همه زیر چتر انقلابیم

گفت‌وگو با دكتر حسن خجسته معاون سابق سازمان صدا و سیما درباره روزهای انقلاب

همه زیر چتر انقلابیم

 دكتر حسن خجسته به نسل اول انقلاب تعلق دارد. از آن آدم‌های به اصطلاح بی‌شیله پیله‌ای كه رسانه را كاملا می‌شناسد و آن‌قدر سواد و معلومات دارد كه می‌داند رسانه‌ها در همه اشكالشان می‌توانند در شكل‌گیری یك انقلاب، حفاظت از آن، تقویتش یا تضعیف‌اش موثر باشند. در مرور روز‌های انقلاب، دكتر خجسته اول سری به تابستان 57 می‌زند و خاطره‌ای برایم تعریف می‌كند. همراه با آقای علی اصغر پورمحمدی (مدیر سابق شبكه سه) از ایرانشهر به رفسنجان رفتیم برای اجرای نمایش ابوذر. آن زمان نام ابوذر مانند نام یك رمز بود برای بیان تفكرات انقلابی. نمایش را روز جمعه بعد از نماز مغرب و سخنرانی تند مرحوم‌هاشمیان ـ امام جمعه وقت رفسنجان ـ اجرا كردیم. نمایش آن‌قدر روی مردم تاثیر گذاشت كه وقتی تمام شد به خیابان رفتند و تظاهرات كردند. من و آقای پورمحمدی هم بودیم. سربازهای شاه به جمعیت حمله كردند. من شهر را بلد نبودم و هرجور بود فرار كردم و در یكی از كوچه‌هابه روی پشت‌بام گنبدی شكلی رفتم و تا صبح همان‌جا ماندم، اما صدای تیراندازی را می‌شنیدم. صبح كه شد از پشت‌بام داخل كوچه پریدم و منزل آقای پورمحمدی را پیدا كردم. آن زمان بود كه متوجه شدم در تیراندازی شب گذشته یكی از انقلابیون شهید شده. او اولین شهید انقلاب رفسنجان بود.
 محافظت از اماكن عمومی
من در مشهد، تهران و شهرهای دیگر هم در تظاهرات شركت می‌كردم. به نظرم الان فرصت مناسبی است به این نكته اشاره كنم كه در هیچ‌كدام از این تظاهرات‌ و راهپیمایی‌ها مردم به اماكن عمومی حمله نمی‌كردند، شیشه نمی‌شكستند و جایی را آتش نمی‌زدند. اگر افراد معدودی هم این كار را می‌كردند، جمعیت جلوی آنها را می‌گرفت، چون تفكر حاكم این بود كه كسی حق تعرض به اماكن عمومی و بیت‌المال را ندارد. فقط در روزهای 9 و 10 دی‌ كه سربازهای شاه به سمت مردم تظاهر‌كننده مشهد شلیك كردند، مردم عصبانی شدند و یك فروشگاه متعلق به ارتش را آتش زدند و گرنه هیچ‌وقت دست به این كار نمی‌زدند. اگر آن زمان سینماها را در برخی شهرها آتش می‌زدند به این دلیل بود كه سالن‌های سینماهای آن زمان مروج فساد بودند و با اصول دین مغایرت داشتند.
 خون، آتش و اعتراض
دكتر خجسته در ادامه صحبت‌هایش به اعتراضاتی كه دو سالی است گاهی در كشور اتفاق می‌افتد و اماكن عمومی تخریب و به آتش كشیده می‌شود، اشاره می‌كند و می‌گوید: سال 57 كه تظاهرات شكل عمومی‌تری به خود گرفت و به پیروزی منجر شد، امام خمینی به عنوان رهبر اصلی انقلاب و دیگر نظریه‌پردازها و پایه‌گذاران انقلاب، ایدئولوژی و تفكر انقلاب را برای مردم تشریح كرده بودند و مردم دقیقا می‌دانستند هدف از انقلاب چیست و آرمان‌‌های انقلاب برایشان مشخص بود و مسیری كه باید طی می‌كردند هم معلوم بود، اما الان به دلیل برخی مشكلات كه عمده آن اقتصادی و معیشتی است، اعتراضاتی شكل می‌گیرد، چون دلیل مشكلات برای مردم تشریح نمی‌شود، مردم اغنا نمی‌شوند و شكافی بین مردم و مسؤولان شكل گرفته است. بیگانگان كه اتفاقا منتظر فرصتند درست می‌آیند روی لبه این شكاف می‌ایستند و باعث بروز اتفاقات ناگواری می‌شوند. بر اساس یك تفكر خون و‌ آتش اعتراضات را به اوج می‌رساند، چون به مردم هیجان وارد می‌كند. الان آن جریان سوم كه به هیچ طیف سیاسی داخلی و به مردم هم تعلق ندارد از این روش برای به هیجان آوردن مردم استفاده كرده و با شكستن شیشه‌های مثلا بانك‌ها و با آتش زدن پمپ بنزین‌ها می‌خواهد موج‌سواری كند و به هدف خود برسد. اما سال 57 رهبران انقلاب به‌شدت مراقب این موج‌سواری‌ها بودند و جلوی آن را می‌گرفتند كه انقلاب از مسیر خودش منحرف نشود.
 شكاف میان مردم و مسؤولان
این استاد دانشگاه به این نكته هم اشاره می‌كند كه لایه بنیادین انقلاب، معنویت و دین بود. به همین دلیل خشونت در آن بسیار كمرنگ بود. باور این بود كه برای رسیدن به استقلال و آزادی نباید سازش كرد. مقاومت هزینه دارد و نباید به سادگی سازش كرد. اما همان‌طور كه گفتم همه اینها برای مردم تبیین شده بود. مردم به مرور متوجه عمق ماجرا می‌شدند. به همین دلیل روز به روز بر تعداد انقلابیون افزوده می‌شد. اول آرمان‌ها را باور می‌كردند، بعد به جمع انقلابیون می‌پیوستند. یكی از آرمان‌های اصلی انقلاب، عدالتخواهی بود، آرمانی كه مدتی است به نظر می‌رسد كمرنگ شده و مردم نمی‌دانند چرا این اتفاق رخ داده و چرا جلوی آن گرفته نشده. نبود عدالت باعث كم شدن درآمد مردم، بیكاری و گرانی شده و چون برای مردم دلایل توضیح داده نشده، مردم اعتراض می‌کنند و بیگانگان از شكاف بین مردم و مسؤولان استفاده می‌كنند و موج‌های خطرناكی راه می‌اندازند كه هم به حاكمیت آسیب می‌زند هم به مردم و خواسته‌های آنها.
 جای خالی گفت‌وگو
دكتر خجسته كه در دانشگاه درس رسانه می‌دهد و سال‌ها معاون صدای سازمان صدا و سیما بوده یكی از دلایل به وجود آمدن این مسائل را نبود فضای گفت‌وگو در رسانه‌ها می‌داند. همه رسانه‌ها، دیداری، شنیداری، مكتوب، فضای مجازی و شبكه‌های اجتماعی، حتی سخنرانی‌ها و میزگردها و مناظراتی كه در مكان‌های مختلف برگزار می‌شوند یا باید برگزار شوند. رسانه‌ها نتوانستند مردم را اغنا كنند. شاید به این دلیل كه آدم‌های هر دو جناح سیاسی كه در كشور فعال هستند، همكاری نمی‌كنند چون گفت‌وگو را بلد نیستند. به نظرشان گفت‌وگو به تقابل منجر می‌شود كه این كاملا اشتباه است. اگر آدم‌های متعلق به جناح‌های سیاسی و حتی دولتمردان و مسؤولان با فضای گفتگو آشنا باشند، می‌توانند از رسانه‌ها استفاده، مشكلات روز جامعه را مطرح و درباره آن صحبت كنند. در همین گفت‌وگوهاست كه راهكارها پیدا می‌شود. اول انقلاب، گرایش‌های سیاسی خیلی متنوع‌تر از امروز بود كه بیشتر هم گرایشات چپ بود. اما همه آنها در یك طرف بودند و طرف مقابل، انقلاب اسلامی و رهبرش، امام خمینی(ره) بود كه آن‌قدر به كارش ایمان داشت و راهش را می‌شناخت كه آن گرایش‌ها به مرور كمرنگ شد.
به نظرم مرزبندی سیاسی و جناح‌ بندی سیاسی اصلا بد نیست وقتی زیر پرچم انقلاب اسلامی باشد. انقلاب ما چترش بسیار وسیع است، اما متاسفانه چون معرفی نشده، مردم آن را كمتر می‌شناسند و سیاستمداران هم یا دامنه این چتر را نمی‌شناسند یا باور ندارند كه با گفت‌وگو می‌شود از حریم انقلاب اسلامی محافظت كرد. ما این روزها به‌شدت نیازمندیم آرمان‌های انقلاب‌اسلامی بار دیگر برای مسؤولان و مردم تبیین شود. برای مردم یادآوری شود كه چرا انقلاب كردیم و انقلاب چگونه پیروز شد و ما چرا و چگونه باید پای آرمان‌های انقلاب بمانیم. باز هم تاكید می‌كنم رسانه‌ها باید وارد عمل شوند. نباید باب گفت‌وگو بسته و به تقابل تبدیل شود. این را هم بگویم، به نظر می‌رسد رسانه‌های ما در یك سردرگمی عجیب گیر افتاده‌اند و نمی‌توانند از غلاف «چه باید بكنیم» دربیایند. ظرفیت رسانه‌ای كشور ما بسیار بالاست، اما الان میدان‌دار رسانه‌‌ای چند شبكه‌ای است كه از خارج در كشورمان پخش می‌شود و در بزنگاه‌ها مردم را هیجان‌زده و اخبار نادرست را به آنها تزریق می‌‌كند. ما نباید مقلوب این فضای رسانه‌ای شویم. شاید رسانه‌های ما باید آموزش بینند و ساختارهای خود را بازنگری كنند تا بتوانند تاثیرگذارتر شوند و اعتماد را در مردم احیا كنند. تاكید می‌كنم اعتماد فقط با گفت‌وگو به دست می‌آید؛ همان روشی كه باعث شد انقلاب اسلامی به پیروزی برسد.