیز و سراسر حقه و فریب، جبران می‌شود.

لوگان خوش‌شانس
استیون سودربرگ بعد از دو فصل عالی در سریال نیک و یک دهه پس از پایان سه‌گانه اوشن، با فیلم لوگان خوش‌شانس، به زیر‌ژانر سرقت بازگشت. برادران لوگان با بازی چنینگ تیتوم و آدام درایور با کمک یک شیمیدان سرکش (دنیل کریگ)، نقشه‌ای را برای سرقت از یک رویداد ناسکار، طراحی می‌کنند. هیچ بازیگر دیگری نمی‌توانست نقش‌ها را به‌خوبی این سه نفر بازی کند. تیتوم و درایور در نقش پسرهایی خوب با رگه‌هایی بدی هستند که در حالی که سعی می‌کنند نقشه را در کنار یکدیگر پیش ببرند، مدام ناله می‌کنند و غر می‌زنند. دنیل کریگ، دیالوگ‌های خاص خود را با لهجه تند جنوبی ادا می‌کند‌. بازی او در این نقش به عنوان یک جنایتکار حرفه‌ای در این گروه، طرح و داستان فیلم را پربارتر کرده است. این فیلم به اندازه فیلم‌های اوشن، کمدی و هوشمندانه است اما در آن، خبری از روشنایی روز و کت و شلوار و لباس رسمی نیست.