چگونه سرمایهگذار سریال شبكه نمایش خانگی نظم تولید در سینما را مختل میکند؟
شلیك به سینما به سبك میــرزا رضــا !
حتما اذعان می فرمایید که نوشتار و گفتار دوره قجری، ظرفیت پرداخت در داستانها و آثار نمایشی مختلف را دارد. مضاف براینكه آن دوره تاریخی كشورمان هم پر از اتفاقات و رخدادهای تاریخی مختلف بوده كه بسیار بستر دراماتیك داشت؛ بهویژه زندگی خود ناصرالدینشاه كه پر از ماجراهای هیجانانگیز بود. فضای ادبیات و هنر در سالها و دورههای مختلف، به خوبی از این ویژگی بهره برده است و بهویژه در عرصه تئاتر و تلویزیون باید به آثاری چون سلطان صاحبقران (علی حاتمی)، امیركبیر و شاه شكار (سعید نیكپور)، ناصرالدینشاه آكتور سینما و خاطرات و كابوسهای یك جامهدار از زندگی و قتل میرزا تقیخان فراهانی، اشاره كرد. اخیرا هم خبر ساخت سریال دیگری دراین خصوص رسانهای شده به نام «قبله عالم» كه در شبكه نمایش خانگی تولید میشود و قرار است با زبانی طنز و كمدی احوالات ناصرالدینشاه قاجار را روایت كند. سرمایهگذاری شركت وی او دی فیلیمو و تهیهكنندگی نمایش گستران و نام حامد محمدی به عنوان نویسنده و كارگردان قبله عالم، باعث شد نگاهی به سازوكار و روند احتمالی این سریال داشته باشیم. امیدواریم كه البته فارغ از اینها، با اثر كمدی خوبی روبهرو باشیم و سازندگان اثر، بهره مناسبی از ظرفیت دراماتیك رخدادهای تاریخی زمان ناصرالدینشاه داشته باشند.
شركت وی او دی (سامانه نمایش درخواستی) فیلیمو احتمالا دیگر معرف حضور باشد. به ضرب و زور تبلیغات و با در اختیار داشتن قدرت و سرمایه، فیلیمو به یكی از مشهورترین و مهمترین سایتهای ایران تبدیل شده و حتما شما نیز بیلبوردهای مختلف آن را در بزرگراههای شهری و بین شهری دیدهاید. فعالیتهای این سامانه صرفا نمایش فیلم و سریال نیست بلكه حالا در عرصه توزیع و سرمایهگذاری شبكه نمایش خانگی هم ورود كرده و سفره بهرهبرداریاش را گستردهتر از قبل كرده است. فیلیمو اخیرا همراه سامانههای دیگری چون نماوا و اول ماركت از توزیعكنندههای سریال شبكه نمایش خانگی هیولا بود و حالا هم سرمایهگذاری همین سریال قبله عالم را برعهده دارد.
هرچند برخی عنوان میكنند كه سینما و شبكه نمایش خانگی، به شكلی طبیعی نیازمند سرمایه است، اما نباید منبع و منشاء سرمایه را نادیده گرفت و نسبت به آن بیتفاوت بود، البته بحث درباره آلوده بودن یا نبودن این سرمایه نیست. همین فیلیمو كه سرمایهگذاری آن، نظم و نظام تامین سرمایه و روند تولید در سینمای ایران و دیگر آثار شبكههای نمایش خانگی را خواسته یا ناخواسته مختل خواهد كرد و احیانا اگر هم نیت، خیر و فرهنگی باشد، به دلیل همین سازوكار حاكم، نتیجهای عكس خواهد داشت. چرا؟ عرض میكنیم خدمتتان. فیلیمـو، یك شــركت مستقــل و منحصـرا مربوط به فضای سینما نیست و به عبارت دیگر درآمدزایی و چرخش مالی آن، وابسته به فضایی غیرسینمایی است. درواقع آن سازوكار
مالی كه اغلب تهیهكنندگان و سازندگان آثار سینمایی طی میكنند و میتوانند دخل و خرج فیلمهایشان را مدیریت كنند، نسبتی با سرمایهگذاری فیلیمو ندارد. این سامانه وابسته به صبا ایده (شركت فناوران ایدهپرداز صبا) است كه از شركتهای فعال فناوری اطلاعات در ایران به حساب میآید. درواقع وقتی درآمدهای چنین شركتی كه فراتر از مناسبات اقتصادی سینماست، برای سرمایهگذاری به شبكه نمایش خانگی سرازیر میشود، خیلی ملاحظه روند دستمزدهای مرسوم ستارهها و عوامل را نمیكند و نتیجه میشود قراردادهای نجومی و غیرمعمول كه بخش خصوصی مستقل و دولتی، توان پرداخت آنها را ندارد. این وضعیت كه اخیرا برخی تهیهكنندهها و كارشناسان سینما نسبت به آن واكنش نشان داده و هشدار دادهاند، در درازمدت به ضرر وضع اقتصادی سینماست و آن را به نابودی میكشاند و موازنه تولید را بهشدت برهم میزند. چرا که نظم طبیعی آن را هم برهم زده است.
مورد دیگر اینكه فیلیمو و سامانههایی نظیر آن حكایت شرکتهای نوپایی چون آن تاكسی اینترنتی خاصی است كه با انواع و اقسام وعدهها و تخفیفها شروع به كار كرد و بعد از جذب حداكثری مشتری و حذف تقریبا كامل رقبا، خود به قدرتی انحصاری و بلامنازع تبدیل شده و حالا فرمان را به هر سمت كه بخواهد میچرخاند و با كمترین مزیتی، افراد بسیاری را درگیر خود كرده است. فیلیمو هم به چنین مونوپلی شباهت دارد.
نكته قابل اشاره دیگر اینكه فیلیمو و سامانههایی از این دست در همان وظیفه اصلی و دست كم اولیه خود یعنی پخش و نمایش فیلم، از نمایش گسترده آثار و فیلم و سریالهای خارجی بهره میبرند كه برای آن هزینهای پرداخت نمیكنند، اما مخاطب ایرانی برای تماشای آنها باید حق اشتراك و هزینه بپردازد. درواقع بخش عمده این درآمد كه حالا برای سرمایهگذاری وارد برخی سریالهای شبكه نمایش خانگی میشود، چنین منبع و منشایی دارد.
از طلا بودن پشیمان گشته است
اگر از بازیگریاش در خردسالی در فیلم آنسوی مه و مسؤولیتش به عنوان جانشین تولید مارمولك به تهیهكنندگی پدرش منوچهر محمدی صرفنظر كنیم، اولین حضور مهم و جدی و قابل اعتنای حامد محمدی در سینما، نوشتن فیلمنامه فیلم طلا و مس به كارگردانی همایون اسعدیان و تهیهكنندگی منوچهر محمدی بود. فیلمنامه خوب و انسانی حامد محمدی به فیلم تاثیرگذار و ماندگاری هم تبدیل شد و حتی برخی مخاطبان كه گرایشهای دینی و مذهبی هم نداشتند، حرفها و نكتههای انسانی و اخلاقی آن را به خوبی دریافت كردند و با فیلم و قصه آن همراه شدند.
در فیلمنامه بعدی حامد محمدی، یعنی حوض نقاشی كه توسط مازیار میری و باز هم به تهیهكنندگی منوچهر محمدی به فیلم تبدیل شد دیگر خبری از جامعه روحانیت و طلبهها با این میزان از حضور و اهمیت نبود، اما باز بحث خانواده، عشق و انسانیت حرف اول را میزد .
حامد محمدی پس از این دو فیلمنامه موفق كه از قضا به فیلمهای خوب و موفقی هم تبدیل شدند، تصمیم گرفت خودش هم كارگردانی كند كه نتیجه آن فیلمی شد كه وامدار چیزهایی در فضا و روایت از دو فیلمنامه قبلیاش بود و با چاشنی كمیك، مخاطبان بیشتری را هم هدف گرفت؛ فرشتهها با هم میآیند به نویسندگی و كارگردانی حامد محمدی و باز به تهیهكنندگی محمدی پدر، قصه روحانی جوانی با بازی جواد عزتی را روایت میكرد كه صاحب یك سه قلو میشود، اما به دلیل تنگدستی روزگار ناچار است برای تامین معاش خانواده، سراغ كار دیگری هم برود.
بازیگوشیهای نرم فرشتهها با هم میآیند، به اندازه است و لبخندها و خندههایی هم از مخاطبان میگیرد. این روند در سریال زعفرانی هم كه محمدی برای رسانه ملی ساخت، مشاهده میشد و محمدی سعی كرد، كمدی نرم و لطیف و آبرومندی بسازد و اثرش از خنده گرفتن به هر قیمتی دور باشد. البته طبیعتا ملاحظات تلویزیون هم در این مسیر موثر بود.
اما از جایی به بعد و بهویژه از فیلم سینمایی اكسیدان، حامد محمدی، سراغ یك كمدی بی پروایانه تر رفت و برای خنده بیشتر گرفتن از تماشاگر و به بهانه طرح برخی مسائل و مشكلات موجود در جامعه، سكانسها و صحنههایی نوشت كه گاهی به لودگی هم پهلو میزد. این روند و حركت به سمت شوخیهای كلامی و رفتاری اروتیك، در فیلم سینمایی چهار انگشت هم - كه پخش آن برعهده نمایشگستران بود، همین شركتی كه تهیه كنندگی سریال قبله عالم را هم به عهده دارد- ادامه پیدا كرد و حتی تقویت شد. درواقع اگر به روند حركتی حامد محمدی در سینما نگاهی بیندازیم، با نویسنده و كارگردانی مواجهیم كه از یك نقطه سالم و اخلاقی به نقطهای رسیده كه شوخی و خنده به هرقیمت را به آن مفاهیم و مسائل عمیق و انسانی و اخلاقی و روایتهای جذاب و سلامت مطروحه در آثار اولیه اش ترجیح میدهد و بیشتر به نیازهای پیش پاافتاده و
نازل مخاطبان توجه میكند تا دغدغههای مهمتر.
از این انشاء نتیجه میگیریم كه...!
مخلص كلام اینكه روند حركتی جوان خوشاخلاق، باذوق و مستعدی چون حامد محمدی، باعث میشود حدسهایی درباره فیلمنامه و كارگردانی سریال قبله عالم بزنیم. باتوجه به همه مواردی كه ذكر شد، احتمالا محمدی برای روایت طنازانه و كمدی رخدادهای تاریخی زمان ناصرالدین شاه قاجار، برای خنده گرفتن به هرقیمتی از تماشاگر، پایش را روی پدال گاز خنده فشار دهد و برو كه رفتیم! ضمن اینكه آن سستعنصری قبله عالم و وجود حرمسرای معروفش و شاهزادههای دربار قاجار هم بهانه خوبی برای رفتن سراغ شوخیهای آنچنانی است. به اینها بیفزایید، خطوط قرمز و نظارت شل و كمرنگ در شبكه نمایش خانگی را كه میتواند رغبت دوستان را برای حركت در آن مسیر
تقویت كند.
این روند در تركیب با سفرهای كه سامانهای چون فیلیمو و نمایشگستران در سینما و شبكه نمایش خانگی گستردهاند هم، بیش از اینكه به نفع مردم به عنوان مخاطب برسد، بیشتر حكایت از سود مالی فراوان برای سرمایهگذار و تهیهكننده دارد. در چنین شرایطی آن گروهی كه متضرر اصلی خواهند بود، تهیهكنندههای شریف و مستقلی چون منوچهر محمدی هستند كه سالهاست در این سینما زحمت میكشند و ابدا توان مقابله با این جریان قجری و ناصرالدینشاهی و سلطنت فیلیمو و دیگر سامانههای مشابه در عرصه تولید را ندارند.
-
گشتی در تنها مزرعهگردشگری ایران
-
از دست پریسیما عصبانیام!
-
رقابت یک میلیون دانشجو برای بیکاری
-
مثل سپاه قدس
-
تحقیر آمریکا در عملیات گاندوی 2
-
جذب افراد نخبه در مشاغل حساس
-
کمحاشیهها در صدر
-
مین گوجهای زیر پای کشاورزی
-
اسرار مرد عنکبوتی ایران
-
روستایی به نام مادران
-
شلیك به سینما به سبك میــرزا رضــا !
-
مجاهدتهای رسانهای در آوردگاههای جهانی
-
نیروی دریایی آمریکا در سواحل گوام کروز دریایی آزمایش کرد
-
المیادین: لاوروف فردا به بغداد میرود
-
ریاض: تلاش میکنیم سودان را از فهرست تحریمهای آمریکا خارج کنیم
-
انحصار خدمات رمز دوم پویا توسط یك شركت