شکست گاو شیرده دشمن در جنگ‌فرهنگی

یادداشتی از احمد میراحسان

شکست گاو شیرده دشمن در جنگ‌فرهنگی

در بخش‌های پیشین این سلسله‌یادداشت‌ها درباره نسبت میان سینمای ایران چه سینمای بلند و چه سینمای کوتاه با مجموعه فرهنگی کشور و خاستگاه آن در دوران دیکتاتوری پهلوی سخن گفتیم و به اینجا رسیدیم که تقلیل و تنزل چالش بزرگ امروزی کاملا خطاست.

3) من سینما را یک قلمرو ویژه جهان مدرن و هنر مدرن و تکنولوژیک می‌دانم که بیش از هرجا مقامش راهبری فرهنگ، ساختار فکری و اخلاقی و سبک زندگی غرب بوده است و در ماهیت مدرن آن تنها با آفرینش و سازمان‌دادن جدی سینمایی با معناها و ساختارهای متمایز می‌توان چیره شد. همین امر طی 43 سال مورد سستی و تعلل و غفلت واقع شده است. انقلاب اسلامی تلاشی بود تا تکنولوژی تولید فیلم و جهان خود فیلم‌های سینمایی بلند و کوتاه و مستند از روی شیطانی اربابان غرب تهی شود و به روح زنده توحیدی و جریان آزادیخواهی ، عدالت‌خواهی و سلطه‌ستیزی بپیوندد.

4) تولد و حضور نیروهای ارزشمند در پیکره سینمای ما طی این 4دهه تحت تاثیر تحولات وجودی و روحی انسانی و تربیت و ایمان قلبی و تجربه اجتماعی انقلاب اسلامی غیرقابل انکار است اما این جریان پرورده و توسعه‌نیافته است. حقیقت آن است که پرورش این نیروها به معنای موفقیت در تغییر ساختار سینمای ایران نبوده است. ما در این تغییر بنیادین موفق نبوده‌ایم. نیروهای فراوانی در سینما وجود دارند که می‌توانند بر پیکره یک ساختار سینمای سالم و آزادی‌خواه و معناگرا خدمت کنند اما ساختار سینمای ما هنوز همان ساختار بیمار کشور پیرامونی و غربزده است.

5) دلایل و علل این عدم موفقیت را باید عالمانه سنجید. ارتباط با علل قدرتمند کلان جریان داخلی و نیز کنش قدرت جهانی و سمت‌گیری لیبرالیستی درون حکمرانی و درون سینمای ایران پس از انقلاب که به شیوه فاسد به سوی غرب گراییده و با مدیریت سازمانی بلبشو  و  رهاشده یا با تصور تصاحب همین ساختمان به وسیله قدرت اسلامی و حکومت آن را ادامه داده از علل این شکست است. برای همین خیرگی بر وجه شیطانی سینما در این سال‌ها تحقق نیافته بلکه با ساختاری بلبشو به نیروهای فاسد در درون سینما و نیروهایی که رهبران فریب جوانان قدرت بخشیده‌است.

6) نتیجه آن است که در پیکره سینما هم سینماگران و هم فیلم‌هایی رشد کرده‌اند که آثار و سینماگران همسو با شیطان بزرگ و سرمایه‌داران وحشی به حساب می‌آیند و روز به روز اینان بیشتر توسعه‌یافته‌اند و مورد حمایت کانون جهانی سلطه و نهادهای سینمایی آن قرار‌گرفته‌اند.

7)  در سینمای کوتاه هم همین امر رخ داده و همین جریان چه در آثار نیست‌انگارانه و ضد نظام فکری - دینی مشوق انواع ارزش‌های حرامکارانه و سیاه‌اندیشانه و پوچگرا و کینه‌توز نسبت به فرهنگ بومی و مبلغ بردگی و وابستگی و زاویه دید غربگرایانه بوده است.

8) با این شمایل آسان است که معنای تحریم جشنواره فیلم کوتاه را دوباره مورد دقت قرار دهیم. عاملان این تحریم و بایکوت شکست‌خورده همان فرصت‌طلبان ماهوا دشمن حق و همدست باطل یعنی قدرت برانداز جهانی‌اند و نقش گاو‌شیرده آنان را ایفا می‌کنند و از نظر ایدئولوژی با آنها سنخیت دارند. اعضا و پیروان جاهلی که به دنبال این لیدرها هستند با افراد نادان و گاه تشنگان موفقیت آسانند که می‌خواهند ناتوانی هنری‌شان را با هیاهوی سیاسی جبران کنند و عده‌ای هم قربانیان نظام مدیریتی ناکارآمد و بی‌مسئولیت و فاسدند که 43 سال عرصه را به ترکتازی رهبران همسو با دشمن وانهاده تا این نیروهای جوان را چنین بپرورند و عده‌ای هم اساسا به وسیله فشارهای داخلی حالت عصیانی یافته‌اند. برخورد با این نیروهای گوناگون باید متفاوت باشد. 

9) آنچه گفتم اصل مطلب و نظام شناختی روشنی است که دریابیم چه می‌شود در این اغتشاش سینما یا جزئی از آن، گروهی در سینمای مستند یا سینمای فیلم‌کوتاه یا بلند به رفتار براندازانه روی می‌آورند و آنچه از دست‌شان برمی‌آید انجام می‌دهند.

10) با ماله‌کشی بر واقعیت و نداشتن نگرش علمی بر واقعیات ما راه به جایی نمی‌بریم. البته باید تمایزات واقعی نیروها و ساختارهای متفاوت ایدئولوژیک و سیاسی و فرهنگی درون گروه‌های صنفی را درست شناخت. باید با نگرشی جامعه‌شناسانه به درستی، رفتارهای سیاسی اینان را تحلیل کرد. باید بین سربازان نظام سلطه مدرن و سرمایه‌داری متجاوز و برانداز و بین‌المللی و شیاطین حکومتگر و افرادی که به سبب نادانی به یک جریان مخشوش می‌گروند، تمایز گذاشت و در اصل باید کار جدی در تجدید ساختار سینمای ایران و تسویه نگرش‌های خصمانه و ضد استقلال و ضد آزادی و ضد‌پیشرفت عدالت را به انجام رساند. بحث شناخت درست و پذیرش تمایزات و خط قرمز مراعات حقوق نیروهای مختلف و تعیین فرق آنها با نیروهای خائن و همدست دشمن، امری مهم است. 

11) سینماگران فیلم‌های کوتاه مثل مستندسازان و سینماگران فیلم‌های بلند تا زمانی‌که به بلبشو، عقب‌ماندگی، زیر پا نهادن حقوق عمومی هنرمندان و سینماگران در جامعه ایران و برای اصلاح امور و به‌رسمیت نشناختن تمایزات غلط معترض هستند و برای آزادی‌های مشروع و قانونی و حقوقی‌شان مبارزه می‌کنند، حق دارند به این مبارزه ادامه دهند و این جزئی از روند رشد جامعه ایرانی است. بدیهی است نظام جمهوری اسلامی اجازه نمی‌دهد بخش براندازان در هر صنف از جمله در میان سینماگران که بنا به ایدئولوژی خود به همدستی با قدرت کنونی مستکبر می‌گرود، دست به عملیات اغتشاش‌آفرین بزنند. رفتار با اینان نباید با بزدلی صورت پذیرد. دلیلی ندارد اینان که جزئی از دشمنان محارب اسلام، ایران، استقلال، عدالت‌طلبی، آزادیخواهی و پیشرفت ما محسوب می‌شوند، آزاد باشند تا دست به عمل براندازانه بزنند. بدیهی است هر کسی قدرت دارد آن دیگری را برای همیشه از میدان به در خواهد کرد. مهم آن است که در ایران شیطان بزرگ و رسانه‌های هدایتگر این جریان از بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و رادیو فردا گرفته تا ایران اینترنشنال و شبکه من و تو و تمام جریانات انگلیسی و اسرائیلی دست به دست هم می‌دهند تا در برابر جریان پیش رونده انقلابی استقلال‌طلب و آزادیخواه و متکی به اسلام مقابله کنند. جریانات درون قدرت سیاسی، جریانات مدعی اصلاح‌طلبی غربگرا، مفسدان اقتصادی، نیروهای طماع و استثمارگر دلال مسلکی که در درون تجارت، نظام تجاری و نظام اقتصادی ایران پنهان شده اند و نیروهایی که در نهادهای فرهنگی جا خوش کرده‌اند و طرفدار سلطه غرب هستند، باید از قدرت برکنار شوند و مانع فعالیت‌شان شد. 

12) ساز و کارهای رفتار درست در قلمرو سیاست قوا، نهادهای اجتماعی، دانشگاه، مطبوعات، سینما و تطهیر روح رو به سوی فرامین الهی و حق متعال را پیش از این مشروحا توضیح دادم و باز خواهم داد اما مراقب باشیم نظام شناختی و نظام فکری ما در برخورد با موضوع فهم کنش‌های مختلف اغتشاش دچار اشتباه نشود. اگر ما به تکالیف عقلایی و دینی و قانونی خود عمل کنیم و مهار مدیریت را به دست نیروهای غربگرا و نئولیبرالیسم و رفتارهای هرج و مرج‌آمیز آنان ندهیم، فائق آمدن بر این اغتشاشات دشوار نخواهدبود. آنچه مهم است دفاع از جمهوری اسلامی و پیشرفت و ساختن جامعه سالم و مبارزه با فساد داخلی است تا در برابر توطئه‌های نظام جهانی کفر، استوار ادامه دهیم.

احمد میراحسان -  شاعر و پژوهشگر