تقطیع، تحریف و دیگر هیچ...!
امیر فرشباف دانشجوی دکتری فلسفه
رهبر انقلاب در دیداری که روز چهارشنبه ۲۶ آذر با دستاندرکاران ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی داشتند، ضمن تشکر از اعضای این ستاد و پس از بیان نکاتی درباره شخصیت سپهبد شهید سلیمانی و ضرورت و چگونگی انتقام خون آن شهید، در بخش پایانی بیاناتشان نکاتی را هم درباره خنثیسازی تحریمها بیان کردند. ایشان در این بخش به صراحت خطاب به مسؤولان کشور گفتند: «باید بیش از آن که به فکر رفع تحریم باشیم، بر خنثیکردن آن تمرکز کنیم. البته نمیشود دنبال رفع تحریمها نباشیم، چرا که اگر بتوان تحریمها را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم؛ اگرچه اکنون چهار سال است که تاخیر شده و از سال ۹۵ که بنا بود همه تحریمها یکباره برداشته شود تا امروز نهتنها تحریمها برداشته نشد بلکه زیادتر هم شد. اگر بتوان با روش درست، عاقلانه، ایرانی-اسلامی و عزتمندانه تحریمها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد؛ اما تمرکز عمده باید بر خنثیسازی تحریمها باشد که ابتکار آن به دست شما است. من از مسؤولان کشور حمایت میکنم به شرطی که به اهداف ملت پایبند باشند.»
نکاتی که از قول رهبر انقلاب نقل شد آنقدر صراحت و وضوح داشت که نیازی به تفسیر و قرینهیابی و سایر فرآیندهای دلالتشناختی و تفسیری نداشت؛ اما با این حال، نشریات و رسانههای منتسب به یک جریان خاص که ازقضا هفت سال است منابع و امکانات رسمی کشور - از منابع اقتصادی و مالی گرفته تا رسانههای رسمی و غیررسمی در فضای مجازی- را در اختیار دارند، به جای پاسخگویی در قبال مسؤولیت اجرایی این چند سال و بدون اشارهای به قیدها و شروط و انتقادات واضح و متعدد مندرج در ظاهر کلام رهبری، به صورت زنجیرهای، بخشی از صحبتهای رهبر انقلاب را تقطیع کرده و به تیتر اول رسانههای خود تبدیل کردند. به عنوان نمونه اکثر روزنامههای جریان موسوم به اصلاحات به طور یکصدا و هماهنگ، به نقل از مقام معظم رهبری تیتر زدند: «در رفع تحریمها حتی یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم»! برای مخاطب ناآشنا با این جریان شاید تعجببرانگیز و قدری مضحک باشد که اساسا چگونه میتوان از چنان سخنی، به چنین برداشت و تیترهایی رسید؟! اما اندک آشنایی تاریخی با مرام و مسلک عملی و سیاسی این قوم، رافع هرگونه تعجب و شگفتزدگی نسبت به این اقدام اخیر ایشان خواهد بود. خداوند متعال در قرآن کریم، در چندین موضع و در آیات متعددی درباره قوم بنی اسرائیل -که تعین تاریخی معاصر آن را در جریان صهیونیسم میبینیم- میفرماید: «یُحرّفونَ الکَلِمَ عن مَواضعِه» (سخن را از موضع و معنای خودش تحریف میکنند) و تبار تاریخی تحریفگری را به قوم بنی اسرائیل میرساند. تمام اینها درحالی است که رسانههای جریان ضد انقلاب و وابسته به دستگاه استکباری صهیونیستی نیز در این مدت، همین تصویرسازی انحرافی و جعلی را در کنار گزاره کاذب «وخامت حال و اوضاع سلامت آیتا... خامنهای» بازنمایی کردند. بررسی تحلیلی و تفصیلی عملیات روانی رسانههای معاند با انقلاب اسلامی، فضای مستقلی را میطلبد؛ اما پرسش این است که چگونه و چرا یک جریان داخلی آن هم از طریق استفاده از امکانات ملی کشور چنین سویه و خط خبری خطرناکی را در پیش میگیرد و با جریان معاند و معارض با ملت ایران، تطابق موضع پیدا میکند؟!
اما تحلیل کنش رسانهای اخیر جریان وابسته به دولت و مدعی اصلاحات، حداقل سه محور کلان میتواند داشته باشد:
۱. نخستین آنها نوع نگاه و طرز فکری است که منتج به چنین نتیجهای شده است، که خود آن نیز دو وجه دارد: یکم، اعتقاد به نوعی اخلاق و مرام سیاسی که بر حسب آن «هدف، مطلقا وسیله را توجیه میکند» که این گزاره به صورت پیشفرضی در نهاد تفکر برخی سیاستمداران و اصحاب رسانه جریان موسوم به اصلاحات نهادینه شده است و موارد متعددی را از باب استناد و ذکر مصداق میتوان برای آن ذکر کرد و دوم، اعتقاد جازم و تعصبآلود نسبت به نقش و جایگاه کشورهای خارجی در بهبود وضعیت داخلی کشور است که برحسب این نگاه، توان داخلی، متفرع بر مذاکره و سرمایهگذاری خارجی انگاشته میشود. ۲. محور دوم، هزینهسازی برای رهبر انقلاب و کشاندن پای ایشان به وضع موجود و شرایطی است که دولت و اتاق فکر آن برای کشور رقم زدهاند. ۳. محور سوم که متناظر با محور پیشین است، سلب مسؤولیت دولت دوازدهم و جریان رسانهای آن از خود و نقش خود در تحقق وضع موجود است. بر حسب این محور اخیر باید توجه داشت که جریان مذکور هنوز هم پس از هفت سال قصد پذیرش مسؤولیت خود در باب وضعیت اسفبار اقتصادی کشور و مسؤولیت شعارها و وعدههای فراموششده خود را ندارد. ۴. و محور چهارم که به لحاظ زمانی یکی از مهمترین آنها نیز هست، موضوع مذاکره با آمریکا است. دولت دوازدهم به دلیل همین وضعیت اقتصادی اسفبار و کاهش شدید میزان محبوبیت اجتماعی و نیز به دلیل همان نوع نگاه مذکور، قصد دارد به هر شکل ممکن، در این چند ماه پیشِ رو به یک توافق مجددی با دولت جدید آمریکا برسد و آبروی رفته و هویت زایلشده خود را بازیافت کند؛ لذا اصلا نه بعید است از ایشان و نه عجیب، که با آن همه تأکید، وضوح، صراحت و قید و شرط در کلام رهبری -که حتی در بین دشمنانشان هم شهرت به صراحتگویی دارند- رسانههای جریان وابسته به دولت و اصلاحطلبان اینطور با ذوقزدگی و البته با تقطیع و تحریف و مقداری هم وقاحت، سخنان ایشان را بازنمایی کنند.
نکاتی که از قول رهبر انقلاب نقل شد آنقدر صراحت و وضوح داشت که نیازی به تفسیر و قرینهیابی و سایر فرآیندهای دلالتشناختی و تفسیری نداشت؛ اما با این حال، نشریات و رسانههای منتسب به یک جریان خاص که ازقضا هفت سال است منابع و امکانات رسمی کشور - از منابع اقتصادی و مالی گرفته تا رسانههای رسمی و غیررسمی در فضای مجازی- را در اختیار دارند، به جای پاسخگویی در قبال مسؤولیت اجرایی این چند سال و بدون اشارهای به قیدها و شروط و انتقادات واضح و متعدد مندرج در ظاهر کلام رهبری، به صورت زنجیرهای، بخشی از صحبتهای رهبر انقلاب را تقطیع کرده و به تیتر اول رسانههای خود تبدیل کردند. به عنوان نمونه اکثر روزنامههای جریان موسوم به اصلاحات به طور یکصدا و هماهنگ، به نقل از مقام معظم رهبری تیتر زدند: «در رفع تحریمها حتی یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم»! برای مخاطب ناآشنا با این جریان شاید تعجببرانگیز و قدری مضحک باشد که اساسا چگونه میتوان از چنان سخنی، به چنین برداشت و تیترهایی رسید؟! اما اندک آشنایی تاریخی با مرام و مسلک عملی و سیاسی این قوم، رافع هرگونه تعجب و شگفتزدگی نسبت به این اقدام اخیر ایشان خواهد بود. خداوند متعال در قرآن کریم، در چندین موضع و در آیات متعددی درباره قوم بنی اسرائیل -که تعین تاریخی معاصر آن را در جریان صهیونیسم میبینیم- میفرماید: «یُحرّفونَ الکَلِمَ عن مَواضعِه» (سخن را از موضع و معنای خودش تحریف میکنند) و تبار تاریخی تحریفگری را به قوم بنی اسرائیل میرساند. تمام اینها درحالی است که رسانههای جریان ضد انقلاب و وابسته به دستگاه استکباری صهیونیستی نیز در این مدت، همین تصویرسازی انحرافی و جعلی را در کنار گزاره کاذب «وخامت حال و اوضاع سلامت آیتا... خامنهای» بازنمایی کردند. بررسی تحلیلی و تفصیلی عملیات روانی رسانههای معاند با انقلاب اسلامی، فضای مستقلی را میطلبد؛ اما پرسش این است که چگونه و چرا یک جریان داخلی آن هم از طریق استفاده از امکانات ملی کشور چنین سویه و خط خبری خطرناکی را در پیش میگیرد و با جریان معاند و معارض با ملت ایران، تطابق موضع پیدا میکند؟!
اما تحلیل کنش رسانهای اخیر جریان وابسته به دولت و مدعی اصلاحات، حداقل سه محور کلان میتواند داشته باشد:
۱. نخستین آنها نوع نگاه و طرز فکری است که منتج به چنین نتیجهای شده است، که خود آن نیز دو وجه دارد: یکم، اعتقاد به نوعی اخلاق و مرام سیاسی که بر حسب آن «هدف، مطلقا وسیله را توجیه میکند» که این گزاره به صورت پیشفرضی در نهاد تفکر برخی سیاستمداران و اصحاب رسانه جریان موسوم به اصلاحات نهادینه شده است و موارد متعددی را از باب استناد و ذکر مصداق میتوان برای آن ذکر کرد و دوم، اعتقاد جازم و تعصبآلود نسبت به نقش و جایگاه کشورهای خارجی در بهبود وضعیت داخلی کشور است که برحسب این نگاه، توان داخلی، متفرع بر مذاکره و سرمایهگذاری خارجی انگاشته میشود. ۲. محور دوم، هزینهسازی برای رهبر انقلاب و کشاندن پای ایشان به وضع موجود و شرایطی است که دولت و اتاق فکر آن برای کشور رقم زدهاند. ۳. محور سوم که متناظر با محور پیشین است، سلب مسؤولیت دولت دوازدهم و جریان رسانهای آن از خود و نقش خود در تحقق وضع موجود است. بر حسب این محور اخیر باید توجه داشت که جریان مذکور هنوز هم پس از هفت سال قصد پذیرش مسؤولیت خود در باب وضعیت اسفبار اقتصادی کشور و مسؤولیت شعارها و وعدههای فراموششده خود را ندارد. ۴. و محور چهارم که به لحاظ زمانی یکی از مهمترین آنها نیز هست، موضوع مذاکره با آمریکا است. دولت دوازدهم به دلیل همین وضعیت اقتصادی اسفبار و کاهش شدید میزان محبوبیت اجتماعی و نیز به دلیل همان نوع نگاه مذکور، قصد دارد به هر شکل ممکن، در این چند ماه پیشِ رو به یک توافق مجددی با دولت جدید آمریکا برسد و آبروی رفته و هویت زایلشده خود را بازیافت کند؛ لذا اصلا نه بعید است از ایشان و نه عجیب، که با آن همه تأکید، وضوح، صراحت و قید و شرط در کلام رهبری -که حتی در بین دشمنانشان هم شهرت به صراحتگویی دارند- رسانههای جریان وابسته به دولت و اصلاحطلبان اینطور با ذوقزدگی و البته با تقطیع و تحریف و مقداری هم وقاحت، سخنان ایشان را بازنمایی کنند.
تیتر خبرها