بازنمایی اسطوره‌های مظلوم

روایت ابراهیم اصغری از ساخت فیلم دفاع مقدسی «شماره 10»

بازنمایی اسطوره‌های مظلوم

«شماره 10» به تهیه‌کنندگی ابراهیم اصغری و کارگردانی حمید زرگرنژاد در بخش سودای سیمرغ چهل‌ویکمین دوره از جشنواره فیلم فجر به رقابت با 23 فیلم دیگر می‌پردازد؛ یکی از محصولات بنیاد سینمایی فارابی که براساس خاطرات اسرای جنگ‌تحمیلی ساخته شده و مجید صالحی، حسام منظور، سیامک صفری، بهرنگ علوی و مهدی زمین‌پرداز در آن بازی می‌کنند. به مناسبت حضور این فیلم در جشنواره فیلم فجر، با ابراهیم اصغری گفت‌و‌گویی در جام‌جم داشتیم که در ادامه می‌خوانید. 

آقای اصغری فیلم شماره 10 درباره فرار یکی از اسرای ایرانی از اسارتگاه‌های زندان رژیم بعث عراق است. قطعا چنین موضوعی برای ساخت نیاز به پژوهش وسیعی دارد و کمتر فیلمسازی در سینمای ایران دست روی آن گذاشته. علاقه شما به این نوع روایت از کجا سرچشمه می‌گیرد؟
من سینما را با فیلم «مردی شبیه باران» در ژانر دفاع‌مقدس آغاز کردم که آن هم به موضوع اسرای ایران در عراق می‌پرداخت. هرچند فیلم‌های اجتماعی زیادی مثل «او خوب سنگ می‌زند» به کارگردانی هادی محقق تا «پنجشنبه آخر ماه» به کارگردانی ماشاءا... شاهمرادی هم کار کردم اما در کل به کار در حوزه دفاع‌مقدس بسیار علاقه‌مند هستم. قطعا برای ساخت اثری که در تاریخ معاصر به‌ویژه در سال‌های اخیر رخ‌داده نیاز به پژوهش و تحقیقات مستدلی است که بخشی از این پژوهش و تحقیقات قابل‌دسترسی است اما برای نگارش یک فیلمنامه نیاز به مطالعه و کندوکاو میدانی‌تر و بیشتری داریم. فیلمنامه شماره 10 براساس تحقیقات و پژوهش‌های چندساله حمید زرگرنژاد به‌عنوان نویسنده و کارگردان انجام شد. حمید زرگرنژاد علاوه بر کارگردانی چند فیلم‌سینمایی سابقه سال‌های کار مستند به‌خصوص در حوزه دفاع‌مقدس را دارد و فیلم شماره 10 را براساس بخشی از خاطرات چند اسیر دوران دفاع‌مقدس به نگارش درآورد.

یعنی کاراکترهای فیلم مابه‌ازای بیرونی دارند؟
بله، چند نفر از این کاراکترها مابه‌ازای بیرونی دارند. به عبارتی این فیلم از خاطرات چند اسیر دوران دفاع‌مقدس اقتباس شده. خاطرات چند اسیر گردآوری شده و ازجمله نقاط برجسته فیلم هم همین قصه روان فیلم است که با توجه به اهمیتش دستمایه ساخت این فیلم قرار گرفته است. 

یعنی در این فیلم یک شخصیت اصلی که روایتگر جریان داستان و روال حرکتی فیلم می‌شود، نداریم؟
این فیلم یکی، دو شخصیت اصلی دارد. شماره 10 قصه یک اسیر ایرانی است که به‌عنوان یک قهرمان از زندان و اسارتگاه دشمن فرار می‌کند و بعد از فرازونشیب‌های بسیار به این نتیجه می‌رسد که از قهرمان به یک پهلوان تبدیل شود. این نکته‌ای است که به‌شدت مورد نیاز مخاطب و جامعه امروزی است و به همین دلیل فیلم برای مخاطب کنونی می‌تواند جذابیت زیادی داشته باشد.   

خروجی نهایی فیلم تا چه اندازه منطبق بر متن اصلی فیلمنامه است؟ به عبارت دیگر زمان تولید به‌دلیل محدودیت‌های فنی تغییراتی انجام شد؟
 تا جایی که با حمید زرگرنژاد صحبت کردم و از فیلمنامه ابتدایی اطلاع دارم صددرصد فیلمنامه در ساخت پیاده شده. البته فیلمنامه در  3 ــ 2 سال گذشته چندین نوبت بازنویسی شده بود اما فیلم درنهایت نسبت به آخرین نسخه تغییرات چندانی ندارد. 

ازجمله انتقاداتی که به آثار حوزه دفاع‌مقدس می‌شود این است که این تولیدات چندان به واقعیت نزدیک نیستند و غالبا نشأت‌گرفته از تصورات و سلایق صاحبان فیلم است. به همین دلیل کمتر با واقعیت عجین‌اند و نمی‌توانند آن‌طور که باید با مخاطب ارتباط برقرار کنند. شما چه تمهیداتی اندیشیدید که با این انتقادات رو‌به‌رو نشوید؟
 بخشی از این انتقادات از سوی کسانی می‌شود که کمتر با سینما آشنا هستند. یعنی حتی اگر ادعا می‌کنیم فیلم‌مان بر‌اساس زندگی فلان شخصیت تاریخی نوشته و ساخته شده، قطعا نعل‌به‌نعل با زندگی واقعی فرد مربوط نیست چراکه نگارش یک فیلمنامه نیاز به دخل و تصرفاتی دارد. چون فیلم به لحاظ زمان بضاعت روایت بخشی از زندگی یک شخصیت را دارد و فیلمنامه‌نویس و کارگردان می‌خواهند با دستمایه قرار دادن زندگی یک کاراکتر فیلم خودشان را بسازند. طوری‌که مخاطب تا انتها آن را همراهی کند.  

مخاطب فیلم شما چه کسانی هستند؟ آیا روایت‌تان آن‌قدر تازه و جذاب است که نسل جوان امروزی را که هیچ تصوری از روزهای جنگ ندارد جذب کند؟
با این نگاه شماره 10 را ساختیم که هم نسلی که در دوران جنگ تحمیلی حضور داشتند و هم نسلی که تصوری از جنگ ندارند آن را درک کنند. زندان‌بان همیشه و در تمام تاریخ وظیفه دارد از زندانی مراقبت کند و مهم‌ترین خواسته زندانی گریز از زندان است. بر این اساس این فیلم بضاعت آن را دارد که در هر زمان و مکانی مورد توجه مخاطب قرار بگیرد. 

بسیاری از سینماگران بر این باورند که دفاع‌مقدس هویت سینمای ایران است. اگر چنین است سینماگران ما تا چه اندازه در نمایش ارزش‌های دفاع‌مقدس موفق عمل کرده‌اند؟
قطعا در حوزه دفاع‌مقدس آثار بسیاری ساخته شده. دفاع‌مقدس در سال‌های ابتدای دهه 60 تمام ایران را فراگرفت و تبعات آن هنوز وجود دارد و البته تا سال‌ها بعد همراه با ایران و ایرانیان است. بنابراین آن روزها و آن ایام به قدری متعالی و ارزشمند است که نیاز است بیشتر به آن پرداخته شود. تمام آثاری که در این حوزه ساخته شده صرفا بخش کوچکی از عظمت دوران دفاع‌مقدس را به تصویر کشیده. دورانی که هر لحظه آن برای مخاطب امروز یک درس بزرگ است. 

مضمون و محتوای کلیشه‌ای و یکنواخت برخی فیلم‌های دفاع‌مقدس به این ژانر لطمه نزده است؟ 
به‌هرحال در ژانرهای مختلف موضوعات تکراری بارها دستمایه فیلمسازی قرار گرفته. قرار هم نیست تمام فیلم‌هایی که در حوزه دفاع‌مقدس ساخته می‌شود درجه‌یک و بی‌نقص باشند. همان‌طور که فیلم‌های ژانرهای دیگر هم همگی از یک کیفیت برخوردار نیستند. چون کیفیت فیلم بستگی به توانایی و نگاه صاحبان اثر، کیفیت فیلمنامه و خیلی عوامل دیگر دارد. این اتفاق نه‌تنها در سینمای ایران بلکه در سینمای جهان هم دیده می‌شود و درصد کمی از فیلم‌ها می‌توانند به‌عنوان یک فیلم شاخص مد نظر مردم و منتقدان قرار بگیرند. 

برگردیم به فیلم شماره 10؛ انتخاب بازیگران چطور شکل گرفت؟ در این زمینه با کارگردان تصمیم‌ می‌گرفتید؟  
بله. به‌هرحال تمام تلاش گروه سازنده این است که مخاطب بتواند قابی ببیند که مهم‌ترین رکن‌اش بازیگر است. به همین دلیل انتخاب‌های خوب و موثری در این زمینه انجام دادیم.  

معمولا به آثاری که به‌‌واسطه سفارش مستقیم یا با تکیه بر حمایت مالی و سرمایه‌گذاری یک نهاد دولتی به سرانجام رسیده‌اند فیلم‌های سفارشی می‌گویند. از آنجا که شما هم فیلم‌تان را با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساختید، می‌توانیم آن را سفارشی بنامیم؟
اگر تهیه‌کننده و عوامل یک کار اعتقاد و علاقه‌ای به ساخت اثری نداشته باشند و به اجبار نهادی اقدام به ساخت آن کنند، می‌توان آن را سفارشی نامید اما فیلمی که همه عوامل به موضوع و هدف آن اعتقاد داشته باشند دیگر سفارشی نیست. به‌هرحال هر فیلمی نیاز به یک سرمایه‌گذار دارد. حالا این سرمایه‌گذار می‌تواند سرمایه‌گذاری وابسته به دولت باشد یا سرمایه‌گذار بخش خصوصی. فارابی به‌عنوان نهادی که بودجه‌ای برای تولید فیلم در اختیار دارد باید در انتخاب عوامل ساخت یک اثر دقیق عمل کند. کاری که به‌درستی آن را انجام می‌دهد.   

ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر